annotation

/ˌænoʊˈteɪʃn̩//ˌænəʊˈteɪʃn̩/

معنی: حاشیه نویسی، تفسیر، یادداشت
معانی دیگر: اعلام کردن، آگهی دادن، آگهیدن، جار زدن، شنوانیدن، به اطلاع رساندن، (با for) نامزدی خود را (برای انتخابات و شغل و غیره) اعلام کردن، (رادیو و تلویزیون) گوینده بودن، گویندگی کردن، توضیح و تفسیر، زیرنویس، حواشی، زیرنویسی، حواشی نگاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an explanatory or critical note added to a text; commentary.
مترادف: footnote, gloss
مشابه: appendix, comment, commentary, exegesis, marginalia, notation, note

(2) تعریف: the act or process of adding such a note or notes.
مترادف: footnoting, interlineation, notation
مشابه: elucidation

جمله های نمونه

1. She retained a number of copies for further annotation.
[ترجمه محمد تبريزی] او یک تعداد کپی برای اطلاع رسانی بعدی نگه داشت.
|
[ترجمه گوگل]او تعدادی از نسخه ها را برای حاشیه نویسی بیشتر حفظ کرد
[ترجمه ترگمان]او تعدادی از نسخه های برای حاشیه نویسی بیشتر را حفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He supplied annotations to nearly 000 musical works.
[ترجمه محمد تبريزی] او پا نوشت هایی بر قریب به 1000 اثر موسیقیایی عرضه داشت.
|
[ترجمه گوگل]او برای نزدیک به 000 اثر موسیقی حاشیه نویسی کرد
[ترجمه ترگمان]او annotations را به حدود ۱،۰۰۰ کار موسیقی اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The annotation of literary texts makes them more accessible.
[ترجمه محمد تبريزی] تفسیر متون ادبی آنها را قابل فهم تر می کند.
|
[ترجمه گوگل]حاشیه نویسی متون ادبی باعث دسترسی بیشتر آنها می شود
[ترجمه ترگمان]تفسیر متون ادبی آن ها را قابل دسترس تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I wrote annotations in the margin of the book.
[ترجمه گوگل]حاشیه نویسی در حاشیه کتاب نوشتم
[ترجمه ترگمان]من annotations را در حاشیه کتاب نوشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It will be published with annotations and index.
[ترجمه گوگل]همراه با حاشیه و نمایه منتشر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این کتاب با حاشیه نویسی و شاخص منتشر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Listings include helpful annotations, which allow the user to gain an idea of the nature of individual publications.
[ترجمه گوگل]فهرست ها شامل حاشیه نویسی های مفیدی است که به کاربر اجازه می دهد تا ایده ای از ماهیت انتشارات فردی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]Listings شامل annotations مفید هستند که به کاربر اجازه می دهد تا ایده ای از ماهیت انتشارات انفرادی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Explanations, information and annotations in the user's native language relate to the procedures and practice in the foreign language.
[ترجمه گوگل]توضیحات، اطلاعات و حاشیه نویسی به زبان مادری کاربر مربوط به رویه ها و تمرین در زبان خارجی است
[ترجمه ترگمان]شرح و تفسیر، اطلاعات و annotations در زبان مادری کاربر به رویه ها و اعمال زبان خارجی مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Annotations or labels may be attached to the clones and probes.
[ترجمه گوگل]حاشیه نویسی یا برچسب ممکن است به کلون ها و پروب ها متصل شود
[ترجمه ترگمان]برچسب گذاری یا برچسب ممکن است به کلون ها و probes ضمیمه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Alexandre Dumas has given a new annotation to love.
[ترجمه گوگل]الکساندر دوما حاشیه نویسی جدیدی به عشق داده است
[ترجمه ترگمان]الکساندر Dumas، یک حاشیه نویسی جدید برای عشق داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Annotation normal size . Produce certain size of products according to the customers'demand.
[ترجمه گوگل]حاشیه نویسی اندازه معمولی اندازه معینی از محصولات را با توجه به تقاضای مشتریان تولید کنید
[ترجمه ترگمان]اندازه نرمال Annotation میزان معینی از محصولات را مطابق با تقاضای مشتریان تولید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Guo Xiang's creative annotation on Chuang-tzu has great influence on Chinese ancient aesthetics.
[ترجمه گوگل]حاشیه نویسی خلاقانه Guo Xiang در Chuang-tzu تأثیر زیادی بر زیبایی شناسی باستانی چین دارد
[ترجمه ترگمان]Guo creative Xiang s از Chuang - tzu تاثیر زیادی بر زیبایی شناسی باستانی چینی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Looking back at Listing notice that its annotation declares that it supports asynchronous processing and sets the timeout.
[ترجمه گوگل]با نگاهی به فهرست، متوجه می شوید که حاشیه نویسی آن اعلام می کند که از پردازش ناهمزمان پشتیبانی می کند و مهلت زمانی را تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]به پشت در فهرست توجه کنید که تفسیر آن نشان می دهد که آن از پردازش غیر همزمان پشتیبانی می کند و زمان را تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Instructions include how to turn on Source Annotation, how to view injected code, and how to view the disassembly code at the current execution point.
[ترجمه گوگل]دستورالعمل ها شامل نحوه روشن کردن Annotation منبع، نحوه مشاهده کد تزریق شده و نحوه مشاهده کد جداسازی در نقطه اجرای فعلی است
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل شامل نحوه روشن کردن Annotation منبع، چگونگی مشاهده کد تزریق شده، و چگونگی مشاهده کد جداسازی در نقطه اجرای فعلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Valid annotation type values range from 0 to inclusive.
[ترجمه گوگل]مقادیر نوع حاشیه نویسی معتبر از 0 تا شامل متغیر است
[ترجمه ترگمان]مقادیر نوع حاشیه نویسی معتبر از ۰ تا فراگیر متغیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The support vector machine(SVM) and a group of annotation rules were used to support documental level annotation and lexical level annotation.
[ترجمه گوگل]ماشین بردار پشتیبان (SVM) و گروهی از قوانین حاشیه نویسی برای پشتیبانی از حاشیه نویسی سطح اسنادی و حاشیه نویسی سطح واژگانی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]ماشین بردار پشتیبان (SVM)و گروهی از قواعد حاشیه نویسی برای پشتیبانی از حاشیه نویسی سطح documental و حاشیه نویسی سطح واژگانی استفاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حاشیه نویسی (اسم)
tot, annotation, notation

