animated cartoon

/ˈænəˌmetədkarˈtuːn//ˈænɪmeɪtɪdkɑːˈtuːn/

معنی: فیلم های نقاشی شده، فیلم های میکی موس
معانی دیگر: کارتون، نقاشی متحرک، مضحک قلمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a motion picture made by photographing a sequence of drawings showing stages of movement, so as to create the illusion of motion when the images are projected in quick succession.

جمله های نمونه

1. Application Discuss animated cartoons with your students.
[ترجمه گوگل]برنامه با دانش آموزان خود درباره کارتون های متحرک بحث کنید
[ترجمه ترگمان]برنامه درباره کارتون های انیمیشنی با دانش آموزان خود بحث کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There is a large selection of animated cartoons produced for children.
[ترجمه گوگل]مجموعه زیادی از کارتون های متحرک برای کودکان تولید شده است
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از کارتون های انیمیشنی که برای کودکان تولید می شوند وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can do so much with animated cartoon.
[ترجمه گوگل]با کارتون های متحرک می توانید کارهای زیادی انجام دهید
[ترجمه ترگمان]شما با کارتون کارتون خیلی کار می تونید بکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What animated cartoon do you like looking at? Why?
[ترجمه گوگل]دوست دارید چه انیمیشن کارتونی را ببینید؟ چرا؟
[ترجمه ترگمان]از نگاه کردن به چه کارتون animated خوشتون میاد؟ چرا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An animated cartoon made by Shanghai Animation Film Studio in 198
[ترجمه گوگل]انیمیشن کارتونی ساخته استودیوی فیلم انیمیشن شانگهای در سال ۱۹۸
[ترجمه ترگمان]یک کارتون انیمیشن ساخته شده توسط استودیو انیمیشن شانگهای در ۱۹۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Role animation manufacture, expression animation. Animated cartoon manufacture.
[ترجمه گوگل]ساخت انیمیشن نقش، انیمیشن بیان ساخت انیمیشن کارتونی
[ترجمه ترگمان]پویانمایی نقش، انیمیشن بیان ساخت کارتون انیمیشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We sing a song together. dancing. seeing an animated cartoon. very happy.
[ترجمه گوگل]با هم یک آهنگ می خوانیم رقصیدن دیدن یک کارتون متحرک خیلی خوشحال
[ترجمه ترگمان]ما با هم آهنگ میخونیم رقص یه کارتون پر جنب و جوش دیدم … خیلی خوشحال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. High-end animated cartoon field technology, optesthesia pound, the innovative idea with advertisement can give person optesthesia to pound with boundless daydream.
[ترجمه گوگل]فن‌آوری کارتون متحرک پیشرفته، پوند اپتستزیا، ایده خلاقانه با تبلیغات می‌تواند با خیال‌پردازی بی‌پایان، اپتستزی را به فرد بدهد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکنولوژی می دانی کارتونی بزرگ، optesthesia پوند، ایده مبتکرانه ای با تبلیغ می تواند به فرد optesthesia پوند را با رویاهای واهی محدود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Plane Crazy was the first animated cartoon feature Mickey Mouse and his girlfriend Minnie.
[ترجمه گوگل]هواپیمای دیوانه اولین انیمیشن کارتونی میکی موس و دوست دخترش مینی بود
[ترجمه ترگمان]Plane Crazy اولین فیلم کارتونی میکی ماوس و دوست دخترش مینی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Designed or constructed in the form of an animated cartoon.
[ترجمه گوگل]طراحی یا ساخته شده در قالب یک کارتون متحرک
[ترجمه ترگمان]طراحی شده و یا به شکل یک کارتون انیمیشن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do the cross and the vampire animated cartoon have a number to assemble?
[ترجمه گوگل]آیا کارتون متحرک صلیب و خون آشام شماره ای برای جمع آوری دارد؟
[ترجمه ترگمان]صلیب و کارتون animated خون آشامی یه شماره برای جمع کردن داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Evening I watched an interesting animated cartoon, then slept.
[ترجمه گوگل]عصر یک انیمیشن کارتونی جالب دیدم، بعد خوابیدم
[ترجمه ترگمان]عصر روز بعد یک کارتون جالب و جالب را تماشا کردم و بعد به خواب رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We watched an animated cartoon.
[ترجمه گوگل]ما یک انیمیشن کارتونی دیدیم
[ترجمه ترگمان] ما یه کارتون animated رو تماشا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The schoolboys were captivated by the adventures of the heroes in the animated cartoon.
[ترجمه گوگل]بچه های مدرسه ای اسیر ماجراهای قهرمانان انیمیشن کارتونی شدند
[ترجمه ترگمان]شاگردان مدرسه مجذوب ماجراهای قهرمانان کارتون animated شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When he's in the middle of doing a character, Enfield flaps and blows like an animated cartoon.
[ترجمه گوگل]وقتی انفیلد در وسط انجام یک کاراکتر است، مانند یک کارتون متحرک تکان می خورد و باد می زند
[ترجمه ترگمان]وقتی که در حال انجام دادن یک کاراکتر است، انفیلد به شکل یک کارتون انیمیشن عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فیلم های نقاشی شده (اسم)
animated cartoon, cartoon

فیلم های میکی موس (اسم)
animated cartoon

تخصصی

[سینما] نقاشی متحرک - مضحک قلمی

انگلیسی به انگلیسی

• animated movie; film whose frames are made of cartoons

پیشنهاد کاربران

بپرس