annals

/ˈænl̩z//ˈænl̩z/

معنی: سالنامه، تاریخچه، وقایع سالیانه، اخبار سال، برنامه سالیانهء عشاء ربانی
معانی دیگر: شرح وقایع سالیانه به ترتیب وقوع، رویدادنامه، تاریخ، مدارک تاریخی

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
(1) تعریف: a chronological record of events, usu. year by year.
مترادف: history
مشابه: archives, chronicle, journal, log, record, register

- This was a significant year in the annals of medicine.
[ترجمه مترجم] در تاریخچه پزشکی این یک سال مهم محصوب می شود
|
[ترجمه گوگل] این سال مهمی در تاریخ پزشکی بود
[ترجمه ترگمان] این یک سال بسیار مهم در تاریخ پزشکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: historical records.
مترادف: archives
مشابه: chronicle, chronicles

- She found information on the past presidents in the annals of the university.
[ترجمه گوگل] او اطلاعاتی در مورد روسای قبلی در سالنامه دانشگاه پیدا کرد
[ترجمه ترگمان] او اطلاعاتی در مورد روسای جمهور گذشته در تاریخ دانشگاه پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a journal that contains the periodic formal reports of an organization.
مترادف: journal, yearbook
مشابه: archives, record

- Why is there no mention of this in the company's annals?
[ترجمه گوگل] چرا هیچ اشاره ای به این موضوع در سالنامه این شرکت نشده است؟
[ترجمه ترگمان] چرا تاکنون هیچ اشاره ای به این موضوع نشده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. annals of american history
مجله ی رویدادها و اخبار راجع به تاریخ امریکا،رویدادنامه های امریکا

2. this event is unprecedented in the annals of military history
این رویداد در تاریخ وقایع نظامی بی سابقه است.

3. This was the greatest event in the annals of European integration.
[ترجمه ندا] در تاریخچه ی یکپارچه سازی کشور های اروپایی این بزرگترین رویداد بود
|
[ترجمه گوگل]این بزرگترین رویداد در تاریخ ادغام اروپا بود
[ترجمه ترگمان]این بزرگ ترین رویداد در تاریخ یکپارچگی اروپا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His deeds went down in the annals of British history.
[ترجمه آرش الماسی] اعمال او در سالنامه تاریخ بریتانیا نوشته شد
|
[ترجمه گوگل]کارهای او در تاریخ بریتانیا ثبت شد
[ترجمه ترگمان]کردار او در تاریخ تاریخ انگلستان به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He has become a legend in the annals of military history.
[ترجمه گوگل]او در تاریخ نظامی به یک افسانه تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]او در تاریخ تاریخ نظامی به یک افسانه تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Wharton's autobiography ranks high in the annals of psychopathology.
[ترجمه گوگل]زندگی نامه وارتون در سالنامه آسیب شناسی روانی رتبه بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]زندگینامه Wharton در تاریخ آسیب شناسی روانی، بسیار بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the annals of innovation, new ideas are only part of the equation. Execution is just as important. Steve Jobs
[ترجمه گوگل]در تاریخچه نوآوری، ایده های جدید تنها بخشی از معادله هستند اعدام به همان اندازه مهم است استیو جابز
[ترجمه ترگمان]در تاریخ نوآوری، ایده های جدید تنها بخشی از معادله هستند اعدام هم به همان اندازه مهم است استیو جابز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Consider one example from the annals of air pollution: the effort to reduce the effects of car exhaust on the atmosphere.
[ترجمه گوگل]یک مثال از تاریخچه آلودگی هوا را در نظر بگیرید: تلاش برای کاهش اثرات اگزوز خودروها بر جو
[ترجمه ترگمان]نمونه ای از تاریخ آلودگی هوا را در نظر بگیرید: تلاش برای کاهش اثرات اگزوز ماشین ها بر روی اتمسفر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The annals of the police courts, and headlines in the newspapers, tell a rather different story.
[ترجمه گوگل]سالنامه دادگاه های پلیس و تیترهای روزنامه ها داستان متفاوتی را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]تاریخ دادگاه های پلیس و عناوین خبری در روزنامه ها داستان نسبتا متفاوتی را تعریف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The annals also recorded a war between the Romans and the Saxons.
[ترجمه گوگل]سالنامه ها همچنین جنگی را بین رومی ها و ساکسون ها ثبت کرده اند
[ترجمه ترگمان]تاریخ نیز جنگ بین رومیان و Saxons را ضبط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. No one can compete with Tiepolo in the annals of European painting for his mythological heroes.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند با تیپولو در سالنامه نقاشی اروپایی برای قهرمانان اساطیری او رقابت کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند با تیپولو در تاریخ نقاشی اروپا برای قهرمانان افسانه ای خود رقابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nicholson's Annals of Kendal refer to hosiers taking worsted to the villages and collecting stockings.
[ترجمه گوگل]سالنامه کندال نیکلسون به جوراب‌هایی اشاره دارد که جوراب‌ها را به روستاها می‌بردند و جوراب‌ها را جمع‌آوری می‌کردند
[ترجمه ترگمان]Annals s نیکلسون به hosiers اشاره دارد که از روستاها و collecting سرباز می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And delimit the strategic principle 200 towering annals gains fall to the ground this.
[ترجمه گوگل]و مرزبندی اصل استراتژیک 200 سالنامه بلند دستاوردها سقوط به زمین این
[ترجمه ترگمان]و حدود این اصل استراتژیک را حدود ۲۰۰ درصد کاهش می دهد که به زمین می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Those are small steps in the annals of great-power relations, but may prove early acts in a larger historical drama.
[ترجمه گوگل]اینها گام‌های کوچکی در تاریخ روابط قدرت‌های بزرگ هستند، اما ممکن است اقدامات اولیه را در یک درام تاریخی بزرگ‌تر نشان دهند
[ترجمه ترگمان]اینها گام های کوچکی در تاریخ روابط قدرت بزرگ هستند، اما ممکن است اقدامات اولیه در یک درام تاریخی بزرگ تر را اثبات کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سالنامه (اسم)
almanac, yearbook, calendar, annals

تاریخچه (اسم)
annals, history, record, chronicle, case history, memoir, vita

وقایع سالیانه (اسم)
annals

اخبار سال (اسم)
annals

برنامه سالیانهء عشاء ربانی (اسم)
annals

انگلیسی به انگلیسی

• historical records, chronicles, archives
the annals of a nation or society are the recorded events of its past; a formal word.

پیشنهاد کاربران

سالنگاشت، سالنامه، تاریخچه، وقایع سالیانه، اخبار سال
تاریخچه
سوابق تاریخی
تاریخ
– Annals of Science
– One of the most unusual cases in the annals of crime
– He has become a legend in the annals of medicine
annals ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: سال‏نگاشت
تعریف: رویدادنامه‏ای حاوی ثبت وقایع به ترتیب تاریخ و به صورت سال‏به سال

بپرس