angler

/ˈæŋɡlər//ˈæŋɡlə/

معنی: ماهی گیر
معانی دیگر: ماهیگیر (با قلاب)، (در مورد به دست آوردن چیز دلخواه) حیله گر، حقه باز، دغل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who fishes with hook and line, usu. for sport.

(2) تعریف: a person who forms schemes and plots to gain an advantage.

(3) تعریف: an Angler fish.

جمله های نمونه

1. The angler reeled the trout in slowly.
[ترجمه گوگل]ماهیگیر ماهی قزل آلا را به آرامی به داخل چرخاند
[ترجمه ترگمان]ماهی به آرامی ماهی قزل آلا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The angler cast his line.
[ترجمه گوگل]ماهیگیر خط خود را انداخت
[ترجمه ترگمان]ماهیگیر خط خود را اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The angler waded into the middle of the river.
[ترجمه گوگل]ماهیگیر به وسط رودخانه رفت
[ترجمه ترگمان]ماهی در وسط رودخانه به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Both the carp angler and the fish nutritionist want the carp to take their bait or diet.
[ترجمه گوگل]هم ماهیگیر کپور و هم متخصص تغذیه ماهی می خواهند که کپور طعمه یا رژیم غذایی آنها را بگیرد
[ترجمه ترگمان]هم کپور علفخوار و هم متخصصان تغذیه ماهی از کپور ماهی می خواستند تا طعمه و یا رژیم غذایی خود را بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Could George Seifert, master angler, off-season family man and ferociously successful coach, never get the benefit of the doubt?
[ترجمه گوگل]آیا جورج سیفرت، ماهی گیر ماهر، مرد خانواده خارج از فصل و مربی بسیار موفق، هرگز نمی تواند از این شک بهره مند شود؟
[ترجمه ترگمان]ایا ممکن است جورج Seifert، استاد بزرگ با یک مربی عالی و یک مربی موفق، هرگز از این شک و تردید استفاده نکند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The San Francisco angler with the signature floppy fishing cap encourages tyros not to be intimidated.
[ترجمه گوگل]ماهی گیر سانفرانسیسکو با کلاه ماهیگیری فلاپی خاص، تیروها را تشویق می کند که مرعوب نشوند
[ترجمه ترگمان]فرانسیسکو Francisco با کلاه ماهیگیری شل امضا، tyros را تشویق می کند که مرعوب نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Voice over Despite the flooding, one angler at Ross on Wye was determined to enjoy his sport.
[ترجمه گوگل]Voice over علیرغم سیل، یک ماهیگیر در Ross on Wye مصمم بود از ورزش خود لذت ببرد
[ترجمه ترگمان]با وجود سیل، یکی از angler در راس در Wye مصمم بود از ورزش خود لذت ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A successful carp angler still has to know his fish.
[ترجمه گوگل]یک ماهیگیر موفق کپور هنوز باید ماهی خود را بشناسد
[ترجمه ترگمان]ماهی کپور موفق هنوز هم باید ماهی خود را بشناسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Anyhow, it is only natural that an angler specialising in better quality fish should want to know exactly what they weigh.
[ترجمه گوگل]به هر حال، طبیعی است که یک ماهیگیر متخصص در ماهی های با کیفیت بهتر بخواهد دقیقاً وزن آنها را بداند
[ترجمه ترگمان]به هر حال، طبیعی است که an متخصص در ماهی با کیفیت بهتر باید دقیقا بداند که چه چیزی وزن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He has been an angler all his life, in spite of the inconvenience of having to make his living as a school master.
[ترجمه گوگل]او در تمام زندگی خود یک ماهیگیر بوده است، علیرغم ناراحتی از اینکه مجبور است زندگی خود را به عنوان استاد مدرسه تامین کند
[ترجمه ترگمان]او در تمام زندگیش ماهی گیر کرده است، با این همه ناراحتی که مجبور است مثل یک معلم مدرسه زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Frankly speaking, andy is more of an angler theoretically than practically.
[ترجمه گوگل]صادقانه بگویم، اندی از نظر تئوری بیشتر یک ماهیگیر است تا عملی
[ترجمه ترگمان]صادقانه بگویم، andy از لحاظ نظری از لحاظ نظری از لحاظ نظری بیشتر از لحاظ نظری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One angler landed fish of 10 lb and 9 lb on the same day.
[ترجمه گوگل]یک ماهیگیر در همان روز ماهی 10 پوند و 9 پوندی را فرود آورد
[ترجمه ترگمان]یک angler ماهی ۱۰ پوند و ۹ پوند در همان روز فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The angler waded ( out ) into the middle of the river.
[ترجمه گوگل]ماهیگیر به وسط رودخانه رفت (بیرون)
[ترجمه ترگمان]آب رودخانه از میان رودخانه گذشت و در وسط رودخانه به راه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The angler reeled out his fishing line.
[ترجمه گوگل]ماهیگیر نخ ماهیگیری خود را بیرون کشید
[ترجمه ترگمان]ماهی گیر ماهی گیری خود را دور انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهی گیر (اسم)
angler, fisherman, dragger, fisher

انگلیسی به انگلیسی

• one who fishes with hook and line; large predatory fish
an angler is someone who fishes with a fishing rod as a hobby.

پیشنهاد کاربران

angler ( n ) ( �ŋɡlər ) =a person who catches fish ( goes angling ) as a hobby
angler
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : angle
✅️ اسم ( noun ) : angle / angler / angling / angularity
✅️ صفت ( adjective ) : angular / angled
✅️ قید ( adverb ) : _
🔴a person who catches fish for pleasure :
◀️a skilled angler
ماهی گیر ( تفریحی ) با fisherman فرق دارد

بپرس