anfractuous

/ænˈfræktʃuːəs//ænˈfræktjʊəs/

معنی: مارپیچی
معانی دیگر: پرپیچ و خم، پیچاپیچ، ناراست

جمله های نمونه

1. The anfractuous characters, plots and space-time structure of "Master and Magaritte" reflect the author's thinking on religious philosophy.
[ترجمه گوگل]شخصیت‌ها، طرح‌ها و ساختار فضا-زمانی «استاد و ماگاریت» بیانگر تفکر نویسنده درباره فلسفه دینی است
[ترجمه ترگمان]شخصیت anfractuous، پلات و ساختار زمان - زمان \"استاد و Magaritte\" منعکس کننده تفکر نویسنده درباره فلسفه مذهبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And his "discourse" is growing up among the anfractuous relations.
[ترجمه گوگل]و "گفتمان" او در میان روابط نابسامان رشد می کند
[ترجمه ترگمان]و \"گفتمان\" او در حال رشد در میان روابط anfractuous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It presents the new anfractuous situation whose components are four industrial driving factors with WTO as priority.
[ترجمه گوگل]این وضعیت نابسامان جدید را ارائه می دهد که اجزای آن چهار عامل محرک صنعتی با اولویت سازمان تجارت جهانی است
[ترجمه ترگمان]این گزارش وضعیت anfractuous جدیدی را نشان می دهد که اجزای آن چهار عامل محرک صنعتی با سازمان تجارت جهانی در اولویت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The development of Media Industry is facing very anfractuous situation.
[ترجمه گوگل]توسعه صنعت رسانه با وضعیت بسیار نابسامانی مواجه است
[ترجمه ترگمان]توسعه صنعت رسانه با وضعیت بسیار دشواری رو به رو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are many anfractuous reasons for this crisis, but we can't ignore the long and negative influence of the dictatorship in history.
[ترجمه گوگل]دلایل غیرمجاز بسیاری برای این بحران وجود دارد، اما نمی‌توان از تأثیر طولانی و منفی دیکتاتوری در تاریخ چشم پوشی کرد
[ترجمه ترگمان]دلایل زیادی برای این بحران وجود دارد، اما ما نمی توانیم نفوذ طولانی و منفی دیکتاتوری در تاریخ را نادیده بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Power utilities in China are facing anfractuous risks, including natural risks, artificial risks, liability risks and financial risks.
[ترجمه گوگل]شرکت های برق در چین با خطرات غیر واقعی از جمله خطرات طبیعی، خطرات مصنوعی، ریسک های مسئولیت و ریسک های مالی مواجه هستند
[ترجمه ترگمان]تاسیسات برق در چین با ریسک های anfractuous از جمله خطرات طبیعی، ریسک های مصنوعی، خطرات بدهی و خطرات مالی مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Facing anfractuous internal and external economic environments, the Chinese government has taken a series of policy measures for boosting economic growth and improving the situation of the SOEs.
[ترجمه گوگل]دولت چین در مواجهه با محیط‌های نابسامان اقتصادی داخلی و خارجی، مجموعه‌ای از اقدامات سیاستی را برای تقویت رشد اقتصادی و بهبود وضعیت شرکت‌های دولتی اتخاذ کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت چین در مواجهه با محیط های اقتصادی داخلی و خارجی یک سری تدابیر سیاسی را برای افزایش رشد اقتصادی و بهبود وضعیت of اتخاذ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The above make the real estate registration anfractuous.
[ترجمه گوگل]موارد فوق باعث می شود ثبت ملک غیرقانونی باشد
[ترجمه ترگمان]در بالا ثبت املاک و مستغلات وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The reason of unemployment in our nation is anfractuous.
[ترجمه گوگل]دلیل بیکاری در کشور ما نادرست است
[ترجمه ترگمان]دلیل بیکاری در کشور ما anfractuous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Current Chinese antonym is one of the most complex glossary category in Chinese glossary system. What people see is not just only the one-to-one combination, but an anfractuous antonym net.
[ترجمه گوگل]متضاد فعلی چینی یکی از پیچیده ترین دسته واژه نامه ها در سیستم واژه نامه چینی است چیزی که مردم می بینند فقط ترکیب یک به یک نیست، بلکه یک شبکه متضاد متضاد است
[ترجمه ترگمان]antonym فعلی چینی یکی از the دسته واژه نامه در سیستم واژه نامه چینی است چیزی که مردم می بینند تنها یک ترکیب تنها یک به یک نیست بلکه یک تور anfractuous است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Electronic systems often own complex structures, and their sub-modules are interactional and anfractuous. Furthermore number of testing nodes is usually less and the testing data are incomplete.
[ترجمه گوگل]سیستم‌های الکترونیکی اغلب دارای ساختارهای پیچیده هستند و زیرمجموعه‌های آن‌ها تعاملی و غیرمعمول هستند علاوه بر این، تعداد گره های تست معمولا کمتر است و داده های تست ناقص هستند
[ترجمه ترگمان]سیستم های الکترونیکی اغلب ساختارهای پیچیده خود را دارند و sub آن ها interactional و anfractuous هستند علاوه بر این، تعداد گره های تست معمولا کم تر بوده و داده های تست ناقص هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A modularization expert system based fault-tree analysis and statistical probability for real time fault detection of large anfractuous circuit is proposed in this paper.
[ترجمه گوگل]یک سیستم خبره مدولارسازی مبتنی بر تجزیه و تحلیل درخت خطا و احتمال آماری برای تشخیص خطای زمان واقعی مدار بزرگ شکسته در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک سیستم خبره فازی مبتنی بر خطا و احتمال آماری برای تشخیص خطای زمان واقعی از مدار anfractuous بزرگ ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. During the first half of the 20th century, there existed anfractuous and interlaced national contradictions and class contradictions as well in modern Chinese society.
[ترجمه گوگل]در طول نیمه اول قرن بیستم، تضادهای ملی و تضادهای طبقاتی و همچنین در جامعه مدرن چین وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در نیمه اول قرن بیستم، تناقضات و تناقضات ملی و تناقضات طبقاتی در جامعه مدرن چین وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The technicians in scientific research institute and papermaking enterprise often face many calculations, which are various, anfractuous and fallible.
[ترجمه گوگل]تکنسین های مؤسسه تحقیقات علمی و شرکت های کاغذسازی اغلب با محاسبات متعددی مواجه می شوند که این محاسبات گوناگون، نادرست و خطاپذیر هستند
[ترجمه ترگمان]تکنسین های موسسه تحقیقات علمی و شرکت papermaking اغلب با محاسبات بسیاری مواجه هستند، که متفاوت، anfractuous و جایزالخطا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مارپیچی (صفت)
vortiginous, acyclic, spiral, winding, whorled, sinuous, anfractuous

انگلیسی به انگلیسی

• sinuous, windy; curving; circuitous; tortuous

پیشنهاد کاربران

سینوس پیچ و خم دار
( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )

بپرس