animadversion

/ˌænɪmædˈvɜːrʃn̩//ˌænɪmædˈvɜːʃn̩/

معنی: قوهء اعطراض، اعتراض، تذکر و اعلام خطر، انتقاد، تعیین تقصیر و مجازات نمودن
معانی دیگر: خرده گیری، عیب جویی، قوه ء ادراک، ملاحظه، مراقبت، مشاهده، اعترا­

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: animadversional (adj.)
(1) تعریف: criticism that is unfavorable.
متضاد: commendation

(2) تعریف: a disapproving or censorious comment.
متضاد: commendation

جمله های نمونه

1. In 1940 s, Tendency of affirmation and animadversion to male was deepened in Ding Lings works.
[ترجمه گوگل]در دهه 1940، تمایل به تایید و انحراف به مرد در آثار دینگ لینگ عمیق تر شد
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۴۰، Tendency of و animadversion به مرد در اثر دینگ Lings عمیق تر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The animadversion broke the long estrangement history among Mohammedanism, Confucianism, Buddhism and Taoism, which made a short period of controversy in the Islam ideological history.
[ترجمه گوگل]این انیمادور تاریخچه طولانی بیگانگی را در میان آیین های محمدی، کنفوسیوس، بودایی و تائوئیسم شکست، که دوره کوتاهی از بحث و جدل را در تاریخ ایدئولوژیک اسلام ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]The داستان بیگانگی طولانی را در میان اسلام، Confucianism، Buddhism و Taoism شکست، که دوره کوتاه بحث در تاریخ ایدئولوژیک اسلام را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The teacher gives public recognition, the animadversion has never appeared her name as well.
[ترجمه گوگل]معلم به رسمیت شناختن عمومی می دهد، animadversion هرگز نام او ظاهر نشده است
[ترجمه ترگمان]معلم به رسمیت شناخته شدن مردم را به رسمیت شناخته است، animadversion هرگز نام او را به این خوبی پیدا نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their animadversion caused from the deep pain, disappoint and sorrow to the western civilization.
[ترجمه گوگل]انحراف آنها از درد عمیق، ناامیدی و اندوه به تمدن غرب سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]animadversion ناشی از درد عمیق، ناامیدی و اندوه برای تمدن غربی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Part ii, the animadversion to Hanwu emperor's regnant policy at Salt-iron conference .
[ترجمه گوگل]بخش دوم، انحراف متحرک به سیاست سلطنت امپراتور هانوو در کنفرانس آهن نمک
[ترجمه ترگمان]قسمت دوم، سیاست regnant در مورد سیاست regnant امپراطور در کنفرانس Salt
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Animadversion is carried through the whole process of philosophical thinking, as its most nuclear content.
[ترجمه گوگل]Animadversion در کل فرآیند تفکر فلسفی به عنوان هسته ای ترین محتوای آن انجام می شود
[ترجمه ترگمان]Animadversion از طریق کل فرآیند تفکر فلسفی به عنوان most محتوای هسته ای خود انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Utopia is the thorough animadversion and disavowal against political reality latterend of the former.
[ترجمه گوگل]آرمان شهر، مخالفت و مخالفت کامل با واقعیت سیاسی آخر اولی است
[ترجمه ترگمان]نظام تصوری the و انکار ناپذیری در برابر واقعیت سیاسی latterend است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It has abundant thoughts and connotative animadversion, surging tensile force of life, gives profound sociological apocalypse and admonitory thinking on journalism and communication science.
[ترجمه گوگل]دارای افکار فراوان و انحراف مفهومی، نیروی کششی فزاینده زندگی، آخرالزمان عمیق جامعه‌شناختی و تفکر پند آمیز درباره روزنامه‌نگاری و علوم ارتباطات است
[ترجمه ترگمان]این کتاب افکار فراوانی دارد و connotative animadversion، نیروی کششی پر شور زندگی، مکاشفه عمیق جامعه شناختی و تفکر برای تفکر در مورد روزنامه نگاری و علوم ارتباطی را به چالش می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In this article, the author focuses on the anti - feudalism consciousness, tragedy consciousness and animadversion consciousness.
[ترجمه گوگل]نویسنده در این مقاله بر آگاهی ضد فئودالیستی، آگاهی تراژدی و آگاهی انیمادگرایی تمرکز دارد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نویسنده بر خودآگاهی anti، آگاهی تراژدی و آگاهی animadversion تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قوهء اعطراض (اسم)
animadversion

اعتراض (اسم)
objection, animadversion, protest, defiance, protestation, exception, remonstrance

تذکر و اعلام خطر (اسم)
animadversion

انتقاد (اسم)
animadversion, criticism, critique, censure, raillery, fustigation

تعیین تقصیر و مجازات نمودن (اسم)
animadversion

انگلیسی به انگلیسی

• criticism; acute observation

پیشنهاد کاربران

انتقاد کردن؛ نظر تند و انتقادی= censure
animus ( "mind" ) ad - ( "to" ) vertere ( "turn" )
قوه ی ادراک

بپرس