anatolian

/ˌænəˈtoliən//ˌænəˈtoliən/

وابسته به آسیای صغیر و مردم آن، اهل آناتولی

جمله های نمونه

1. We took a plane south-west across the Anatolian plateau to Cappadocia.
[ترجمه گوگل]ما با هواپیمای جنوب غربی از فلات آناتولی به سمت کاپادوکیه رفتیم
[ترجمه ترگمان]ما یک هواپیما در جنوب غربی فلات (آناتولی)تا کاپادوکیا را در پیش گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This size is frequently encountered in contemporary Anatolian village rugs.
[ترجمه گوگل]این اندازه اغلب در فرش های روستایی آناتولی معاصر دیده می شود
[ترجمه ترگمان]این سبک اغلب در rugs روستای معاصر آناتولی با آن مواجه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Price and resale value Anatolian rugs are relatively inexpensive and represent very good value for money.
[ترجمه گوگل]قیمت و ارزش فروش مجدد فرش های آناتولی نسبتا ارزان هستند و ارزش بسیار خوبی برای پول دارند
[ترجمه ترگمان]قیمت فروش مجدد و فروش مجدد rugs (آناتولی)نسبتا ارزان بوده و ارزش بسیار خوبی برای پول دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most contemporary Anatolian items are sufficiently attractive to be well worth buying, whatever their resale value.
[ترجمه گوگل]بیشتر اقلام معاصر آناتولی به اندازه کافی جذاب هستند که ارزش خرید را داشته باشند، صرف نظر از ارزش فروش مجددشان
[ترجمه ترگمان]اکثر موارد (آناتولی)به اندازه کافی جذاب هستند که ارزش خریدن را داشته باشند، هر چه ارزش فروش مجدد آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the heart of the Anatolian steppe, dervishes still whirl on festive occasions in mystic union with God.
[ترجمه گوگل]در قلب استپ آناتولی، دراویش هنوز در مناسبت های جشن در اتحاد عرفانی با خدا می چرخند
[ترجمه ترگمان]در دل دشت Anatolian استپ، که هنوز در روزه ای شاد و پر شور و شادی در میان اتحاد عرفانی قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Spurred on by a new class of Anatolian entrepreneurs, the economy has thrived.
[ترجمه گوگل]با تشویق طبقه جدیدی از کارآفرینان آناتولی، اقتصاد رونق گرفت
[ترجمه ترگمان]اقتصاد تحت تاثیر طبقه جدیدی از کارآفرینان در آناتولی رشد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The earthquake occurred along the North Anatolian strike-slip fault that extends roughly east-west beneath the Gulf of Izmit.
[ترجمه گوگل]این زمین لرزه در امتداد گسل امتداد لغز آناتولی شمالی رخ داد که تقریباً از شرق به غرب در زیر خلیج ازمیت امتداد دارد
[ترجمه ترگمان]این زمین لرزه در امتداد گسل strike شمال آناتولی (آناتولی)رخ داد که تقریبا در شرق - غرب در زیر خلیج of امتداد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Western Anatolian dancers perform at the Hippodrome.
[ترجمه گوگل]رقصندگان آناتولی غربی در هیپودروم اجرا می کنند
[ترجمه ترگمان]رقصنده های غربی آناتولی در the اجرا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Big dogs like the Anatolian shepherd or Great Pyrenees can guard them from hostile animals.
[ترجمه گوگل]سگ های بزرگی مانند چوپان آناتولی یا پیرنه بزرگ می توانند از آنها در برابر حیوانات متخاصم محافظت کنند
[ترجمه ترگمان]سگ های بزرگ مانند یک چوپان (Anatolian)یا پیر پیرنه می توانند از آن ها در مقابل حیوانات دشمن محافظت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wheat descends from three grasses that hybridized on the Anatolian steppes.
[ترجمه گوگل]گندم از سه علف که در استپ های آناتولی هیبرید شده اند، فرود می آید
[ترجمه ترگمان]گندم از سه زمین چمن که در استپ های آناتولی به وفور یافت می شود، پایین می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The city-state of Ashur had extensive contact with cities on the Anatolian plateau.
[ترجمه گوگل]دولت شهر آشور ارتباط گسترده ای با شهرهای فلات آناتولی داشت
[ترجمه ترگمان]شهر آشور، شهر آشور، با شهرهای فلات (آناتولی)ارتباط وسیعی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It hit rocks and split in two off the coast of Turkey's Anatolian province.
[ترجمه گوگل]در سواحل استان آناتولی ترکیه به صخره برخورد کرد و به دو نیم شد
[ترجمه ترگمان]این انفجار در دو منطقه از سواحل استان آناتولی ترکیه رخ داد و به دو بخش تقسیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In general, the poem reflects the culture of the Anatolian landowning aristocracy.
[ترجمه گوگل]به طور کلی، شعر منعکس کننده فرهنگ اشراف زمین دار آناتولی است
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، این شعر فرهنگ طبقه اشراف landowning را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] آناتولی - قالیچه تمام پشم بارنگهای متفاوت و طرحهای مختلف که در ترکیه بافته میشود

انگلیسی به انگلیسی

• native or resident of anatolia
of or pertaining to anatolia; of or relating to the people or culture of anatolia
extinct family of anatolian languages that were spoken in ancient anatolia that included hittite and other nonexistent languages

پیشنهاد کاربران

بپرس