1. The anglophone countries of Africa include Kenya and Zimbabwe.
[ترجمه گوگل]کشورهای انگلوفون آفریقا شامل کنیا و زیمباوه است
[ترجمه ترگمان]کشورهای anglophone آفریقا شامل کنیا و زیمبابوه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشورهای anglophone آفریقا شامل کنیا و زیمبابوه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In the recent work of the global anglophone academy, evaluative criticism has largely disappeared.
[ترجمه گوگل]در کار اخیر آکادمی جهانی انگلوفون، نقد ارزشیابی تا حد زیادی ناپدید شده است
[ترجمه ترگمان]در کار اخیر آکادمی جهانی anglophone، انتقاد ارزیابی تا حد زیادی ناپدید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در کار اخیر آکادمی جهانی anglophone، انتقاد ارزیابی تا حد زیادی ناپدید شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Bakhtin is a latecomer on the anglophone critical scene.
[ترجمه گوگل]باختین در صحنه انتقادی انگلیسی زبان دیر وارد شده است
[ترجمه ترگمان]Bakhtin یک latecomer در صحنه بحرانی anglophone است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Bakhtin یک latecomer در صحنه بحرانی anglophone است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If Dickens shaped the Anglophone Christmas traditions, Thomas Nast and Clement Moore provided the English-speaking countries with their popular images of Santa Claus.
[ترجمه گوگل]اگر دیکنز سنت های کریسمس انگلیسی زبان را شکل داد، توماس نست و کلمنت مور تصاویر محبوب خود از بابانوئل را به کشورهای انگلیسی زبان ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]اگر دیکنز سنت های کریسمس Anglophone را شکل داد، توماس Nast و کلمنت مور کشورهای انگلیسی زبان را با تصاویر محبوب خود از سانتا کلاوس فراهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر دیکنز سنت های کریسمس Anglophone را شکل داد، توماس Nast و کلمنت مور کشورهای انگلیسی زبان را با تصاویر محبوب خود از سانتا کلاوس فراهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. India, by contrast, has long had well-known Anglophone elites, but this is a narrow slice of the population in a country considerably poorer and less educated than China.
[ترجمه گوگل]در مقابل، هند از دیرباز دارای نخبگان مشهور انگلیسی زبان بوده است، اما این بخش کوچکی از جمعیت کشوری است که به طور قابل توجهی فقیرتر و کم سوادتر از چین است
[ترجمه ترگمان]هند، در مقابل، مدت ها پیش نخبگان مشهور خود را داشته است، اما این بخش محدودی از جمعیت کشور است که به طور قابل توجهی فقیرتر و کم تر از چین تحصیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هند، در مقابل، مدت ها پیش نخبگان مشهور خود را داشته است، اما این بخش محدودی از جمعیت کشور است که به طور قابل توجهی فقیرتر و کم تر از چین تحصیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The future of English is in the hands of countries outside the core Anglophone group. Will they always learn English?
[ترجمه گوگل]آینده زبان انگلیسی در دست کشورهای خارج از گروه اصلی انگلیسی زبان است آیا آنها همیشه انگلیسی یاد خواهند گرفت؟
[ترجمه ترگمان]آینده انگلیسی در دست کشورهای خارج از گروه اصلی Anglophone قرار دارد آیا آن ها همیشه انگلیسی را یاد خواهند گرفت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آینده انگلیسی در دست کشورهای خارج از گروه اصلی Anglophone قرار دارد آیا آن ها همیشه انگلیسی را یاد خواهند گرفت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Finally, one surprising result is that China and India are next to each other (29th and 30th of 4 in the rankings, despite India’s reputation as more Anglophone.
[ترجمه گوگل]در نهایت، یک نتیجه شگفتانگیز این است که چین و هند در کنار یکدیگر قرار دارند (در رتبهبندی رتبهبندی ۲۹ و ۳۰، علیرغم شهرت هند به انگلیسیزبانتر)
[ترجمه ترگمان]در نهایت، یک نتیجه شگفت انگیز این است که چین و هند در کنار هم قرار دارند (۲۹ و ۳۰ و ۳۰ از ۴ در رتبه بندی ها، علی رغم شهرت هند به عنوان Anglophone بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نهایت، یک نتیجه شگفت انگیز این است که چین و هند در کنار هم قرار دارند (۲۹ و ۳۰ و ۳۰ از ۴ در رتبه بندی ها، علی رغم شهرت هند به عنوان Anglophone بیشتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. English has been rejected in other ex-colonies, such as Sri Lanka and Tanzania, where Anglophone elites gave way to Sinhala- and Swahili-speaking nationalists.
