anchorperson


(گروه های خبری) سرخبرگزار، لنگرچی (معمولا در مورد زن ها به کار می رود)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the main announcer on a news broadcast.
مشابه: anchor, reporter

جمله های نمونه

1. Anchorperson shot detection is effective way of news video structuring.
[ترجمه گوگل]تشخیص عکس مجریان روشی موثر برای ساختاربندی ویدیوی خبری است
[ترجمه ترگمان]تشخیص عکس anchorperson روش موثری برای ساختاربندی ویدئو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Anchorperson: In the afternoon net friend master of friend be nice!
[ترجمه گوگل]مجری: بعد از ظهر نت دوست استاد دوست خوب باش!
[ترجمه ترگمان]anchorperson: در بعد از ظهر، دوست عزیز، دوست صمیمی، خوب است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The anchorperson has a low voice.
[ترجمه گوگل]مجری صدای کمی دارد
[ترجمه ترگمان]The صدای آهسته ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A new method based on clustering algorithm is presented to detect anchorperson shot in news video.
[ترجمه گوگل]یک روش جدید مبتنی بر الگوریتم خوشه‌بندی برای شناسایی مجریان شلیک شده در ویدیوی خبری ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید مبتنی بر الگوریتم خوشه بندی برای تشخیص تیر anchorperson در ویدئوی خبری ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Liu Xin, the first champion of the national contest, is now an anchorperson of CCTV -
[ترجمه گوگل]لیو شین، اولین قهرمان مسابقات ملی، اکنون مجری دوربین مداربسته است -
[ترجمه ترگمان]لیو Xin، اولین قهرمان مسابقات ملی، اکنون an دوربین مدار بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• host, broadcaster (on television), man or woman who anchors television news or sport program

پیشنهاد کاربران

بپرس