annulus

/ˈænjʊləs//ˈænjʊləs/

معنی: حلقه، فضای بین دوایر متحد المرکز
معانی دیگر: بشارت دادن، مژده دادن، ایتوک دادن، نوید دادن، (عضو یا نشان یا ساختار حلقوی) چنبرک، زرفین، pl هند، دایره ای که بوسیله ءگردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد، حلقوی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: annuli, annuluses
• : تعریف: a ring-shaped part, structure, or area.
مشابه: circle

مترادف ها

حلقه (اسم)
loop, ring, segment, annulus, reel, chain, hoop, vortex, wicket, gird, girdle, hank, volute, wisp, curl, cincture, convolution, earring, gyre, eyelet, facia, fascia, ferrule, grummet, handfast, whorl

فضای بین دوایر متحد المرکز (اسم)
annulus

تخصصی

[عمران و معماری] تاج - حلقه
[نساجی] حلقه دایره - سطح بین دو دایره متحدالمرکز
[ریاضیات] تاج دایره، طوق، حلقه، چنبره، حلقه ی دایره

انگلیسی به انگلیسی

• ring; ring-like object

پیشنهاد کاربران

annulus :فضای حلقوی ( مهندسی نفت )
به شکل شبیه دونات گفته میشه، شکل حلقوی
حلقه ی بیرونی دیسک مهره های ستون فقرات
annulus
annulus ( ریاضی )
واژه مصوب: طوق
تعریف: ناحیۀ حلقه‏مانندی که بین دو دایرۀ هم‏مرکز قرار دارد
[بیو مکانیک]: حلقه دور دریچه قلب برای اتصال به annular

بپرس