angulate

/ˈæŋɡjuːˌlet//ˈæŋɡjuːˌlet/

دارای زاویه، گوشه دار، گوشه ای

جمله های نمونه

1. An effective method which is simply and widely used is adopted in vernier adjustment technology for the request of angulate symmetry or turning round synchronism.
[ترجمه گوگل]یک روش مؤثر که به سادگی و به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد در فناوری تنظیم ورنیه برای درخواست تقارن زاویه ای یا همزمانی چرخشی به کار گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش موثر که به سادگی و به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد در فن آوری تنظیم vernier برای درخواست تقارن angulate یا چرخش حول synchronism بکار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Capsule subglobose, ca. 9 mm in diam., valves slightly smooth and flat, not obviously angulate .
[ترجمه گوگل]کپسول ساب گلوبوز، حدود قطر 9 میلی متر، سوپاپ ها کمی صاف و مسطح، مشخصاً زاویه دار نیستند
[ترجمه ترگمان]Capsule subglobose، Ca ۹ mm در diam شیرها کمی صاف و هموار هستند و به طور واضح angulate نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Herbs annual. Stems decumbent or erect, 30-90 cm tall, branched, angulate, with sparse retrorse prickles along angles.
[ترجمه گوگل]گیاهان یک ساله ساقه‌های فرورفته یا ایستاده، به ارتفاع 90-30 سانتی‌متر، منشعب، زاویه‌دار، با خارهای کم پشتی در امتداد زاویه‌ها
[ترجمه ترگمان]علف ها سالانه Stems decumbent یا صاف، ۳۰، ۹۰، با retrorse پراکنده و prickles پراکنده در امتداد زاویه ها، منشعب شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Independently, the present invention provides methods and mechanisms in which the chin support can angulate independently of the collar body.
[ترجمه گوگل]به طور مستقل، اختراع حاضر روش‌ها و مکانیسم‌هایی را ارائه می‌کند که در آن تکیه‌گاه چانه می‌تواند مستقل از بدنه یقه زاویه‌دار شود
[ترجمه ترگمان]این اختراع موجود روش ها و مکانیسم هایی را ارایه می دهد که در آن ها حمایت از چانه می تواند به طور مستقل از بدنه یقه عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Main Outcome Measurements: The capsule was manipulated in the esophagus for 10 minutes. It was easy to make the capsule turn somersaults and to angulate at the cardioesophageal junction.
[ترجمه گوگل]اندازه‌گیری‌های پیامد اصلی: کپسول به مدت 10 دقیقه در مری دستکاری شد به راحتی می‌توان کپسول را به‌صورت سالتو بچرخاند و در محل اتصال قلبی مری زاویه‌دار شود
[ترجمه ترگمان]دستاورد اصلی اندازه گیری ها: کپسول ۱۰ دقیقه در مری کنترل شد آسان بود که این کپسول معلق بزند و در تقاطع cardioesophageal معلق بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] زاویه دار، گوشه ای
[آب و خاک] گوشه دار، زاویه دار

انگلیسی به انگلیسی

• make angular; become angular
having angles; having an angular shape

پیشنهاد کاربران

بپرس