anatomic

/ˌænəˈtɒmɪk//ˌænəˈtɒmɪk/

معنی: تشریحی، وابسته به کالبدشناسی
معانی دیگر: تشریحی، وابسته به کالبد شناسی

جمله های نمونه

1. Consideration is given first to the anatomic arrangement of the nervous and skeletal muscle systems involved in this activity.
[ترجمه گوگل]ابتدا به آرایش آناتومیک سیستم عضلانی عصبی و اسکلتی درگیر در این فعالیت توجه می شود
[ترجمه ترگمان]توجه به آرایش کالبدی سیستم های عضلانی اسکلتی و اسکلتی که در این فعالیت دخیل هستند، در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective : To provide anatomic data for treatment of thoracic nerve root sheath diseases.
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه داده های آناتومیک برای درمان بیماری های غلاف ریشه عصب سینه ای
[ترجمه ترگمان]هدف: فراهم کردن داده های تشریحی برای درمان بیماری های استخوان قفسه سینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Aim:Anatomic restudy of pulp cavity of permanent molars.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی آناتومیک حفره پالپ مولرهای دائمی
[ترجمه ترگمان]هدف: Anatomic restudy از حفره پالپ دندان دایمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods Based on the anatomic study, the vascularized periosteal flat of the first cuneiform bone was designed to transplant into navicular.
[ترجمه گوگل]MethodsBased بر اساس مطالعه آناتومیک، تخت پریوستال عروقی اولین استخوان خط میخی برای پیوند به ناوی طراحی شد
[ترجمه ترگمان]در این پژوهش به بررسی خواص داخل استخوانی و استخوانی در اولین خط میخی که برای پیوند به navicular طراحی شده بود پرداخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. To observe the anatomic characteristics of the distal tibiofibular syndesmosis on CT axial scan image and elucidate clinical significance.
[ترجمه گوگل]برای مشاهده ویژگی‌های آناتومیک سندسموز تیبیوفیبولار دیستال در تصویر CT اسکن محوری و روشن کردن اهمیت بالینی
[ترجمه ترگمان]برای مشاهده ویژگی های کالبدی of دوربرد، تصویر اسکن محوری CT را بررسی کرده و اهمیت بالینی را روشن می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective: To provide anatomic basis of the thoracic posterior root for selective posterior rhizotomy (SPR).
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه پایه آناتومیک ریشه خلفی قفسه سینه برای ریزوتومی انتخابی خلفی (SPR)
[ترجمه ترگمان]هدف: فراهم کردن اساس تشریحی از ریشه پشتی قفسه سینه برای rhizotomy خلفی پشتی (SPR)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective: To provide anatomic basis for the design and application of the ramified musculocutaneous flap pedicled with the descending branch of the lateral circumflex femoral artery.
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه مبنای آناتومیک برای طراحی و کاربرد فلپ عضلانی-جلدی منشعب شده با شاخه نزولی شریان فمورال حاشیه ای جانبی
[ترجمه ترگمان]هدف: فراهم کردن اساس کالبدی طراحی و کاربرد بخش منشعب musculocutaneous منشعب شده با شاخه نزولی سرخرگ استخوان ران (استخوان ساق پا)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Difference between the perianth and mature leaf in anatomic structure indicated they had different aroma emission mechanisms.
[ترجمه گوگل]تفاوت بین برگ درخت پریان و بالغ در ساختار آناتومیک نشان داد که آنها مکانیسم های انتشار عطر متفاوتی داشتند
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین برگ perianth و mature در ساختار کالبدی نشان داد که آن ها مکانیسم های انتشار بو متفاوتی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To understand the anatomic structure of the paries lateralis of cavernous sinus in newborns. to provide the basic materials for the operation.
[ترجمه گوگل]هدف: درک ساختار آناتومیک سینوس کاورنو در نوزادان برای تهیه مواد اولیه برای عملیات
[ترجمه ترگمان]هدف برای درک ساختار تشریحی از سینوس حفره ای paries در نوزادان که مواد اولیه را برای این عملیات فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Technical, anatomic and clinical parameters were used for evaluation of the procedure.
[ترجمه گوگل]پارامترهای فنی، آناتومیک و بالینی برای ارزیابی روش استفاده شد
[ترجمه ترگمان]پارامترهای فنی، کالبدی و بالینی برای ارزیابی روند مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods: Anatomic study and biomechanical analysis were performed on the metatarsal cuff of 20 normal feet.
[ترجمه گوگل]روش کار: مطالعه آناتومیک و آنالیز بیومکانیکی بر روی کاف متاتارسال 20 پای نرمال انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: مطالعه Anatomic و آنالیز biomechanical بر روی آستین metatarsal ۲۰ پای طبیعی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To supply anatomic material for preventing internal maxillary artery injury in the surgery of condylar process of mandible.
[ترجمه گوگل]هدف تهیه مواد آناتومیک برای جلوگیری از آسیب شریان داخلی فک بالا در جراحی کندیل آرواره فک پایین
[ترجمه ترگمان]هدف تامین مواد زیستی برای جلوگیری از آسیب سرخرگ آرواره داخلی در جراحی فک mandible
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusions: The anatomic structures of the uncinate process and ethmoid infundibulum have close relation to chronic sinusitis.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: ساختارهای آناتومیک فرآیند uncinate و infundibulum اتموئید ارتباط نزدیکی با سینوزیت مزمن دارند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ساختار کالبدی فرآیند uncinate و ethmoid infundibulum رابطه نزدیکی با سینوزیت های حاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective : To obtain more detailed microsurgical anatomic data about jugular bulb for translabyrithine approach surgery.
[ترجمه گوگل]هدف: به دست آوردن اطلاعات آناتومیک ریزجراحی دقیق تر در مورد لامپ ژوگولار برای جراحی با رویکرد ترانس لابیریتین
[ترجمه ترگمان]هدف: کسب اطلاعات دقیق تر و دقیق تر در مورد حباب خرخره برای جراحی نزدیک به translabyrithine
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is capable of providing applied anatomic basis by using the abductor muscle flap of the little finger transposition for abductor function of thumb restoration.
[ترجمه گوگل]این می تواند پایه آناتومیک کاربردی را با استفاده از فلپ عضله ابداکتور در جابجایی انگشت کوچک برای عملکرد ابداکتور ترمیم انگشت شست فراهم کند
[ترجمه ترگمان]این روش قادر به فراهم کردن مبنای کالبدی کاربردی با استفاده از دریچه قلب سارق کوچک انگشت کوچک، جابجایی انگشت کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تشریحی (صفت)
descriptive, anatomic, anatomical, exponential, expositive

وابسته به کالبدشناسی (صفت)
anatomic, anatomical

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to anatomy, of the body structure of organisms

پیشنهاد کاربران

◀️ توضیح و تفسیر انگلیسی: pertaining to anatomy
✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : anatom/ic ✅ تلفظ واژه: an - a - TOM - ik ✅ معادل فارسی و توضیح واژه: تشریحی: مربوط به تشریح ( آناتومی ) ✅ اجزاء و عناصر واژه در پزشکی ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) : -
تشریحی: مربوط به تشریح ( آناتومی )

بپرس