شواهد تجربی
شواهدی که از طریق تجربه به دست آمده است
شواهد داستان گونه
شواهد میدانی
شواهد روایت شده، یعنی تجربه و چیزیکه خود فرد به چشم خودش دیده و لمس کرده نه براساس نمودارها
evidence in the form of stories that people tell about what has happened to them His conclusions are not supported by data; they are based only on anecdotal evidence
متضاد این عبارت scientific evidence است
در جمله در کنار هم میتواند معنی "شواهد حاکی از آن است" بدهد
شواهد روائی
شواهد داستانی
شواهد روایت شده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)