anchoring به معنای لنگر اندازی
در رفرنس بیوشیمی هارپر عبارتAnchoring fibrils که از کلاژن های نوع 7 میباشد در غشا ها لنگر اندازی میکند و به آن متصل می شود.
در رفرنس بیوشیمی هارپر عبارتAnchoring fibrils که از کلاژن های نوع 7 میباشد در غشا ها لنگر اندازی میکند و به آن متصل می شود.
مکان مندی معادل
spatial anchoring
کلید کردن: این معادل را دکتر محجوب در ترجمه کتاب یکپارچگی دانش بکار برده است.
anchoring ( حملونقل دریایی )
واژه مصوب: لنگراندازی
تعریف: لنگر انداختن برای مهار شناور به بستر دریا
واژه مصوب: لنگراندازی
تعریف: لنگر انداختن برای مهار شناور به بستر دریا
تکیه گاه
مهاربندی
متصل کردن
شرطی کردن
در زیست سلولی به اتصالات لنگری بین دو سلول گفته میشه
بند کردن، بستن
تثبیت کردن
لنگر انداختن کشتی
, مهار کردن
مهار کردن
محکم کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)