1. And the animistic interpretations of the religions of nature are in principle not annulled by monopolisation.
[ترجمه گوگل]و تعابیر آنیمیستی از ادیان طبیعت اصولاً با انحصارطلبی لغو نمی شود
[ترجمه ترگمان]و تفسیر animistic از ادیان طبیعت از طریق انحصار طلبی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و تفسیر animistic از ادیان طبیعت از طریق انحصار طلبی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Uktena tribe is composed of animistic ( some would say primitive ) peoples from throughout the world.
[ترجمه گوگل]قبیله اوکتنا متشکل از مردمان جان گرا (بعضی می گویند بدوی) از سراسر جهان است
[ترجمه ترگمان]قبیله Uktena از animistic تشکیل شده است (برخی می گویند انسان های اولیه از سراسر جهان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبیله Uktena از animistic تشکیل شده است (برخی می گویند انسان های اولیه از سراسر جهان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In the old animistic world view, people believed that nature was organised by invisible souls.
[ترجمه گوگل]در جهان بینی جاندارگرایانه قدیمی، مردم معتقد بودند که طبیعت توسط ارواح نامرئی سازماندهی شده است
[ترجمه ترگمان]در دیدگاه جهانی animistic، مردم معتقد بودند که طبیعت توسط ارواح نامرئی سازماندهی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در دیدگاه جهانی animistic، مردم معتقد بودند که طبیعت توسط ارواح نامرئی سازماندهی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Werewolves have an animistic view of creation, believing that spirits lurk behind everything around them.
[ترجمه گوگل]گرگینه ها دیدگاهی جانورانه نسبت به خلقت دارند و معتقدند که ارواح در پشت هر چیزی که در اطرافشان است نهفته اند
[ترجمه ترگمان]گرگ نماها منظره زیبایی دارند و اعتقاد دارند که ارواح در پشت سرشان کمین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گرگ نماها منظره زیبایی دارند و اعتقاد دارند که ارواح در پشت سرشان کمین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. With this animistic background, it is natural that man is also a manifestation of the spirit.
[ترجمه گوگل]با این پیشینه آنیمیستی، طبیعی است که انسان نیز مظهر روح است
[ترجمه ترگمان]با این پس زمینه animistic، طبیعی است که انسان نیز تجلی روح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این پس زمینه animistic، طبیعی است که انسان نیز تجلی روح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Fetish, also fetich:an object that is believed to have magical or spiritual powers, especially such an object associated with animistic or shamanistic religious practices.
[ترجمه گوگل]فتیش، همچنین فتیش: شیئی که اعتقاد بر این است که دارای قدرت جادویی یا معنوی است، به ویژه چنین شیئی که با اعمال مذهبی حیوانی یا شمنیستی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]Fetish، also: یک شی که اعتقاد بر داشتن قدرت های جادویی و معنوی دارد، به خصوص این که یک شی مرتبط با فعالیت های مذهبی animistic یا shamanistic باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Fetish، also: یک شی که اعتقاد بر داشتن قدرت های جادویی و معنوی دارد، به خصوص این که یک شی مرتبط با فعالیت های مذهبی animistic یا shamanistic باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید