anisotropic

/ænˌaɪsoʊˈtrɒpɪk//ænˌaɪsəʊˈtrɒpɪk/

(گیاه شناسی - وابسته به گیاهی که تحت تاثیر عوامل خارجی موقعیت و جهت خود را عوض می کند) دگرسوپذیر، ناجورگرای، (فیزیک) دارای خواص متغیر ( از نظر رسانایی یا سرعت انتقال نور و غیره)، (در مورد منشورها - دارای خواص نورفشانی مختلف) در جهات مختلف، ناهمگون، ناهمسان

جمله های نمونه

1. They are termed anisotropic materials and require the measurement of several elastic moduli for their proper specification.
[ترجمه گوگل]آنها مواد ناهمسانگرد نامیده می شوند و برای مشخصات مناسب نیاز به اندازه گیری چندین مدول الاستیک دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها مواد anisotropic خوانده می شوند و به اندازه گیری مدول الاستیک برای مشخصات مناسب خود نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The conception of the standard space anisotropic damage body is given here.
[ترجمه گوگل]مفهوم بدنه آسیب ناهمسانگرد استاندارد فضایی در اینجا آورده شده است
[ترجمه ترگمان]مفهوم جسم آسیب غیر ایزوتوپ در اینجا ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The performances of several improved Perona-Malik anisotropic diffusion methods are compared, and an improved method making use of visual masking effect is proposed.
[ترجمه گوگل]عملکرد چندین روش انتشار ناهمسانگرد بهبود یافته Perona-Malik مقایسه شده است، و یک روش بهبود یافته با استفاده از اثر پوشش بصری پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]عملکرد چند روش انتشار Perona - مالک اصلاح شده مقایسه شده است و روش بهبود یافته استفاده از اثر پوشش بصری پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Critical temperatures of anisotropic Heisenberg model are calculated by variational - cumulant expansion.
[ترجمه گوگل]دماهای بحرانی مدل هایزنبرگ ناهمسانگرد با بسط متغیر - تجمعی محاسبه می شود
[ترجمه ترگمان]دماهای بحرانی مدل هایزنبرگ با انبساط متغیر محاسبه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Then an anisotropic film was prepared by this method, we used this anisotropic cinnamoyl -modified PVA film as alignment layer of nematic liquid crystals and got a uniform and stable alignment result.
[ترجمه گوگل]سپس یک فیلم ناهمسانگرد با این روش تهیه شد، ما از این فیلم PVA اصلاح شده با سیناموئیل ناهمسانگرد به عنوان لایه تراز کریستال های مایع نماتیک استفاده کردیم و نتیجه همترازی یکنواخت و پایدار به دست آوردیم
[ترجمه ترگمان]سپس یک لایه غیر ایزوتوپ برای این روش تهیه شد، ما از این فیلم PVA anisotropic - - اصلاح شده به عنوان لایه هم ترازی بلوره ای مایع نماتیک استفاده کردیم و نتیجه اتحاد ثابتی را بدست آوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Howover, they are coupled for a general anisotropic elastic wedge in general.
[ترجمه گوگل]با این حال، آنها به طور کلی برای یک گوه الاستیک ناهمسانگرد کلی جفت می شوند
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، آن ها به طور کلی برای گوه کلی anisotropic anisotropic جفت شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The process of magnetic reconnection in an anisotropic plasma is studied based on two and half dimensional hybrid simulation.
[ترجمه گوگل]فرآیند اتصال مجدد مغناطیسی در یک پلاسمای ناهمسانگرد بر اساس شبیه‌سازی هیبریدی دو و نیم بعدی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]فرآیند of مغناطیسی در پلاسما با استفاده از شبیه سازی هیبرید دو بعدی و نیم بعدی بررسی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The wetting character of wolframite is anisotropic.
[ترجمه گوگل]خاصیت مرطوب کنندگی ولفرامیت ناهمسانگرد است
[ترجمه ترگمان]ویژگی wetting of anisotropic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The various anisotropic spin interactions which can be represented by the rank two tensors are decomposed into isotropic, symmetric, and antisymmetric constituents.
