• : تعریف: of unknown identity, as an author or donor. • مترادف: innominate, nameless • مشابه: faceless, unknown
- The crime was reported by an anonymous caller.
[ترجمه گوگل] این جنایت توسط تماس گیرنده ناشناس گزارش شده است [ترجمه ترگمان] این جرم توسط یک فرد ناشناس گزارش شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The donor of the gift wished to remain anonymous.
[ترجمه سعید] اهدا کننده هدیه خواسته که ناشناس بماند.
|
[ترجمه abbas] اهدا کننده هدیه مایل بود ناشناس بماند
|
[ترجمه گوگل] اهدا کننده هدیه خواست ناشناس بماند [ترجمه ترگمان] اهدا کننده کادو می خواست ناشناس باقی بمونه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. an anonymous man found the purse and gave it to the police
مرد ناشناسی کیف پول را پیدا کرد و تحویل پلیس داد.
2. he preferred to remain anonymous
او ترجیح داد که گمنام باقی بماند.
3. a tip-off given by an anonymous person led to the arrest of the accused
هشداری که از سوی شخص ناشناس داده شده بود منجر به بازداشت متهم شد.
4. I'm not prepared to give credence to anonymous complaints.
[ترجمه گوگل]من حاضر نیستم به شکایات ناشناس اعتبار بدهم [ترجمه ترگمان]من آماده نیستم که به credence to کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. An anonymous businesswoman donated one million dollars to the charity.
[ترجمه h.] یک خانم تاجر ناشناس یک میلیون دلار به خیریه اهدا کرد
|
[ترجمه گوگل]یک تاجر ناشناس یک میلیون دلار به این موسسه خیریه کمک کرد [ترجمه ترگمان]یک تاجر ناشناس یک میلیون دلار به موسسه خیریه اهدا کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Founded in 1935 in Ohio, Alcoholics Anonymous is now a world-wide organization.
[ترجمه گوگل]الکلی های گمنام در سال 1935 در اوهایو تأسیس شد و اکنون یک سازمان جهانی است [ترجمه ترگمان]تاسیس شده در سال ۱۹۳۵ در اوهایو، Alcoholics ناشناس یک سازمان جهانی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The money was donated by an anonymous benefactor.
[ترجمه گوگل]این پول توسط یک خیر ناشناس اهدا شد [ترجمه ترگمان]این پول توسط یه نیکوکار ناشناس اهدا شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You can remain anonymous if you wish.
[ترجمه گوگل]در صورت تمایل می توانید ناشناس بمانید [ترجمه ترگمان]اگر بخواهید می توانید گمنام باقی بمانید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Police said an anonymous caller warned that a bomb was about to go off.
[ترجمه گوگل]پلیس گفت که تماس گیرنده ناشناس هشدار داد که یک بمب در شرف انفجار است [ترجمه ترگمان]پلیس گفت که یک ناشناس ناشناس هشدار داد که یک بمب قرار است منفجر شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The donor prefers to remain anonymous.
[ترجمه گوگل]اهدا کننده ترجیح می دهد ناشناس بماند [ترجمه ترگمان]اهدا کنندگان ترجیح می دهند ناشناس بمانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Thanks to a large gift from an anonymous donor, the charity was able to continue its work.
[ترجمه گوگل]به لطف هدیه بزرگ یک اهدا کننده ناشناس، این موسسه خیریه توانست به کار خود ادامه دهد [ترجمه ترگمان]با تشکر از یک هدیه بزرگ از یک اهدا کننده ناشناس، موسسه خیریه توانست ادامه کارش را ادامه دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. the paltry subterfuge of an anonymous signature.
[ترجمه گوگل]دزدی ناچیز یک امضای ناشناس [ترجمه ترگمان]و این امضای ناچیز یک امضای ناشناس بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. An anonymous tipster has leaked confidential government information to the press.
[ترجمه گوگل]یک خبرساز ناشناس اطلاعات محرمانه دولتی را در اختیار مطبوعات قرار داده است [ترجمه ترگمان]یک tipster ناشناس اطلاعات محرمانه دولت را به مطبوعات درز کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The president is said to receive an anonymous letter yesterday.
[ترجمه گوگل]گفته می شود رئیس جمهور دیروز نامه ای ناشناس دریافت کرده است [ترجمه ترگمان]گفته می شود که رئیس جمهور دیروز یک نامه ناشناس دریافت خواهد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The writer wishes to remain anonymous.
[ترجمه گوگل]نویسنده مایل است ناشناس بماند [ترجمه ترگمان]نویسنده می خواهد ناشناس بماند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. This year anonymous leaflets have been circulating in Peking.
[ترجمه گوگل]امسال اعلامیه های ناشناس در پکن منتشر شده است [ترجمه ترگمان]امسال برگه های بی نام و نشان در شهر پکن پخش شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. According to one employee, who wishes to remain anonymous, the company engaged in illegal activities.
[ترجمه گوگل]به گفته یکی از کارمندان، که می خواهد ناشناس بماند، این شرکت درگیر فعالیت های غیرقانونی بوده است [ترجمه ترگمان]به گفته یکی از کارکنان، کسی که می خواهد نامش فاش نشود، شرکت در فعالیت های غیر قانونی شرکت می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بی نام (صفت)
anonymous, nameless, untitled
دارای نام مستعار (صفت)
anonymous
تخلصی (صفت)
anonymous
تخصصی
[کامپیوتر] بی نام .
انگلیسی به انگلیسی
• nameless, of an unknown person if you remain anonymous when you do something, you do not let people know that you were the person who did it. something that is anonymous does not reveal who you are. you can say that something is anonymous when it has no interesting features.
پیشنهاد کاربران
✍ توضیح: Without a name or identifiable source 🕵️♀️❓ 🔍 مترادف: Nameless ✅ مثال: The author of the letter chose to remain anonymous.
ناشناس، گمنام، بی نام
لانگمن دیکشنری : گمنام همچنین بصورت مختصر شده anon نوشته میشود واژه anon به معنای ( به زودی )
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال] ناشناس ناشناسی زمانی است که چیزی شناخته نشده یا نامی نداشته باشد. ناشناسی در زمینه امنیت حساب کاربری اهمیت دارد.