اسم ( noun )
• : تعریف: one of a pair of metal structures that supports logs in a fireplace.
andiron
/ˈænˌdaɪərn//ˈændaɪən/
معنی: سه پایه، پیش بخاری
معانی دیگر: (هر یک از دو سه پایه ی آهنی که در داخل شومینه قرار می گیرد و هیزم را روی آن قرار می دهند) آهن اجاق، سه پایه ای که کنار بخاری می گذاشتند
بررسی کلمه
جمله های نمونه
1. " Oh, if I only had a brass andiron - knob again!
[ترجمه گوگل]"اوه، اگر فقط یک اندرون برنجی داشتم - دوباره دستگیره!
[ترجمه ترگمان]اوه، اگه یه بار دیگه یه دستگیره برنجی داشته باشم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اوه، اگه یه بار دیگه یه دستگیره برنجی داشته باشم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The andiron rose and fell twice more, just for insurance, and Leon Dennison never moved and never uttered a sound.
[ترجمه گوگل]اندرون دو بار دیگر بالا و پایین شد، فقط برای بیمه، و لئون دنیسون هرگز تکان نخورد و هیچ صدایی بر زبان نیاورد
[ترجمه ترگمان]بخاری دیواری بالا رفت و دو بار دیگر افتاد، فقط به خاطر بیمه، و لئون Dennison هرگز تکان نخورد و هیچ صدایی از دهانش خارج نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بخاری دیواری بالا رفت و دو بار دیگر افتاد، فقط به خاطر بیمه، و لئون Dennison هرگز تکان نخورد و هیچ صدایی از دهانش خارج نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Kraft had only to wipe off the andiron and a few ot her surfaces to eliminate any fingerprints he might have left behind.
[ترجمه گوگل]کرافت فقط مجبور بود آهن و چند سطحش را پاک کند تا اثر انگشتی که ممکن است از خود به جا گذاشته باشد را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]فقط باید سه پایه را پاک می کرد و چند تایی از surfaces را از بین می برد تا اثر انگشتی را که ممکن بود پشت سر گذاشته باشد از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فقط باید سه پایه را پاک می کرد و چند تایی از surfaces را از بین می برد تا اثر انگشتی را که ممکن بود پشت سر گذاشته باشد از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The andiron fire has life, the warmth isn't only a kind of feeling but also a kind of emotion.
[ترجمه گوگل]آتش آندرونی حیات دارد، گرما نه تنها نوعی احساس بلکه نوعی احساس است
[ترجمه ترگمان]آتش andiron زندگی دارد، گرما فقط نوعی احساس نیست، بلکه نوعی احساس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آتش andiron زندگی دارد، گرما فقط نوعی احساس نیست، بلکه نوعی احساس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was his brass andiron knob!
[ترجمه گوگل]دستگیره برنجی و آهنی او بود!
[ترجمه ترگمان]آن دستگیره برنجی بخاری بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن دستگیره برنجی بخاری بود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. When a key turned in the lock, he stepped swiftly and noiselessly to the side of the door, a fireplace andiron held high overhead.
[ترجمه گوگل]وقتی کلید در قفل چرخید، با سرعت و بی صدا به کنار در رفت، آهنی شومینه که بالای سرش قرار داشت
[ترجمه ترگمان]وقتی کلیدی در قفل شد، با گام های سریع و بی صدا به طرف در رفت، بخاری دیواری بالای سرش قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی کلیدی در قفل شد، با گام های سریع و بی صدا به طرف در رفت، بخاری دیواری بالای سرش قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
سه پایه (اسم)
stand, andiron, tripod, easel, trivet, trestle, holder, three-legged table
پیش بخاری (اسم)
fender, andiron
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید