اسم ( noun )
حالات: ancestries
حالات: ancestries
• (1) تعریف: one's ancestors collectively; one's family background.
• متضاد: posterity
• مشابه: antecedent, background, family, genealogy, parentage, people, root
• متضاد: posterity
• مشابه: antecedent, background, family, genealogy, parentage, people, root
- I know very little of my ancestry because all the records were destroyed.
[ترجمه گوگل] من خیلی کم از اصل و نسب خود می دانم زیرا تمام رکوردها از بین رفت
[ترجمه ترگمان] من از نژاد خودم خیلی کم می دانم، چون تمام گزارش ها نابود شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من از نژاد خودم خیلی کم می دانم، چون تمام گزارش ها نابود شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He is proud of his Greek ancestry.
[ترجمه گوگل] او به اصل و نسب یونانی خود افتخار می کند
[ترجمه ترگمان] او به اجداد یونانی خود افتخار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او به اجداد یونانی خود افتخار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: line of descent; lineage.
• مترادف: bloodline, extraction, family tree, genealogy, parentage
• مشابه: birth, blood, descent, family, heritage, lineage, origin, race, root, stock, strain, tribe
• مترادف: bloodline, extraction, family tree, genealogy, parentage
• مشابه: birth, blood, descent, family, heritage, lineage, origin, race, root, stock, strain, tribe
- The duke can trace his ancestry back to the tenth century.
[ترجمه گوگل] دوک می تواند اصل و نسب خود را به قرن دهم بازگرداند
[ترجمه ترگمان] دوک می تواند اجداد خود را تا قرن دهم دنبال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دوک می تواند اجداد خود را تا قرن دهم دنبال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: the origin or evolution of an object, idea, or style.
• مترادف: descent, lineage, pedigree
• مشابه: derivation, genealogy, strain
• مترادف: descent, lineage, pedigree
• مشابه: derivation, genealogy, strain
- We brought the silver bowl to an antique dealer to learn about its ancestry.
[ترجمه گوگل] ما کاسه نقره را نزد یک دلال عتیقه آوردیم تا با اصل و نسب آن آشنا شویم
[ترجمه ترگمان] ما کاسه نقره ای را به یک تاجر عتیقه آوردیم تا در مورد اصل و نسب آن یاد بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما کاسه نقره ای را به یک تاجر عتیقه آوردیم تا در مورد اصل و نسب آن یاد بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید