1. the ancestral enmity of hatfields and mccoys
دشمنی جد اندر جد حیدری ها و نعمتی ها
2. the return to my ancestral home refreshed the memories of my childhood
بازگشت به خانه ی اجدادی خاطرات کودکی را در مغزم زنده کرد.
3. the decision to sell the ancestral home was an agonizing one
تصمیم به فروش خانه ی آبا و اجدادی جانگداز بود.
4. I admire the way he has virtually renounced ancestral claims to deification.
[ترجمه گوگل]من روشی را که او عملاً ادعاهای اجدادی برای خدایی شدن را کنار گذاشته است، تحسین می کنم
[ترجمه ترگمان]من این شیوه را تحسین می کنم که او عملا ادعاهای اجدادی خود را به deification از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The initial resemblance of the ancestral stick insect to a stick must have been very remote.
[ترجمه گوگل]شباهت اولیه حشره چوبی اجدادی به چوب باید بسیار دور بوده باشد
[ترجمه ترگمان]شباهت اولیه حشره نیاکان به چوب باید بسیار دور باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He made no attempt to touch Owen's ancestral hold of Carrog, because he had no orders to do so.
[ترجمه گوگل]او هیچ تلاشی برای دست زدن به انبار اجدادی اوون از کاروگ نکرد، زیرا او هیچ دستوری برای انجام این کار نداشت
[ترجمه ترگمان]او تلاشی برای دست زدن به hold Owen او نکرد، چون دستور نداشت این کار را بکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Often they offer libations to the ancestral gods and cleanse themselves.
[ترجمه گوگل]اغلب آنها به خدایان اجدادی شیر می دهند و خود را پاک می کنند
[ترجمه ترگمان]اغلب آن ها به خدایان اجدادی خود libations می دهند و خودشان را تصفیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Shop houses and ancestral halls were jumbled side by side with whitewashed cottages and churches.
[ترجمه گوگل]خانه های مغازه و تالارهای اجدادی در کنار هم با کلبه ها و کلیساهای سفیدکاری شده در هم آمیخته بود
[ترجمه ترگمان]خانه های \"فروشگاه\" و تالارهای اجدادی با کلبه های سفید شده و کلیساها در کنار هم قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The origin of the ancestral wild boar is thought to be the Crimea.
[ترجمه گوگل]تصور می شود که منشاء گراز وحشی اجدادی کریمه باشد
[ترجمه ترگمان]تصور می شود که منشا گراز وحشی اجدادی کریمه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The two clusters evolved by duplication of an ancestral gene cluster before the divergence of the human and great ape lineages.
[ترجمه گوگل]این دو خوشه با تکرار یک خوشه ژنی اجدادی قبل از واگرایی دودمان انسان و میمون بزرگ تکامل یافته اند
[ترجمه ترگمان]این دو خوشه با تقلید از یک خوشه ژن نیاکان، پیش از واگرایی of و اجداد میمون بزرگ تکامل یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. As for the violence in the ancestral cities, it was women who were its most quiet victims and most silent scapegoats.
[ترجمه گوگل]در مورد خشونت در شهرهای اجدادی، این زنان بودند که آرامترین قربانیان و بیصداترین قربانیان آن بودند
[ترجمه ترگمان]در مورد خشونت در شهرهای اجدادی، زنانی بودند که most قربانی و most قربانی آن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The ancestral language can itself be reconstructed from the hints held in its much diverged descendants.
[ترجمه گوگل]زبان اجدادی خود را می توان از نکاتی که در نوادگان بسیار متفاوت آن وجود دارد بازسازی کرد
[ترجمه ترگمان]زبان اجدادی خود را می توان از اشاراتی که در نوادگان دور افتاده خود داشت بازسازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Perhaps the characters are arbitrary and the ancestral female's choice was frivolous.
[ترجمه گوگل]شاید شخصیت ها دلبخواه باشند و انتخاب زن اجدادی بیهوده بوده است
[ترجمه ترگمان]شاید حروف اختیاری باشند و انتخاب زن اجدادی سبک و سبک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Cities, unlike the birds' ancestral cliffs, provide enough food to breed in cold weather.
[ترجمه گوگل]شهرها، برخلاف صخره های اجدادی پرندگان، غذای کافی برای تولید مثل در هوای سرد فراهم می کنند
[ترجمه ترگمان]شهرها برخلاف صخره های اجدادی خود غذای کافی برای پرورش در آب و هوای سرد فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Painter Betina Fink's new series, Ancestral Park, focuses on a contemporary burial ground near her home.
[ترجمه گوگل]مجموعه جدید نقاش بتینا فینک، پارک اجدادی، بر یک محل دفن معاصر در نزدیکی خانه او تمرکز دارد
[ترجمه ترگمان]سریال جدید Painter،، Ancestral پارک، بر روی یک گورستان معاصر در نزدیکی خانه اش متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید