and to think

پیشنهاد کاربران

بعضی اصطلاح ها بنابه موقعیت ممکنه معادل های مختلفی داشته باشن؛ یعنی همون معنا رو با لفظ متفاوتی برسونن.
کاربرد این اصطلاح هم برای رسوندنِ تعجب یا شوکه شدن هست، اما توی فارسی برای موقعیت های مختلف می تونیم معادل های مختلفی براش بذاریم:
...
[مشاهده متن کامل]

1. To think, all we needed to do was to wait a few more days.
فکرشو بکن؛ فقط لازم بود یکی دو روز دیگه صبر کنیم.
2. YOU took all that money. To think, I trusted you!
تو بودی که همه ی اون پولو برداشتی. منو باش که بهت اعتماد داشتم.

used to express surprise or shock
واقعا؟ خدایی؟
جالب نیست؟ عجیبه ها!