angelic

/ˌænˈdʒelɪk//ænˈdʒelɪk/

معنی: فرشتهای، وابسته به فرشته
معانی دیگر: فرشته سیرت، ملائکه وار، (از نظر خوبی یا زیبایی و غیره) فرشته مانند، وابسته به فرشتگان، ملکی، آسمانی، روحانی (angelical هم می گویند)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: angelical (adj.), angelically (adv.)
(1) تعریف: of, concerning, or consisting of an angel or angels.
مترادف: divine
متضاد: demonic, diabolic
مشابه: beautiful, celestial, empyreal, empyrean, ethereal, heavenly, supernal

- an angelic chorus
[ترجمه گوگل] یک کر فرشته
[ترجمه ترگمان] یک آواز دسته جمعی آسمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: suggesting or resembling, or suitable to, an angel, as in innocence, beauty, or kindness.
مترادف: beatific, divine
متضاد: demoniac, demonic, devilish, diabolic
مشابه: saintly, sinless, virtuous

- an angelic smile
[ترجمه گوگل] یک لبخند فرشته ای
[ترجمه ترگمان] یک لبخند ملکوتی،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- an angelic unselfishness
[ترجمه گوگل] یک بی خودی فرشته ای
[ترجمه ترگمان] یک بخشندگی آسمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. she heard an angelic voice
او صدای فرشته مانندی را شنید.

2. i shall never forget my mother's angelic smile
هرگز لبخند فرشته آسای مادرم را فراموش نخواهم کرد.

3. She had an angelic smile, but a dreadful temper.
[ترجمه گوگل]او لبخندی فرشته ای داشت، اما خلق و خوی وحشتناکی داشت
[ترجمه ترگمان]او یک لبخند فرشته مانند داشت، اما خلق و خوی وحشتناکی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gwen's students may look angelic, but appearances can be deceptive .
[ترجمه گوگل]شاگردان گوئن ممکن است فرشته ای به نظر برسند، اما ظاهر می تواند فریبنده باشد
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان Gwen ممکن است فرشته وار به نظر برسند، اما ظواهر می توانند فریبنده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Kee loved a dead husband who was now angelic, beyond criticism, perfect.
[ترجمه گوگل]کی شوهر مرده ای را دوست داشت که اکنون فرشته ای بود، فراتر از انتقاد، بی نقص
[ترجمه ترگمان]Kee شوهری مرده را دوست می داشت که اکنون ملکوتی بود، فراتر از انتقاد، کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is a geography and gazetteer of the angelic and demonic domains.
[ترجمه گوگل]این یک جغرافیا و روزنامه قلمرو فرشتگان و اهریمنی است
[ترجمه ترگمان]این یک جغرافیا و gazetteer از دامنه های ملکوتی و شیطانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Timmy has such an angelic face.
[ترجمه گوگل]تیمی چنین چهره فرشته ای دارد
[ترجمه ترگمان]تیمی صورت فرشته ها رو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sean is an angelic little baby, but Sara is hell on wheels.
[ترجمه گوگل]شان یک بچه کوچک فرشته است، اما سارا جهنمی است
[ترجمه ترگمان]شان \"یه بچه فرشته angelic، اما\" سارا \"داره چرخ میخوره\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In imagination I hear angelic laughter as a background to the life of the other world.
[ترجمه گوگل]در خیال، خنده های فرشته ای را به عنوان پس زمینه ای برای زندگی دنیای دیگر می شنوم
[ترجمه ترگمان]در عالم خیال، صدای خنده فرشته وار را به عنوان یک پس زمینه برای زندگی دنیای دیگر می شنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And two who tip the scales to the angelic side are proposing to use bombing to plant forests rather than destroy them.
[ترجمه گوگل]و دو نفری که ترازو را به سمت فرشته می‌کشند، پیشنهاد می‌کنند به جای تخریب جنگل‌ها، از بمباران برای کاشت جنگل‌ها استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]و دو نفر که مقیاس ها را به سمت فرشته وار نشان می دهند، پیشنهاد می دهند که به جای نابود کردن آن ها، از بمباران به جنگل های گیاهان استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She cracked an angelic smile.
[ترجمه گوگل]لبخندی فرشته ای زد
[ترجمه ترگمان]لبخند فرشته ها را به صدا در آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. True angelic experiences feel warm, safe, loving, and comfortable.
[ترجمه گوگل]تجربیات واقعی فرشته احساس گرما، امنیت، محبت و راحتی دارند
[ترجمه ترگمان]تجربیات فرشته واقعی واقعی، ایمن، دوست داشتنی، دوست داشتنی و راحت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Angels of health: angelic healing corps.
[ترجمه گوگل]فرشتگان سلامت: سپاه شفای فرشته
[ترجمه ترگمان]فرشتگان بهداشت: گروه های درمانی ملکوتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There were occasional rumors of visions and "angelic" phenomena associated with Pius XII during the entire duration of his papacy (1939-
[ترجمه گوگل]گهگاه شایعاتی در مورد رؤیاها و پدیده‌های «فرشته‌ای» مرتبط با پیوس دوازدهم در تمام طول دوران پاپی او (1939-1939) وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در تمام مدت حکومت پاپی (۱۹۳۹ -)شایعاتی مبنی بر \"پدیده های\" فرشته \" در ارتباط با پیوس دوازدهم وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرشته ای (صفت)
angelic

وابسته به فرشته (صفت)
angelic

انگلیسی به انگلیسی

• cherubic, of an angel; pure
you can describe someone as angelic when they are very good, kind, and gentle.

پیشنهاد کاربران

🔊 دوستان تلفظ درست این کلمه ( اَنجِلیک ) می باشد
❗️ اما اسم آن که angel هست، به صورت ( اِینجْل ) تلفظ می شود
فرشته وار، مثل فرشته

بپرس