annunciation

/əˌnʌnsiˈeɪʃn̩//əˌnʌnsiˈeɪʃn̩/

معنی: اگهی، بشارت، اعلام
معانی دیگر: خبر خوش، مژده، ایتوک، نوید، باحرف بزرگ عید تبشیر عید 52مارس مسیحیان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of announcing.

(2) تعریف: (cap.) the angel Gabriel's announcement to the Virgin Mary of Jesus Christ's incarnation, or the Christian celebration of this on March 25.

جمله های نمونه

1. This painting is strongly reminiscent of da Vinci's "Annunciation".
[ترجمه گوگل]این نقاشی به شدت یادآور «اعلام بشارت» داوینچی است
[ترجمه ترگمان]این نقاشی به شدت یادآور \"حاملگی\" داوینچی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even the glory of the Annunciation can not obscure the almost wholly subordinate role played by women in the New Testament.
[ترجمه گوگل]حتی شکوه بشارت نمی تواند نقش تقریباً کاملاً فرعی ایفای زنان در عهد جدید را پنهان کند
[ترجمه ترگمان]حتی شکوه و جلال مریم مقدس نمی تواند نقش تقریبا کاملی ایفا کند که زنان در عهد جدید ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is no denunciation, it's a police annunciation.
[ترجمه گوگل]این یک نکوهش نیست، این یک اعلامیه پلیس است
[ترجمه ترگمان]این یک محکوم کردن نیست، بلکه یک annunciation پلیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The examples of its applications in annunciation and interlock circuits are listed.
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از کاربردهای آن در مدارهای اعلام و قفل ذکر شده است
[ترجمه ترگمان]مثال های کاربردی آن در مدارهای annunciation و interlock لیست شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It chanced that, in the year of grace 148 Annunciation Day fell on Tuesday, the twenty-fifth of March.
[ترجمه گوگل]اتفاقاً در سال فیض 148 روز بشارت در روز سه شنبه بیست و پنجم مارس رخ داد
[ترجمه ترگمان]بر حسب اتفاق، در سال شکرگزاری در روز سه شنبه، روز سه شنبه، بیست و پنجم مارس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Then they changed it to March 2 a holiday called the Annunciation.
[ترجمه گوگل]سپس آن را به 2 مارس، تعطیلی به نام بشارت تغییر دادند
[ترجمه ترگمان]سپس آن را در ۲ مارس به نام مراسم اعلام حاملگی عوض کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The hardware were mainly made of the SCM, CP, infrared communication interface, alarm annunciation, power supply and so on.
[ترجمه گوگل]سخت افزار عمدتاً از SCM، CP، رابط ارتباطی مادون قرمز، اعلام هشدار، منبع تغذیه و غیره ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]سخت افزار اصولا از SCM، CP، رابط ارتباطات مادون قرمز، آژیر خطر، تامین برق و غیره ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Chapter from the price, channel, product, marketing analysis of the Annunciation marketing strategy bird suit.
[ترجمه گوگل]فصلی از قیمت، کانال، محصول، تحلیل بازاریابی لباس پرنده استراتژی بازاریابی اعلامیه
[ترجمه ترگمان]فصل از قیمت، کانال، محصول، تحلیل بازاریابی شرکت استراتژی بازاریابی Annunciation
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A devotional prayer at morning, noon, and night to commemorate the annunciation.
[ترجمه گوگل]دعای عبادی در صبح و ظهر و شب برای بزرگداشت بشارت
[ترجمه ترگمان]یک نماز مذهبی در صبح و ظهر و شب برای یادبود the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The product features 2-SPDT dry contacts, an internal alarm, and a blue finish that is not confused with fire alarm stations. Auxiliary contacts can be used for remote annunciation.
[ترجمه گوگل]این محصول دارای کنتاکت های خشک 2-SPDT، زنگ داخلی و روکش آبی است که با ایستگاه های اعلام حریق اشتباه گرفته نمی شود از مخاطبین کمکی می توان برای اعلام از راه دور استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های محصول ۲ - SPDT تماس خشک، یک زنگ خطر داخلی و یک روکش آبی است که با ایستگاه های هشدار حریق اشتباه گرفته نشده است contacts کمکی می توانند برای کنترل از راه دور مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اگهی (اسم)
assertion, announcement, proclamation, notice, advertisement, advertising, ticket, annunciation, poster, caveat, indiction

بشارت (اسم)
annunciation, enunciation

اعلام (اسم)
declaration, promulgation, annunciation, warning, enunciation, indiction, predication, meld

انگلیسی به انگلیسی

• angel gabriel's announcement to mary of the incarnation of jesus; church holiday commemorating this announcement
announcement, declaration
in christian belief, the annunciation is the announcement described in the bible when mary is told that she will give birth to the son of god.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Formal announcement or proclamation 📢
🔍 مترادف: Declaration
✅ مثال: The president's annunciation of new policies brought mixed reactions.

بپرس