anchovy

/ænˈt͡ʃovi//ˈænt͡ʃəvi/

معنی: ماهی کولی
معانی دیگر: (جانورشناسی) ماهی آنچووی (تیره ی: engraulidae و راسته ی clupeiformes به ویژه ماهی های کوچک و دهان گشاد آب های گرمسیر و انواع آنها به ویژه آنچووی اروپایی یا ماهی کولی گونه ی engraulis encrasicholus)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: anchovies
• : تعریف: any of various small, herringlike fish, used for food and found in the Mediterranean Sea.

جمله های نمونه

1. I should like poached eggs, darling, on anchovy toast and strawberries with kirsch.
[ترجمه گوگل]من تخم مرغ آب پز دوست دارم عزیزم روی نان تست آنچوی و توت فرنگی با کیرش
[ترجمه ترگمان]من باید تخم مرغ آب پز و نان ماهی کولی را با kirsch بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Stir in the anchovy paste and 1 tablespoon black pepper and cook for 1 minute longer.
[ترجمه گوگل]رب آنچوی و 1 قاشق غذاخوری فلفل سیاه را با هم مخلوط کرده و 1 دقیقه دیگر بپزید
[ترجمه ترگمان]خمیر anchovy و ۱ قاشق سوپ خوری فلفل سیاه و آشپز را برای یک دقیقه بیشتر بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sprinkle over the remaining tuna flakes, criss-cross the anchovy fillets on top and garnish the platter with the olives and tomatoes.
[ترجمه گوگل]روی تکه های ماهی تن باقی مانده بپاشید، فیله های آنچوی را به صورت ضربدری روی آن بچینید و روی بشقاب را با زیتون و گوجه فرنگی تزئین کنید
[ترجمه ترگمان]تکه های باقیمانده ماهی تن را که the anchovy را قطع می کنند و the را با زیتون و گوجه فرنگی تزئین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Now, consider: shrimp, lobster, anchovy, mussel, oyster.
[ترجمه گوگل]حال، میگو، خرچنگ، آنچوی، صدف، صدف را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]حالا توجه کنید: میگو، خرچنگ، ماهی کولی، صدف، صدف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Arrange the anchovy fillets on top in a lattice pattern and place the olives in the spaces.
[ترجمه گوگل]فیله های آنچوی را روی آن به صورت مشبک بچینید و زیتون ها را در فاصله ها قرار دهید
[ترجمه ترگمان]the anchovy را بر روی یک الگوی مشبک مرتب کرده و زیتون را در فضاها قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I stand shoulder to shoulder with the anchovy on this.
[ترجمه گوگل]من شانه به شانه با ماهی کولی روی این می ایستم
[ترجمه ترگمان]شانه بالا می اندازم و با ماهی کولی روی آن سوار می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It gave me a fellow feeling for the anchovy, which is stunned and confused by the high frequency sounds dolphins make.
[ترجمه گوگل]این به من احساسی نسبت به ماهی کولی داد، که از صداهای فرکانس بالا دلفین ها مبهوت و گیج شده است
[ترجمه ترگمان]این به من احساسی را نسبت به anchovy داد، که گیج و گیج شده از صدای امواج فرکانس بالا که دلفین ها می سازند، گیج و گیج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Garnish with diced anchovy fillets and sprinkle with chopped parsley. Serve with thin slices of bread and butter.
[ترجمه گوگل]روی آن را با فیله آنچوی خرد شده تزئین کنید و با جعفری خرد شده بپاشید با برش های نازک نان و کره سرو کنید
[ترجمه ترگمان]garnish با نشاسته anchovy شده و جعفری خرد شده خرد شده این غذا را با برش های نازک نان و کره سرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mix the chopped parsley, garlic, olive oil, chopped anchovy fillets and vinegar to make a little vinaigrette sauce.
[ترجمه گوگل]جعفری خرد شده، سیر، روغن زیتون، فیله آنچوی خرد شده و سرکه را با هم مخلوط کنید تا کمی سس وینیگرت درست شود
[ترجمه ترگمان]جعفری خرد شده، سیر، روغن زیتون، fillets anchovy chopped و سرکه را مخلوط کنید تا کمی سس گوجه فرنگی درست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Garnish with diced anchovy fillets and sprinkle with chopped parsley.
[ترجمه گوگل]روی آن را با فیله آنچوی خرد شده تزئین کنید و با جعفری خرد شده بپاشید
[ترجمه ترگمان]garnish با نشاسته anchovy شده و جعفری خرد شده خرد شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Arrange the anchovy fillets like the spokes of a wheel.
[ترجمه گوگل]فیله های آنچوی را مانند پره های چرخ بچینید
[ترجمه ترگمان]همان طور که the کولی را مثل چرخ چرخ Arrange
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Salmon steak, sir. Anchovy butter, sir?
[ترجمه گوگل]استیک ماهی قزل آلا، قربان کره آنچویی آقا؟
[ترجمه ترگمان]ماهی قزل الا، قربان کره، قربان؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper deals with the preparation of anchovy active oligopeptide by complex protease and distribution of the molecular weight as well as the amino acids component.
[ترجمه گوگل]این مقاله به تهیه الیگوپپتید فعال آنچوی توسط پروتئاز پیچیده و توزیع وزن مولکولی و همچنین جزء اسیدهای آمینه می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با آماده سازی of فعال anchovy توسط پروتئاز پیچیده و توزیع وزن مولکولی و همچنین جز اسیده ای آمینه سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Is a valuable economic anchovy fish, meat taste for fresh or canned food system.
[ترجمه گوگل]ماهی آنچوی اقتصادی با ارزش، طعم گوشت برای سیستم غذایی تازه یا کنسرو شده است
[ترجمه ترگمان]آیا یک ماهی anchovy اقتصادی با ارزش است، مزه گوشت برای سیستم غذایی تازه و کنسرو شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Anchovy fisheries in the connecting Azov Sea, already under stress from pollution and overfishing, have completely collapsed.
[ترجمه گوگل]ماهیگیری آنچوی در دریای آزوف که قبلاً تحت فشار آلودگی و صید بی رویه قرار گرفته بود، کاملاً سقوط کرده است
[ترجمه ترگمان]ماهیگیری در دریای آزوف که هم اکنون تحت فشار آلودگی و ماهیگیری بی رویه قرار گرفته است، کاملا ویران شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهی کولی (اسم)
anchovy

انگلیسی به انگلیسی

• small edible herring-like fish
an anchovy is a very small fish with a strong, salty taste.

پیشنهاد کاربران

نمونه تصویری
anchovy
لانگمن دیکشنری : ماهی کولی
definition : small fish with a strong taste

بپرس