[ترجمه گوگل]برهمکنش‌های اسپین ناهمسانگرد مختلف که می‌توانند با رتبه دو تانسور نشان داده شوند به اجزای همسانگرد، متقارن و ضد متقارن تجزیه می‌شوند
[ترجمه ترگمان]تعاملات چرخشی anisotropic مختلف که توسط رتبه دو tensors نشان داده می شوند به اجزای ایزوتروپیک، متقارن و antisymmetric تجزیه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dispersion curves show the anisotropic effects of wurtzite crystal.
[ترجمه گوگل]منحنی های پراکندگی اثرات ناهمسانگرد کریستال wurtzite را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]منحنی های پراکندگی اثرات anisotropic بلور wurtzite را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our factory produces both isotropic and anisotropic flexible and plastic magnets.
[ترجمه گوگل]کارخانه ما آهنرباهای انعطاف پذیر و پلاستیکی همسانگرد و ناهمسانگرد تولید می کند
[ترجمه ترگمان]کارخانه ما هم isotropic isotropic و هم anisotropic پلاستیکی را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Such an anisotropic film can also function as a phase compensation film for widening the viewing angle.
[ترجمه گوگل]چنین فیلم ناهمسانگرد همچنین می تواند به عنوان یک فیلم جبران کننده فاز برای افزایش زاویه دید عمل کند
[ترجمه ترگمان]چنین یک لایه غیر ایزوتوپ می تواند به عنوان یک فیلم جبران فاز برای افزایش زاویه دید عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Anisotropic local template is then used to handle the different objects so as to control the split-up of the contour accurately and segment more objects in less time.
[ترجمه گوگل]سپس از الگوی محلی ناهمسانگرد برای رسیدگی به اشیاء مختلف استفاده می‌شود تا تقسیم‌بندی کانتور را با دقت کنترل کرده و اشیاء بیشتری را در زمان کمتری قطعه‌بندی کند
[ترجمه ترگمان]سپس از قالب محلی Anisotropic برای رسیدگی به اهداف مختلف استفاده می شود تا به طور دقیق و به طور دقیق اشیا را کنترل کند و اشیا بیشتری را در زمان کم تر مورد تجزیه قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the test, after anisotropic consolidation, keeping the deviator stress, pore water is injected using pore water control apparatus under a constant volumetric strain controlled condition.
[ترجمه گوگل]در آزمایش، پس از تثبیت ناهمسانگرد، با حفظ تنش انحراف، آب منفذی با استفاده از دستگاه کنترل آب منفذی تحت شرایط کنترل شده با کرنش حجمی ثابت تزریق می‌شود
[ترجمه ترگمان]در تست، پس از تثبیت anisotropic، حفظ استرس deviator، آب منفذی با استفاده از دستگاه کنترل آب منفذی تحت شرایط تحت کنترل کرنش حجمی ثابت تزریق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The use of polarised light allows the analyst to identify the anisotropic minerals present.
[ترجمه گوگل]استفاده از نور پلاریزه به تحلیلگر اجازه می دهد کانی های ناهمسانگرد موجود را شناسایی کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از نور پلاریزه کننده به تحلیلگر اجازه می دهد تا مواد معدنی anisotropic را شناسایی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] ناهمسانگرد، داراى خواص متغیر ( از نظر رسانایی یا سرعت انتقال نور و غیره )، (در مورد منشورها داراى خواص نورفشانی مختلف ) درجهات مختلف، ناهمگون، ناهمسان
[عمران و معماری] غیرایزوتروپیک - چندگاشت - غیرایزوتروپ - ناهمسان - ناهمسانگرد
[برق و الکترونیک] ناهمسانگرد
[زمین شناسی] ناهمسان، ناهمگون -غیر ایزو تروپیک -چند گاشت
[نساجی] نا متجانس - نا همگن از نظر فعالیت نوری - مختلف
[نفت] ناهمسانگرد
[پلیمر] ناهمسان

انگلیسی به انگلیسی

• having different physical properties at different levels of measurement (physics)

پیشنهاد کاربران

نامتعادل گرا
ترى کلینیک، سه ( ٣ ) شیب، چند گاشت
( صنایع چوب ) هر سو نا یکسان - در تشریح ساختمان چوب بکار می رود
ناهمسانگرد

بپرس