• : تعریف: a former copper-nickel coin of India and Pakistan, equaling one sixteenth of a rupee.
جمله های نمونه
1. Anna and her conscience had a little tussle.
[ترجمه گوگل]آنا و وجدانش کمی درگیری داشتند [ترجمه ترگمان]آنا و وجدانش درگیر کش مکش بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Anna is a rising star in the world of modelling.
[ترجمه گوگل]آنا یک ستاره در حال ظهور در دنیای مدلینگ است [ترجمه ترگمان]آنا یک ستاره در حال طلوع در دنیای مدل سازی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Anna felt shut out of the conversation.
[ترجمه گوگل]آنا احساس می کرد که از مکالمه خارج شده است [ترجمه ترگمان]آنا از این گفتگو منصرف شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Anna hit on a path to the pound.
[ترجمه گوگل]آنا در مسیری به پوند ضربه زد [ترجمه ترگمان]آنا به راه افتاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He tossed the ball to Anna.
[ترجمه E😺] آن پسر توپ را به سمت آنا پرتاب کرد
|
[ترجمه گوگل]او توپ را به طرف آنا پرت کرد [ترجمه ترگمان]توپ را به سوی آنا پرت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Anna was born in 1923 in Ardwick, a suburb of Manchester.
[ترجمه گوگل]آنا در سال 1923 در آردویک، حومه منچستر به دنیا آمد [ترجمه ترگمان]آنا در سال ۱۹۲۳ در Ardwick واقع در حومه منچستر به دنیا آمد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Anna was almost crying with frustration.
[ترجمه گوگل]آنا از ناراحتی تقریبا گریه می کرد [ترجمه ترگمان]آنا از فرط استیصال تقریبا گریه می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Anna squinted in the sudden bright sunlight.
[ترجمه گوگل]آنا زیر نور ناگهانی آفتاب خیره شد [ترجمه ترگمان]آنا با چشمان روشن به آفتاب روشن خیره شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Anna swivelled round to face him.
[ترجمه گوگل]آنا به سمت او چرخید [ترجمه ترگمان]آنا به سوی او چرخید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Anna couldn't swim and was left floundering about in the deep end of the swimming-pool.
[ترجمه گوگل]آنا نمیتوانست شنا کند و در انتهای استخر شنا میکرد [ترجمه ترگمان]آنا نمی توانست شنا کند و در ته استخر شنا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Anna couldn't swim and was left floundering in the deep end of the swimming-pool.
[ترجمه گوگل]آنا نمیتوانست شنا کند و در انتهای استخر شنا میکرد [ترجمه ترگمان]آنا نمی توانست شنا کند و در ته استخر شنا کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I'd met Anna before, but her friend was a complete/total stranger to me.
[ترجمه گوگل]من قبلا آنا را ملاقات کرده بودم، اما دوستش برای من غریبه بود [ترجمه ترگمان]قبلا آنا را دیده بودم، اما دوستش کاملا غریبه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. 'I don't know,' Anna replied, shrugging her shoulders.
[ترجمه گوگل]آنا در حالی که شانه هایش را بالا انداخته بود پاسخ داد: نمی دانم [ترجمه ترگمان]آنا شانه هایش را بالا انداخت و جواب داد: نمی دانم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Her best friend at school was called Anna.
[ترجمه گوگل]بهترین دوستش در مدرسه آنا نام داشت [ترجمه ترگمان]بهترین دوست او در مدرسه آنا نامیده می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• female first name; name of a city in illinois (usa) coin valued at one-seventeenth of an indian rupee