1. She is receiving treatment for the weight-loss disorder anorexia nervosa at Rampton top security hospital.
[ترجمه گوگل]او برای اختلال کاهش وزن بی اشتهایی عصبی در بیمارستان عالی امنیتی رامپتون تحت درمان است
[ترجمه ترگمان]او تحت درمان اختلال در رده وزنی anorexia nervosa در بیمارستان امنیت Rampton قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تحت درمان اختلال در رده وزنی anorexia nervosa در بیمارستان امنیت Rampton قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The current diagnostic criteria for anorexia nervosa reflect this evolutionary process but they have yet to achieve the final category.
[ترجمه گوگل]معیارهای تشخیصی کنونی برای بی اشتهایی عصبی منعکس کننده این روند تکاملی است اما هنوز به دسته نهایی دست پیدا نکرده اند
[ترجمه ترگمان]معیارهای تشخیصی فعلی برای anorexia nervosa، این فرآیند تکاملی را منعکس می کنند، اما هنوز به مقوله نهایی نمی رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معیارهای تشخیصی فعلی برای anorexia nervosa، این فرآیند تکاملی را منعکس می کنند، اما هنوز به مقوله نهایی نمی رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They must remember that anorexia nervosa is often a chronic illness.
[ترجمه گوگل]آنها باید به خاطر داشته باشند که بی اشتهایی عصبی اغلب یک بیماری مزمن است
[ترجمه ترگمان]باید به خاطر داشته باشند که anorexia nervosa اغلب یک بیماری مزمن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید به خاطر داشته باشند که anorexia nervosa اغلب یک بیماری مزمن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Even females suffering from anorexia nervosa tend to view their thin, frail bodies as fat and unsightly.
[ترجمه گوگل]حتی زنانی که از بیاشتهایی عصبی رنج میبرند، بدنهای لاغر و ضعیف خود را چاق و ناخوشایند میبینند
[ترجمه ترگمان]حتی زنانی که از anorexia nervosa رنج می برند تمایل دارند بدن نحیف و ضعیف خود را به عنوان چاق و ناخوشایند ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی زنانی که از anorexia nervosa رنج می برند تمایل دارند بدن نحیف و ضعیف خود را به عنوان چاق و ناخوشایند ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Allitt has suffered from anorexia nervosa since her arrest.
[ترجمه گوگل]آلیت از زمان دستگیری اش از بی اشتهایی عصبی رنج می برد
[ترجمه ترگمان]Allitt از وقتی بازداشتش کرده از nervosa anorexia رنج برده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Allitt از وقتی بازداشتش کرده از nervosa anorexia رنج برده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In dealing with anorexia nervosa we are dealing with metaphor - sometimes a startlingly apt form of metaphor.
[ترجمه گوگل]در برخورد با بی اشتهایی عصبی، ما با استعاره سر و کار داریم - که گاهی شکل شگفت انگیزی از استعاره است
[ترجمه ترگمان]در برخورد با anorexia nervosa، ما با استعاره سر و کار داریم - گاهی اوقات یک شکل کاملا مناسب از استعاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در برخورد با anorexia nervosa، ما با استعاره سر و کار داریم - گاهی اوقات یک شکل کاملا مناسب از استعاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Since her arrest she has reportedly suffered from anorexia nervosa.
[ترجمه گوگل]او از زمان دستگیری از بی اشتهایی عصبی رنج می برد
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، وی از زمان دستگیری وی از anorexia nervosa رنج برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، وی از زمان دستگیری وی از anorexia nervosa رنج برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In anorexia nervosa, which becomes a living death, the same connections are prevalent, together with the same confusing implications.
[ترجمه گوگل]در بی اشتهایی عصبی، که تبدیل به یک مرگ زنده می شود، همان ارتباطات، همراه با همان پیامدهای گیج کننده، شایع است
[ترجمه ترگمان]در anorexia nervosa، که به مرگ زنده تبدیل می شود، همان اتصالات رایج هستند، همراه با مفاهیم گیج کننده مشابه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در anorexia nervosa، که به مرگ زنده تبدیل می شود، همان اتصالات رایج هستند، همراه با مفاهیم گیج کننده مشابه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Anorexia Nervosa is a long term illness and regular follow-up appointments are necessary.
[ترجمه گوگل]بی اشتهایی عصبی یک بیماری طولانی مدت است و قرار ملاقات های منظم برای پیگیری ضروری است
[ترجمه ترگمان]Anorexia Nervosa یک بیماری بلند مدت است و قرار ملاقات های مکرر ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Anorexia Nervosa یک بیماری بلند مدت است و قرار ملاقات های مکرر ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The starvation effects of anorexia nervosa are very different to those found in conditions such as protein-calorie malnutrition or famine.
[ترجمه گوگل]اثرات گرسنگی بی اشتهایی عصبی با مواردی مانند سوء تغذیه پروتئینی-کالری یا قحطی بسیار متفاوت است
[ترجمه ترگمان]اثرات گرسنگی of در شرایطی که در شرایطی مانند سو تغذیه کالری و یا قحطی وجود دارد، بسیار متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اثرات گرسنگی of در شرایطی که در شرایطی مانند سو تغذیه کالری و یا قحطی وجود دارد، بسیار متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A headline, about anorexia nervosa, starving yourself to death.
[ترجمه گوگل]عنوانی در مورد بی اشتهایی عصبی، گرسنگی مردن خود را
[ترجمه ترگمان]یه تی تر، در مورد anorexia nervosa که داری از گرسنگی می میری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه تی تر، در مورد anorexia nervosa که داری از گرسنگی می میری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Unlike anorexia nervosa, bulimia survives by disguise.
[ترجمه گوگل]بر خلاف بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی با پنهان کردن زنده می ماند
[ترجمه ترگمان]برخلاف anorexia nervosa، bulimia با تغییر قیافه جان سالم بدر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخلاف anorexia nervosa، bulimia با تغییر قیافه جان سالم بدر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It seems to me that anorexia nervosa acts as a metaphor for all the problems of adolescence.
[ترجمه گوگل]به نظر من بی اشتهایی عصبی به عنوان استعاره ای برای تمام مشکلات دوران نوجوانی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]به نظرم می رسد که anorexia nervosa به عنوان استعاره برای تمام مشکلات نوجوانی عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظرم می رسد که anorexia nervosa به عنوان استعاره برای تمام مشکلات نوجوانی عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She had suffered from anorexia nervosa since the age of 1
[ترجمه گوگل]او از 1 سالگی از بی اشتهایی عصبی رنج می برد
[ترجمه ترگمان]او از سن ۱ سالگی از anorexia nervosa رنج برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از سن ۱ سالگی از anorexia nervosa رنج برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید