ancestress

/ˈænsestrɪs//ˈænsestrɪs/

جده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a female ancestor.

جمله های نمونه

1. I like all the novelties, " said the ancestress, lifting the stone to her small bright orbs, which no glasses had ever disfigured.
[ترجمه گوگل]من همه چیزهای جدید را دوست دارم » جد، سنگ را به سمت گوی های روشن کوچکش برد، که هیچ عینکی هرگز آن را تغییر نداده بود
[ترجمه ترگمان]the در حالی که سنگ را به صورت کوچک درخشانی بلند می کرد گفت: من از همه چیزهای نو خوشم میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Their daughter Harmonia is the ancestress of the unquiet dynasty of Thebes.
[ترجمه گوگل]دختر آنها هارمونیا جد سلسله بی سر و صدا تبس است
[ترجمه ترگمان]دختر آن ها Harmonia the از سلسله ناآرام Thebes است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This paper investigates the ancestress temple in Huizhou area, aiming at discussing their statue and function in women's lives as well as their cultural connotations.
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی معبد اجدادی در منطقه هویژو می پردازد، با هدف بحث در مورد مجسمه و عملکرد آنها در زندگی زنان و همچنین مفاهیم فرهنگی آنها
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی معبد ancestress در منطقه Huizhou می پردازد که هدف آن بحث در مورد نقش و عملکرد آن ها در زندگی زنان و همچنین دلالت ضمنی آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Saman temple : It'sacrificed for ancestress of Saman.
[ترجمه گوگل]معبد سامان: فدای جد سامان است
[ترجمه ترگمان]معبد سامان: این معبد برای سامان دهی به سامان قربانی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their daughter Harmonia is the ancestress of the unquiet dynasty of The Dets.
[ترجمه گوگل]دختر آنها هارمونیا جد سلسله بی‌آرام دتس است
[ترجمه ترگمان]دختر آن ها Harmonia the از سلسله ناآرام of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The third part explore the relationship between ancestress temple and the clan manners.
[ترجمه گوگل]بخش سوم به بررسی رابطه بین معبد اجدادی و آداب قبیله می پردازد
[ترجمه ترگمان]بخش سوم رابطه بین معبد ancestress و رفتار قبیله را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The focus of the fifth part is the influence of ancestress temple upon Huizhou women.
[ترجمه گوگل]تمرکز قسمت پنجم تأثیر معبد اجدادی بر زنان هویژو است
[ترجمه ترگمان]تمرکز قسمت پنجم تاثیر معبد ancestress بر روی زنان Huizhou است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The second part is devoted to the origin and development of ancestress temple's names.
[ترجمه گوگل]بخش دوم به پیدایش و توسعه نام معبد اجدادی اختصاص دارد
[ترجمه ترگمان]بخش دوم به منشا و توسعه اسامی معبد ancestress اختصاص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The focus of the fifth part is the influence of ancestress temple upon Huizhuou women.
[ترجمه گوگل]تمرکز قسمت پنجم تأثیر معبد اجدادی بر زنان هویژو است
[ترجمه ترگمان]تمرکز قسمت پنجم تاثیر معبد ancestress بر روی زنان Huizhuou است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The first part of this paper introduces the basic information of the extant ancestress temple by categorizing them and describing their characteristics.
[ترجمه گوگل]بخش اول این مقاله با دسته‌بندی و تشریح ویژگی‌های معبد اجدادی موجود، به معرفی اطلاعات اولیه معبد اجدادی می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]بخش اول این مقاله، اطلاعات اولیه معبد ancestress موجود را با دسته بندی و توصیف ویزگی های آن ها معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I was so carried away by joy and sorrow at sight of my little cousin, I forgot our Old Ancestress.
[ترجمه گوگل]با دیدن پسر عموی کوچکم آنقدر غم و شادی مرا فرا گرفت که جد پیرمان را فراموش کردم
[ترجمه ترگمان]من از دیدن پسر عموی کوچک خود خیلی خوشحال و متاثر شدم و فراموش کردم که ancestress پیر را فراموش کرده باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I was so carried away by joy and sorrow at sight of my little cousin. I forgot our Old Ancestress. I deserve to be caned.
[ترجمه گوگل]با دیدن پسر عموی کوچکم به شدت غم و اندوه من را فرا گرفت من جد پیرمان را فراموش کردم من سزاوار عصا خوردن هستم
[ترجمه ترگمان]من از دیدن پسر عموی کوچک خود غرق در شادی و اندوه شدم ancestress رو یادم رفته بود من لیاقت کتک خوردن رو دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "Of course, "she cried. "I was so carried away by joy and sorrow at sight of my little cousin. I forgot our Old Ancestress. I deserve to be caned.
[ترجمه گوگل]"البته" او گریه کرد "با دیدن پسر عموی کوچکم بسیار غم و شادی مرا فرا گرفت جد پیر خود را فراموش کردم من سزاوار عصا هستم
[ترجمه ترگمان]او فریاد زد: \" البته، با دیدن پسر عموی my، شادی و غم به من دست داد ancestress را فراموش کردم من شایستگی ترکه خوردن را دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• female ancestor, woman from whom a person is descended

پیشنهاد کاربران

بپرس