[ترجمه گوگل]انگلیسی در سایر مستعمرات سابق، مانند سریلانکا و تانزانیا، جایی که نخبگان انگلیسی زبان جای خود را به ملی گرایان سینهالی و سواحیلی زبان دادند، رد شده است
[ترجمه ترگمان]انگلیسی در سایر مستعمرات سابق مانند سری لانکا و تانزانیا رد شده است، جایی که نخبگان Anglophone به Sinhala - و ملی گرایان Swahili راه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انگلیسی در سایر مستعمرات سابق مانند سری لانکا و تانزانیا رد شده است، جایی که نخبگان Anglophone به Sinhala - و ملی گرایان Swahili راه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is therefore only natural that the Mad Marxism of South Africa's anglophone intelligentsia should derive inspiration from the Chinese Cultural Revolution.
[ترجمه گوگل]بنابراین طبیعی است که مارکسیسم دیوانه روشنفکران انگلیسی زبان آفریقای جنوبی باید از انقلاب فرهنگی چین الهام بگیرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین طبیعی است که مارکسیسم و روشنفکران دیوانه آفریقای جنوبی از انقلاب فرهنگی چین الهام بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین طبیعی است که مارکسیسم و روشنفکران دیوانه آفریقای جنوبی از انقلاب فرهنگی چین الهام بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The future of English is in the hands of countries outside the core Anglophone group.
[ترجمه گوگل]آینده زبان انگلیسی در دست کشورهای خارج از گروه اصلی انگلیسی زبان است
[ترجمه ترگمان]آینده انگلیسی در دست کشورهای خارج از گروه اصلی Anglophone قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آینده انگلیسی در دست کشورهای خارج از گروه اصلی Anglophone قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A person who speaks English fluently is known as an Anglophone.
[ترجمه گوگل]فردی که انگلیسی را روان صحبت می کند به عنوان آنگلوافون شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]فردی که به راحتی انگلیسی صحبت می کند به عنوان an شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فردی که به راحتی انگلیسی صحبت می کند به عنوان an شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the United States and the rest of the Anglophone world, "philosophy of law" is a subdiscipline of philosophy, a special branch of what is nowadays frequently called "normative theory.
[ترجمه گوگل]در ایالات متحده و بقیه جهان انگلیسی زبان، «فلسفه حقوق» زیرشاخهای از فلسفه است، شاخه خاصی از آنچه امروزه اغلب «نظریه هنجاری» نامیده میشود
[ترجمه ترگمان]در آمریکا و سایر نقاط جهان \"فلسفه قانون\" فلسفه فلسفه است، یک شاخه خاص از آنچه که امروزه به کرات \"نظریه هنجاری\" نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آمریکا و سایر نقاط جهان \"فلسفه قانون\" فلسفه فلسفه است، یک شاخه خاص از آنچه که امروزه به کرات \"نظریه هنجاری\" نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. WHEN discussing habeas corpus or the "Great Writ of Liberty", as the most revered legal device of the Anglophone world is often known, jurists and civil libertarians tend to become misty-eyed.
[ترجمه گوگل]هنگامی که در مورد habeas corpus یا "Great Writ of Liberty" به عنوان معتبرترین ابزار حقوقی جهان انگلیسی زبان اغلب شناخته می شود، حقوقدانان و آزادیخواهان مدنی تمایل به مه آلود شدن دارند
[ترجمه ترگمان]در هنگام بحث در مورد احضار به دادگاه \"کتاب\" یا \"کتاب\" آزادی \"، همان طور که مشهورترین ابزار قانونی جهان Anglophone اغلب شناخته می شود، حقوقدانان و حامیان مدنی گرایش به نگاه مه آلود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در هنگام بحث در مورد احضار به دادگاه \"کتاب\" یا \"کتاب\" آزادی \"، همان طور که مشهورترین ابزار قانونی جهان Anglophone اغلب شناخته می شود، حقوقدانان و حامیان مدنی گرایش به نگاه مه آلود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید