answering machine

/ˈænsərɪŋməʃi:n//ˈɑːnsərɪŋməʃi:n/

(ارتباطات) پیام گیر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a device connected to a telephone that records an incoming message from a caller when the telephone is not answered.

جمله های نمونه

1. The answering machine bleeped and I left my message.
[ترجمه گوگل]پیغام گیر زنگ زد و من پیاممو گذاشتم
[ترجمه ترگمان]دستگاه پیغام گیر کرد و من پیغامم رو جا گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He bought an answering machine that plays back his messages when he calls.
[ترجمه گوگل]او یک منشی تلفنی خرید که هنگام تماس پیام های او را پخش می کند
[ترجمه ترگمان]او یک دستگاه جواب را خرید که وقتی تلفن می زند، پیام ها را پس می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I left a message on your answering machine.
[ترجمه گوگل]روی منشی تلفنی شما پیام گذاشتم
[ترجمه ترگمان]یه پیغام روی پیغام گیر تو گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I left a message on her answering machine.
[ترجمه گوگل]روی منشی تلفنی او پیام گذاشتم
[ترجمه ترگمان]من یه پیغام روی پیغام گیر اون گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The message I recorded for the answering machine sounded terrible when I played it back.
[ترجمه گوگل]پیامی که برای منشی تلفنی ضبط کردم وقتی آن را پخش کردم وحشتناک به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]پیامی که برای منشی تلفنی ضبط کردم وحشتناک به نظر می رسید وقتی که آن را پس زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He left an enigmatic message on my answering machine.
[ترجمه گوگل]او یک پیام معمایی روی منشی تلفنی من گذاشت
[ترجمه ترگمان]او پیام معمایی را روی پیغام گیر من گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I called several times, but only got the answering machine.
[ترجمه گوگل]چند بار زنگ زدم اما فقط منشی تلفنی گرفتم
[ترجمه ترگمان]چندین بار زنگ زدم، اما فقط دستگاه پیغام گیر آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You can leave a message on our answering machine.
[ترجمه گوگل]می توانید در منشی تلفنی ما پیام بگذارید
[ترجمه ترگمان] میتونی یه پیغام روی پیغام گیر ما بذاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is an answering machine for you to make use of.
[ترجمه گوگل]یک منشی تلفنی وجود دارد که می توانید از آن استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]یه دستگاه پیغام گیر هست که باید ازش استفاده کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The light on your answering machine is blinking.
[ترجمه گوگل]چراغ منشی تلفنی شما چشمک می زند
[ترجمه ترگمان]نور روی پیغام گیر تو پلک میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He played back his answering machine messages.
[ترجمه گوگل]پیام های منشی تلفنی اش را پخش کرد
[ترجمه ترگمان]او پیغام تلفنی خود را پس زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do you use any of the following? Pager, Answering machine, Mobile phone, Car phone.
[ترجمه گوگل]آیا از یکی از موارد زیر استفاده می کنید؟ پیجر، منشی تلفنی، تلفن همراه، تلفن ماشین
[ترجمه ترگمان]آیا از هیچ کدام از موارد زیر استفاده می کنید؟ تلفن همراه، تلفن همراه، تلفن همراه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The light was winking on the answering machine.
[ترجمه گوگل]نور روی منشی تلفنی چشمک می زد
[ترجمه ترگمان]چراغ به منشی تلفنی چشمک می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There was an indecipherable message on the answering machine.
[ترجمه گوگل]یک پیام غیرقابل کشف روی منشی تلفنی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یه پیام رمزی روی پیغام گیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His answering machine message said he is traveling during April and May.
[ترجمه گوگل]پیام منشی تلفنی او گفت که او در ماه های آوریل و می در سفر است
[ترجمه ترگمان]پیام دستگاه پاسخ او می گوید که او در ماه آوریل و ماه مه در حال سفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mechanical device which records telephone messages
an answering machine is a device which you connect to your telephone so that it will record telephone calls while you are out.

پیشنهاد کاربران

پیام گیر
مثال:
Your cell phone is always on answering machine.
موبایل شما همیشه روی پیام گیر است.
لانگمن دیکشنری : پیامگیر
answering machine ( عمومی )
واژه مصوب: پیام‏گیر
تعریف: دستگاه ضبط خودکارِ پیام های تلفنی
پیام گیر
دستگاه پیام گیر

بپرس