annulate

/ˈænjəlɪt//ˈænjʊleɪt/

معنی: حلقوی، حلقه دار
معانی دیگر: حلقوی شدن، چنبری شدن، ایجاد چنبر (حلقه)، چنبردار، پر چنبر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: annulated (adj.)
• : تعریف: consisting of or marked with rings.

جمله های نمونه

1. Annulate lamellae(AL) swallowed and spaced cell contents- The loop - shaped and compact nuclei seen in cells were abnormal forms of nucleus.
[ترجمه گوگل]لاملاهای حلقوی (AL) بلعیده شده و محتویات سلولی با فاصله
[ترجمه ترگمان]Annulate lamellae (AL)قورت داده و محتویات سلول های دارای فاصله را قورت می دهد - هسته حلقه ای شکل و فشرده که در سلول ها مشاهده می شود، فرم های غیر عادی هسته هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The setae of the growth lines belong to annulate type without setules and probably played in sensory function.
[ترجمه گوگل]سته های خطوط رشد متعلق به نوع حلقوی بدون ستول بوده و احتمالاً در عملکرد حسی بازی می کنند
[ترجمه ترگمان]The خطوط رشد به نوع annulate بدون setules تعلق دارند و احتمالا در عملکرد حسی ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective: To observe the morphological changes of apoptotic cell nucleus and annulate lamella in spleen of chick embryo.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده تغییرات مورفولوژیک هسته سلول آپوپتوز و ورقه ورقه‌ای در طحال جنین جوجه
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده تغییرات مورفولوژیک هسته های سلولی apoptotic و annulate lamella در طحال جوجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. According to the evidence which have been observed, it is proposed that annulate lamellae in goldfish oocytes are probably differentiated from the rough endoplasmic reticulum.
[ترجمه گوگل]با توجه به شواهدی که مشاهده شده است، پیشنهاد می شود که لاملاهای حلقوی در تخمک های ماهی قرمز احتمالاً از شبکه آندوپلاسمی خشن متمایز می شوند
[ترجمه ترگمان]براساس شواهدی که مشاهده شده است، پیشنهاد شده است که annulate lamellae در ماهی قرمز احتمالا از شبکه اندو پلاسمیک زمخت متمایز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Leaves densely hirsute especially on veins of abaxial surface. Flowers opposite. Corolla tube conspicuously puberulent annulate inside.
[ترجمه گوگل]به خصوص در رگبرگهای سطح دوری به طور متراکم برگ می دهد گلهای مقابل لوله کرولا در داخل به طور آشکار بلوغ حلقوی می کند
[ترجمه ترگمان]برگ های متراکم را به خصوص در رگ های سطح abaxial ترک می کند گل ها رو به رو لوله Corolla به طور چشمگیر از درون سوراخ بیرون می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The relationship between ultrastructure and function of some organelle, such as yolk nucleus, synthetic vesicle and annulate lamella are also discussed in this paper.
[ترجمه گوگل]رابطه بین فراساختار و عملکرد برخی از اندامک ها، مانند هسته زرده، وزیکول مصنوعی و لاملا حلقوی نیز در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]رابطه بین ultrastructure و عملکرد یک اندامک مانند as، vesicle مصنوعی و annulate lamella نیز در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To observe the morphological changes of apoptotic cell nucleus and annulate lamella in spleen of chick embryo.
[ترجمه گوگل]مشاهده تغییرات مورفولوژیکی هسته سلول آپوپتوز و ورقه‌بندی لاملا در طحال جنین جوجه
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده تغییرات مورفولوژیک هسته های سلولی apoptotic و annulate lamella در طحال جوجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حلقوی (صفت)
vortical, vortiginous, annular, convoluted, sigmoid, annulate, convolute, guttural, terete, laryngeal

حلقه دار (صفت)
annulate

تخصصی

[زمین شناسی] حلقوى، حلقه دار - با قسمتها یا مفاصل حلقه مانند

انگلیسی به انگلیسی

• ringed; like a ring; made of rings

پیشنهاد کاربران

بپرس