1. their political parties suffer from anemia
احزاب سیاسی آنان دچار ناپویایی هستند.
2. The doctor analysed the blood sample for anemia.
[ترجمه گوگل]دکتر نمونه خون را برای کم خونی بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]دکتر نمونه خون کم خونی را آنالیز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The doctors analyzed the blood sample for anemia.
[ترجمه گوگل]پزشکان نمونه خون را از نظر کم خونی بررسی کردند
[ترجمه ترگمان]پزشکان نمونه خون کم خونی را بررسی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I was put on iron tablets for my anemia.
[ترجمه گوگل]برای کم خونی قرص آهن خوردم
[ترجمه ترگمان]من قرص آهنی رو برای کم خونی گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Patients who have severe anemia may experience fainting spells.
[ترجمه گوگل]بیمارانی که کم خونی شدید دارند ممکن است غش را تجربه کنند
[ترجمه ترگمان]بیماران که کم خونی شدیدی دارند ممکن است در حال غش کردن افسون ها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Iron deficiency anemia, as evidenced by a high prevalence of low hemoglobin levels, was a widespread problem.
[ترجمه گوگل]کم خونی فقر آهن، همانطور که با شیوع بالای سطوح پایین هموگلوبین مشهود است، یک مشکل گسترده بود
[ترجمه ترگمان]کم خونی ناشی از کمبود آهن، که در شیوع بالای هموگلوبین کم دیده می شود، یک مشکل گسترده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Gastrin levels may also be elevated by pernicious anemia. duodenal ulcers, and after a meal.
[ترجمه گوگل]سطح گاسترین ممکن است در اثر کم خونی خطرناک نیز افزایش یابد زخم اثنی عشر و بعد از غذا
[ترجمه ترگمان]سطوح Gastrin نیز ممکن است به کم خونی خطرناک افزایش یابد زخم معده و بعد از غذا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. These include leukopenia, thrombocytopenia, anemia, and atypical lymphocytes.
[ترجمه گوگل]اینها شامل لکوپنی، ترومبوسیتوپنی، کم خونی و لنفوسیت های آتیپیک است
[ترجمه ترگمان]اینها شامل leukopenia، thrombocytopenia، کم خونی و lymphocytes غیرمعمول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Now, however, the combined effects of scurvy, anemia and exhaustion kept him asleep twenty hours out of the day.
[ترجمه گوگل]اما اکنون، اثرات ترکیبی اسکوربوت، کم خونی و خستگی او را بیست ساعت از شبانه روز به خواب می برد
[ترجمه ترگمان]با این حال، اکنون اثرات ترکیبی بیماری scurvy، کم خونی و خستگی روزانه بیست ساعت از روز به خواب رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Pernicious anemia is thought to be caused by an autoimmune reaction against gastric parietal cells resulting in impaired secretion of intrinsic factor.
[ترجمه گوگل]تصور می شود که کم خونی پرنیشیوز در اثر واکنش خود ایمنی علیه سلول های جداری معده ایجاد می شود که منجر به اختلال در ترشح فاکتور داخلی می شود
[ترجمه ترگمان]گمان می رود کم خونی Pernicious ناشی از واکنش خود ایمنی در برابر سلول های آهیانه ای که منجر به ترشح ضعیف عامل درونی می شود، ایجاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Depending on the severity of your anemia, a blood transfusion or plasmapheresis may be necessary. Plasmapheresis is a type of blood-filtering procedure.
[ترجمه گوگل]بسته به شدت کم خونی شما، ممکن است تزریق خون یا پلاسمافرزیس ضروری باشد پلاسمافرزیس نوعی روش تصفیه خون است
[ترجمه ترگمان]بسته به شدت کم خونی شما، ممکن است انتقال خون و یا تزریق خون مورد نیاز باشد Plasmapheresis نوعی از روش تصفیه خون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Variant hemoglobins (see sickle-cell anemia; hemoglobinopathy) can be used to trace past human migrations and to study genetic relationships among populations.
[ترجمه گوگل]هموگلوبین های مختلف (به کم خونی داسی شکل؛ هموگلوبینوپاتی مراجعه کنید) می توانند برای ردیابی مهاجرت های گذشته انسان و مطالعه روابط ژنتیکی بین جمعیت ها استفاده شوند
[ترجمه ترگمان]variant hemoglobins (کم خونی sickle داس)را می توان برای ردیابی مهاجرت های انسانی گذشته و مطالعه روابط ژنتیکی بین جمعیت ها به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Most cases of aplastic anemia are idiopathic.
[ترجمه گوگل]اکثر موارد کم خونی آپلاستیک ایدیوپاتیک هستند
[ترجمه ترگمان]اغلب موارد کم خونی aplastic وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In aplastic anemia patients ( 7 cases ) RET # decreased and HFR increased moderately.
[ترجمه گوگل]در بیماران آنمی آپلاستیک (7 مورد) RET # کاهش و HFR متوسط افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]در مبتلا به کم خونی aplastic (۷ مورد)RET # کاهش یافت و HFR به طور متوسط افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The common adverse reactions were leucopenia, anemia, neuro-sensory toxicity and gastrointestinal response.
[ترجمه گوگل]عوارض جانبی شایع لوکوپنی، کم خونی، سمیت عصبی-حسی و پاسخ گوارشی بود
[ترجمه ترگمان]واکنش های معکوس معمول leucopenia، کم خونی، سمیت حسی عصبی و واکنش معده و روده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید