another one

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: one more of the same kind.

- She returned the broken toaster to the store and got another one.
[ترجمه گوگل] او توستر شکسته را به فروشگاه برگرداند و یک توستر دیگر گرفت
[ترجمه ترگمان] توستر را به مغازه باز کرد و یکی دیگر برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس