1. her look implied uncertainty and angst
نگاهش حاکی از تردید و بیم بود.
2. The angst vanishes from his face and voice.
[ترجمه گوگل]عصبانیت از چهره و صدایش محو می شود
[ترجمه ترگمان]ترس از صورت و صدایش محو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. By the same token, we find less existential angst than in much western art.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، ما اضطراب وجودی کمتری نسبت به هنرهای غربی پیدا می کنیم
[ترجمه ترگمان]در عین حال، توجه کمتری به angst existential نسبت به هنر غرب داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The second thing was all the teenage angst; very disturbed letters.
[ترجمه گوگل]دومین چیز تمام اضطراب نوجوانان بود نامه های بسیار آشفته
[ترجمه ترگمان]موضوع دوم تنها نگرانی teenage بود، نامه های خیلی آشفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Jules Angst and Cecile Ernst, published a survey of all the birth order research from 1946 to 1980.
[ترجمه گوگل]ژول آنگست و سیسیل ارنست، نظرسنجی از تمام تحقیقات ترتیب تولد از سال 1946 تا 1980 منتشر کردند
[ترجمه ترگمان]ژول angst و سس یل ارنست، از ۱۹۴۶ تا ۱۹۸۰ یک نظرسنجی از تمام دستور تولد منتشر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. And she nails the adolescent angst of budding love in all its raging hormonal hoo-ha.
[ترجمه گوگل]و او اضطراب نوجوانی عشق نوپا را در همه هووهاهای هورمونی خشمگینش میخکوب می کند
[ترجمه ترگمان]و او احساس ترس و وحشت نوجوان از عشق در حال شکوفایی را در همه hoo های raging خود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Buchanan has tapped into the wellspring of middle-class angst.
[ترجمه گوگل]بوکانان به سرچشمه اضطراب طبقه متوسط دست زده است
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، بیوکنن دچار ترس و نگرانی از طبقه متوسط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This, of course, is another source of angst.
[ترجمه گوگل]این البته منبع دیگری از اضطراب است
[ترجمه ترگمان]البته این منبع دیگر ترس و وحشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Pressure is great, long-term insecurity, angst, exhaustion causes Morpheus quality difference, can aggravating lose one's hair .
[ترجمه گوگل]فشار عالی است، ناامنی طولانی مدت، اضطراب، خستگی باعث تفاوت کیفیت مورفئوس می شود، می تواند ریزش مو را تشدید کند
[ترجمه ترگمان]فشار زیاد است، ناامنی بلند مدت، ترس، فرسودگی و خستگی باعث ایجاد تفاوت با کیفیت می شود که می تواند موهای خود را تشدید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Few events arouse more teenage angst than the springtime arrival of college rejection letters.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از رویدادها بیشتر از ورود بهار نامه های رد کالج، اضطراب نوجوان را برمی انگیزد
[ترجمه ترگمان]رویداده ای اندکی بیش از فرارسیدن بهار نامه های عدم پذیرش کالج، ترس و وحشت نوجوانان بیشتری را برانگیخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Now that AIfons has taught me that my angst is the price I have to pay.
[ترجمه گوگل]اکنون که AIfons به من آموخت که اضطراب من بهایی است که باید بپردازم
[ترجمه ترگمان]حالا که AIfons به من یاد داده که نگرانی من بهایی است که باید بپردازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Through the exile, the wandering and the angst, he created The Divine Comedy -- divided into Hell, Purgatory and Paradise -- a poem many consider the greatest ever written.
[ترجمه گوگل]او در خلال تبعید، سرگردانی و اضطراب، کمدی الهی را خلق کرد - که به جهنم، برزخ و بهشت تقسیم شده است - شعری که بسیاری آن را بزرگترین شعری می دانند که تا کنون نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]او از تبعید، وحشت و وحشت، کمدی الهی را خلق کرد که به جهنم، برزخ و بهشت تقسیم شده بود - شعری که بسیاری از آن ها بزرگ ترین شعر را در نظر می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Mr Holland doesn't quite prove that millenarian angst was a decisive factor in the history of Europe and the Mediterranean.
[ترجمه گوگل]آقای هالند کاملاً ثابت نمی کند که اضطراب هزاره عاملی تعیین کننده در تاریخ اروپا و مدیترانه بوده است
[ترجمه ترگمان]آقای هلند کاملا ثابت نمی کند که نگرانی millenarian عامل تعیین کننده در تاریخ اروپا و مدیترانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. "What if there's nothing left at all?" he cries, lost in some intense existential angst.
[ترجمه گوگل]"اگه اصلا چیزی نمانده باشه چی؟" او گریه می کند، در یک اضطراب شدید وجودی گم شده است
[ترجمه ترگمان]\" اگر هیچ چیز باقی نمانده باشد چه؟ او فریاد می زند و در ترس و نگرانی وجودی قوی از دست می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. All my children went through a period of late-adolescent angst.
[ترجمه گوگل]همه فرزندانم دورهای از اضطراب اواخر نوجوانی را پشت سر گذاشتند
[ترجمه ترگمان]همه بچه های من یک دوره وحشت و وحشت اواخر دوران نوجوانی را سپری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید