annual report

جمله های نمونه

1. In its annual report, UNICEF says at least 40,000 children die every day.
[ترجمه گوگل]یونیسف در گزارش سالانه خود می گوید روزانه حداقل 40000 کودک جان خود را از دست می دهند
[ترجمه ترگمان]در گزارش سالانه خود، یونیسف می گوید که در هر روز حداقل ۴۰،۰۰۰ کودک می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Following discussion, the annual report was accepted unanimously.
[ترجمه گوگل]پس از بحث، گزارش سالانه به اتفاق آرا پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]پس از بحث، گزارش سالانه به اتفاق آرا پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This week, the company mailed out its annual report.
[ترجمه گوگل]این هفته، این شرکت گزارش سالانه خود را پست کرد
[ترجمه ترگمان]این هفته، شرکت گزارش سالانه خود را پست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Annual report, full scorecards, and records section.
[ترجمه گوگل]گزارش سالانه، کارت امتیازی کامل، و بخش سوابق
[ترجمه ترگمان]گزارش سالانه، کارت های scorecards، و بخش بایگانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's an annual report.
[ترجمه گوگل]این یک گزارش سالانه است
[ترجمه ترگمان]این یک گزارش سالانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Each member receives an Annual Report and the opportunity to propose people to stand for the Executive Committee.
[ترجمه گوگل]هر یک از اعضا یک گزارش سالانه و فرصتی برای پیشنهاد افراد برای حضور در کمیته اجرایی دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]هر عضو یک گزارش سالانه دریافت می کند و این فرصت را دارد که مردم را برای شرکت در کمیته اجرایی پیشنهاد دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Once a year the magazine includes an Annual Report and Accounts for those who wish to look more deeply into Society affairs.
[ترجمه گوگل]یک بار در سال، این مجله شامل گزارش سالانه و حساب‌هایی برای کسانی است که می‌خواهند عمیق‌تر به امور جامعه نگاه کنند
[ترجمه ترگمان]یک سال مجله شامل گزارش سالانه و حساب ها برای افرادی است که می خواهند عمیقا به مسائل جامعه نگاه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I have attached a copy of the 1992 Annual Report, which you may be able to skim through.
[ترجمه گوگل]من یک نسخه از گزارش سالانه 1992 را پیوست کرده ام که ممکن است بتوانید آن را مرور کنید
[ترجمه ترگمان]من یک نسخه از گزارش سالانه سال ۱۹۹۲ را ضمیمه کرده ام که ممکن است شما بتوانید از آن عبور کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The aim, as stated in the company's annual report is to support multiple servers.
[ترجمه گوگل]هدف، همانطور که در گزارش سالانه شرکت ذکر شده است، پشتیبانی از چندین سرور است
[ترجمه ترگمان]هدف، همانطور که در گزارش سالانه شرکت بیان شد، پشتیبانی از چندین سرور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You could look at the annual report of a stock fund and figure out if that standard was met.
[ترجمه گوگل]می توانید به گزارش سالانه یک صندوق سهام نگاه کنید و بفهمید که آیا این استاندارد رعایت شده است یا خیر
[ترجمه ترگمان]می توانید به گزارش سالانه یک صندوق ذخیره نگاه کنید و ببینید آیا آن استاندارد برآورده شده است یا خیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The authority must receive an annual report.
[ترجمه گوگل]مرجع باید گزارش سالانه دریافت کند
[ترجمه ترگمان]این اداره باید یک گزارش سالانه دریافت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An annual report will be presented to the Lord Chancellor and will be laid before Parliament.
[ترجمه گوگل]گزارش سالانه به صدراعظم ارائه خواهد شد و به پارلمان ارائه خواهد شد
[ترجمه ترگمان]یک گزارش سالانه به صدراعظم اعطا خواهد شد و قبل از پارلمان مطرح خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The annual report should also give information on directors' remuneration and the cost of non-audit services provided by the auditor.
[ترجمه گوگل]گزارش سالانه همچنین باید اطلاعاتی در مورد پاداش مدیران و هزینه خدمات غیرحسابرسی ارائه شده توسط حسابرس ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]گزارش سالانه باید حاوی اطلاعاتی درباره حق الزحمه مدیران و هزینه خدمات غیر حسابرسی ارائه شده توسط حسابرس، باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The annual report of the General Household Survey provides information on the distribution of chronic illness by socio-economic group.
[ترجمه گوگل]گزارش سالانه نظرسنجی عمومی خانوارها اطلاعاتی در مورد توزیع بیماری های مزمن بر اساس گروه های اجتماعی-اقتصادی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]گزارش سالانه هیات عمومی خانواده اطلاعات درباره توزیع بیماری مزمن توسط گروه اجتماعی اقتصادی ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• yearly report, yearly publication containing data and facts about the past year's activities

پیشنهاد کاربران

گزارش سالانه
[مدیریت و اقتصاد سلامت] گزارش سالانه
annual report ( روابط عمومی و تبلیغات بازرگانی )
واژه مصوب: گزارش سالانه
تعریف: گزارش جامعی از فعالیت ها و عملکرد مالی یک سازمان یا شرکت در طی سال مالی گذشته
گزارش سالیانه
The annual report must include the financial statements and notes to them, the audit report, management’s analysis, and other items that help convey information useful to people outside the company

بپرس