تفسیر (اسم)
explanation, exposition, gloss, comment, annotation, interpretation, commentary, exegesis, translation, paraphrase, version, rendition, rendering

یادداشت (اسم)
note, reminiscence, record, memoir, annotation, notation, memo, memorandum, minute, chit

تخصصی

[کامپیوتر] یادآوری ؛ملاحظه؛ تحشیه ؛ حاشیه نویسی .
[زمین شناسی] ملاحظه ،ظهر نویسی ،نوشتن تذکرات ،یادداشت(درحاشیه)،حاشیه نویسی ،تفسیر اطلاعات بافتی به کار رفته برای توصیف عارضه روی نقشه (یا تصویر) یا فراهم کردن اطلاعات اضافی مرتبط با محتویات نقشه (یا تصویر)

انگلیسی به انگلیسی

• comment or explanation added to a text; comment or remark added to a computerized document (computers); additional information about a part or feature of a computer program (computers)
an annotation is a note that is added to a piece of writing, often in order to explain it.
annotation is the activity of adding notes to a piece of writing.

پیشنهاد کاربران

تحشیه، ملاحظه، ظهر نویسی، نوشتن تذکرات، یادداشت ( درحاشیه ) ، حاشیه نویسی، تفسیر، کامپیوتر: یاداوری، علوم نظامی: تقریظ کردن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : annotate
✅️ اسم ( noun ) : annotation
✅️ صفت ( adjective ) : annotated
✅️ قید ( adverb ) : _
annotation ( علوم کتابداری و اطلاع رسانی )
واژه مصوب: گزارمان
تعریف: یادداشتی کوتاه که معمولاً ذیل یک اثر درج می‏شود و محتوا یا ساختار یا هر دو را توصیف می‏کند
گُزارمان
گُزارمان نویسی
این واژه از �گُزارش� که در اصل به معنای تفسیر است، آمده است.
برای اطلاعات بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://fa. wikipedia. org/wiki/گزارمان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/گزارمان
برچسب نویسی

بپرس