angular momentum

/ˈæŋɡjələrmoˈmentəm//ˈæŋɡjʊləməˈmentəm/

(فیزیک) گشتاور چرخشی، گشتاور زاویه ای، عزم دورانی

جمله های نمونه

1. The resulting system could have a huge angular momentum with a very well-defined direction.
[ترجمه گوگل]سیستم به دست آمده می تواند یک تکانه زاویه ای عظیم با جهت کاملاً مشخص داشته باشد
[ترجمه ترگمان]سیستم حاصل می تواند تکانه زاویه ای زیادی با یک جهت بسیار خوب داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In section 1 the principle of conservation of angular momentum was outlined.
[ترجمه گوگل]در بخش 1 اصل بقای تکانه زاویه ای تشریح شد
[ترجمه ترگمان]در بخش ۱ اصول حفاظت از تکانه زاویه ای مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How did the planets pick up the necessary angular momentum, and why do the planets have different chemical compositions?
[ترجمه گوگل]سیارات چگونه تکانه زاویه ای لازم را گرفتند و چرا سیارات ترکیبات شیمیایی متفاوتی دارند؟
[ترجمه ترگمان]سیارات تکانه زاویه ای لازم را انتخاب کردند و چرا سیارات ترکیب بندی های مختلف شیمیایی متفاوتی دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The larger the angular momentum J of the star, the smaller the radius of the horizon becomes.
[ترجمه گوگل]هرچه تکانه زاویه ای ستاره J بزرگتر باشد، شعاع افق کوچکتر می شود
[ترجمه ترگمان]هرچه سرعت زاویه ای جی ستاره بزرگ تر باشد، شعاع افق کوچک تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Angular momentum is the momentum associated with rotational motion. Search engines are by no means infallible.
[ترجمه گوگل]تکانه زاویه ای تکانه مرتبط با حرکت چرخشی است موتورهای جستجو به هیچ وجه خطاناپذیر نیستند
[ترجمه ترگمان]تکانه زاویه ای حرکتی است که با حرکت چرخشی همراه است موتورهای جستجو به هیچ وجه infallible نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Due to total angular momentum conservation about the system centre of mass, a torque-free spacecraft system with space manipulators becomes the nonholonomic control system.
[ترجمه گوگل]به دلیل حفظ تکانه زاویه ای کلی در مورد مرکز جرم سیستم، یک سیستم فضاپیما بدون گشتاور با دستکاری کننده های فضایی به سیستم کنترل غیرهولونومیک تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به حفاظت تکانه زاویه ای کلی در مورد مرکز سیستم، یک سیستم سفینه فضایی آزاد با ربات فضایی سیستم کنترل nonholonomic می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then the formula for the scalar product of angular momentum operators is used to deduce the Schrodinger equation for one particle in spherical coordinate.
[ترجمه گوگل]سپس از فرمول حاصل ضرب اسکالر عملگرهای تکانه زاویه ای برای استنباط معادله شرودینگر برای یک ذره در مختصات کروی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]سپس فرمول برای حاصلضرب عددی عملگر تکانه زاویه ای برای استنباط معادله Schrodinger برای یک ذره در مختصات کروی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That flip transfers angular momentum to the domain wall, pushing it along in the direction of the current.
[ترجمه گوگل]این تلنگر، تکانه زاویه ای را به دیواره دامنه منتقل می کند و آن را در جهت جریان در امتداد هل می دهد
[ترجمه ترگمان]آن تلنگر تکانه زاویه ای را به دیواره دامنه انتقال می دهد و آن را به سمت جریان هل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Angular Momentum: a quantity associated with how an object moves around a reference point.
[ترجمه گوگل]تکانه زاویه ای: کمیتی مرتبط با نحوه حرکت یک جسم در اطراف نقطه مرجع
[ترجمه ترگمان]تکانه زاویه ای: مقدار مرتبط با این که چگونه یک شی حول یک نقطه مرجع حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Angular momentum conservation is based on the isotropy of space.
[ترجمه گوگل]بقای تکانه زاویه ای بر اساس همسانگردی فضا است
[ترجمه ترگمان]تکانه زاویه ای برپایه the فضا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Due to the total angular momentum conservation to the system centre of mass, the free-drifting spacecraft system becomes a nonholonomic one without considering the external forces moment acting on it.
[ترجمه گوگل]با توجه به حفظ تکانه زاویه ای کل در مرکز جرم سیستم، سیستم فضاپیمای با رانش آزاد بدون در نظر گرفتن گشتاور نیروهای خارجی وارد بر آن به یک سیستم غیرهولونومیک تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]با توجه به اندازه کلی تکانه زاویه ای به مرکز سیستم، سیستم سفینه فضایی آزاد بدون در نظر گرفتن گشتاور نیروهای خارجی که بر روی آن عمل می کند، تبدیل به یک سیستم nonholonomic می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With this angular momentum, according to the three laws of planetary motion proposed by Kepler, a certain amount of angular momentum will create a certain path of movement.
[ترجمه گوگل]با این تکانه زاویه ای، طبق سه قانون حرکت سیاره ای که کپلر پیشنهاد کرده است، مقدار مشخصی تکانه زاویه ای، مسیر حرکتی مشخصی را ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]با این حرکت زاویه ای، مطابق با سه قانون حرکت سیاره ای پیشنهاد شده توسط کپلر، مقدار معینی از تکانه زاویه ای یک مسیر مشخص را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Use of mathematical tools unifies counter point angular momentum and countershaft angular momentum.
[ترجمه گوگل]استفاده از ابزارهای ریاضی، تکانه زاویه ای نقطه مقابل و تکانه زاویه ای میل مقابل را یکسان می کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از ابزارهای ریاضی، تکانه زاویه ای نقطه مقابل و تکانه زاویه ای countershaft را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Note that in light with orbital angular momentum, the direction of polarization (denoted by the direction of the arrow) does not change across the cross section.
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که در نور با تکانه زاویه ای مداری، جهت قطبش (که با جهت فلش مشخص می شود) در سراسر مقطع تغییر نمی کند
[ترجمه ترگمان]توجه داشته باشید که در نور حرکت زاویه ای مداری، جهت قطبش (که با جهت فلش نشان داده می شود)در سطح مقطع تغییر نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Any rotating body has an angular momentum about its center of mass.
[ترجمه گوگل]هر جسم دوار دارای تکانه زاویه ای در اطراف مرکز جرم خود است
[ترجمه ترگمان]هر جسم چرخان، تکانه زاویه ای در مرکز جرم دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] اندازه حرکت زاویه ای، گشتاور اندازه حرکت
[عمران و معماری] ممنتم دورانی - ممنتم زاویه ای
[برق و الکترونیک] تکانه ی زاویه ای سرعت زاویه ای جسم ضرب در گشتاور ماند آن .
[ریاضیات] اندازه ی حرکت زاویه ای، گشتاور جنبشی، گشتاور زاویه ای، گشتاور گوشه ای

انگلیسی به انگلیسی

• quantity that is the measure of the intensity of rotational motion (physics)

پیشنهاد کاربران

angular momentum ( فیزیک )
واژه مصوب: تکانۀ زاویه‏ای
تعریف: گشتاور تکانۀ خطی ذره نسبت به یک نقطه

بپرس