ancientry


کمک، دستیار، معین، (اغلب با to) تابع، فرعی، وابسته، کمکی، کهنسالی، قدمت، کهن بودن، کهنگی، عهد قدیم

جمله های نمونه

1. Ancientry, philosophy represents all subject coz the people's perception rest on the general and instinct phase.
[ترجمه گوگل]باستان، فلسفه همه موضوعات را نشان می دهد، زیرا ادراک مردم بر مرحله کلی و غریزی استوار است
[ترجمه ترگمان]فلسفه، فلسفه، همه سوژه درک مردم را بر روی فاز عمومی و غریزه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Also peaking during adolescence (and perhaps aggrieving the ancientry the most) is risk-taking.
[ترجمه گوگل]همچنین اوج گرفتن در دوران نوجوانی (و شاید بیش از همه دوران باستان را آزار می دهد) ریسک پذیر است
[ترجمه ترگمان]همچنین در دوران بلوغ به اوج خود رسیده (و شاید aggrieving (ancientry)بیش ترین ریسک را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was the transformation from ancientry to modernity, and the connection between Chinese and Global economy.
[ترجمه گوگل]این تحول از دوران باستان به مدرنیته و ارتباط بین اقتصاد چین و جهانی بود
[ترجمه ترگمان]این تحول از ancientry به مدرنیته و ارتباط بین چین و اقتصاد جهانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Though Archaic Weapon came into being ancientry, but it includes inheriting value, developing value and innovating value.
[ترجمه گوگل]اگرچه سلاح باستانی در دوران باستان به وجود آمد، اما شامل ارزش ارثی، ارزش توسعه و ارزش نوآورانه است
[ترجمه ترگمان]اگرچه سلاح هسته ای به ancientry تبدیل شده است، اما شامل ارزش inheriting، توسعه ارزش و ارزش نوآورانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As a great thinker of the chinese ancientry, Confucius had constituted a big and intensive system info.
[ترجمه گوگل]کنفوسیوس به عنوان یک متفکر بزرگ دوران باستان چین، اطلاعات سیستمی بزرگ و فشرده ای را تشکیل داده بود
[ترجمه ترگمان]کنفوسیوس به عنوان یک متفکر بزرگ متخصص چینی، یک اطلاعات سیستم بزرگ و فشرده را تشکیل داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. China ancientry poems are the result of over thousands years communication of Chinese character with many generations of peoples' effort.
[ترجمه گوگل]اشعار باستانی چین نتیجه هزاران سال ارتباط شخصیت چینی با نسل های زیادی از تلاش مردم است
[ترجمه ترگمان]اشعار China چین نتیجه بیش از هزار سال ارتباط با شخصیت چینی با چندین نسل تلاش مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The history of red koji brewing technique in ancientry is introduced in this article.
[ترجمه گوگل]تاریخچه تکنیک دم کردن کوجی قرمز در دوران باستان در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]تاریخچه تکنیک brewing قرمز در ancientry در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In ancientry, these pans were used to cook.
[ترجمه گوگل]در دوران باستان از این ماهی تابه ها برای پخت و پز استفاده می کردند
[ترجمه ترگمان]در ancientry، این pans به آشپزی عادت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This product adduction ancientry palace foster face secret, combine modem times herbalist doctor exoterica, as wel as manifold herbal medicine extraction distillate make with extra care.
[ترجمه گوگل]این محصول محرمانه چهره پرورش دهنده قصر باستانی، ترکیبی از زمان های مدرن پزشک گیاه شناس exoterica، و همچنین تقطیر عصاره عصاره داروهای گیاهی متعدد را با دقت بیشتری می سازد
[ترجمه ترگمان]این محصول باعث ایجاد راز رو به رو می شود و زمان های مودم را به عنوان پزشک مخصوص درمان با هم ترکیب می کند و این کار را با دقت بیشتری انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is deep infection between the ancientry China revenge consciousness and the Chinese knight-errantry tradition.
[ترجمه گوگل]بین آگاهی انتقام جویانه چین باستان و سنت شوالیه گریز چینی عفونت عمیقی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در بین the revenge چین و آیین پهلوانان سرگردان چین، عفونت عمیقی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. No matter ancientry, neoteric time or nowadays, cultures never communicate without art, which is a more efficient, charming, influencing trager, tool or path.
[ترجمه گوگل]فرقی نمی‌کند کهن، زمان نوتریک یا امروزه، فرهنگ‌ها هرگز بدون هنر ارتباط برقرار نمی‌کنند، که تراژگر، ابزار یا مسیری کارآمدتر، جذاب‌تر و تأثیرگذارتر است
[ترجمه ترگمان]صرف نظر از زمان، زمان یا روزها، فرهنگ ها هرگز بدون هنر ارتباط برقرار نمی کنند، که a، جذاب، موثر، trager، ابزار یا مسیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The aesthetic experiences are: the changing way of material and spirit, resistance against the system, personal cherishing the ancientry and the form of wide aesthetic experience.
[ترجمه گوگل]تجارب زیبایی‌شناختی عبارتند از: تغییر شیوه مادی و روحی، مقاومت در برابر نظام، گرامیداشت شخصی قدمت و شکل تجربه زیبایی‌شناختی گسترده
[ترجمه ترگمان]تجربیات زیبایی شناسی عبارتند از: روش تغییر شکل مواد و روح، مقاومت در برابر سیستم، پرورش شخصی the و شکل تجربه گسترده زیبایی شناختی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Hexi Corridor is the important region in which the multi-nationality and the multi-culture is distributed in our country in the ancientry.
[ترجمه گوگل]کریدور هکسی منطقه مهمی است که چندملیتی و چندفرهنگی در کشور ما در دوران باستان در آن پراکنده شده است
[ترجمه ترگمان]کریدور Hexi یک منطقه مهم است که در آن چند ملیتی و چند فرهنگ در کشور ما در the توزیع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. First, I will analyse the base, Chinese education on the ancientry time, of the mode.
[ترجمه گوگل]اول، من پایه، آموزش چینی در دوران باستان، از حالت را تجزیه و تحلیل خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، من پایه و اساس تحصیلات چینی را در زمان ancientry تحلیل خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس