anarchistic

/ˌænəˈkɪstɪk//ˌænəˈkɪstɪk/

معنی: وابسته به هرج و مرج طلبی
معانی دیگر: وابسته به هرج و مرج طلبی

جمله های نمونه

1. The point is in no way irreverent or anarchistic.
[ترجمه گوگل]موضوع به هیچ وجه بی احترامی یا آنارشیستی نیست
[ترجمه ترگمان]این نکته به هیچ وجه irreverent یا anarchistic نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A benevolently anarchistic lifestyle dedicated to productivity and passion. Art, science, and play had merged into the magical activity of programming.
[ترجمه گوگل]سبک زندگی خیرخواهانه آنارشیستی که به بهره وری و اشتیاق اختصاص یافته است هنر، علم و بازی در فعالیت جادویی برنامه نویسی ادغام شده بودند
[ترجمه ترگمان]یک سبک زندگی با سبک anarchistic که به بهره وری و شور و شوق اختصاص دارد هنر، علم و بازی در فعالیت های جادویی برنامه نویسی ادغام شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Q: What exactlymakes/made Somalia anarchistic, or stateless?
[ترجمه گوگل]س: دقیقاً چه چیزی سومالی را آنارشیست یا بی دولت کرد؟
[ترجمه ترگمان]سوال: چه چیزی سومالی را anarchistic یا بدون تابعیت ساخته است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Guilds can be democratic, anarchistic, totalitarian, or some other type of government.
[ترجمه گوگل]اصناف می توانند دموکراتیک، آنارشیست، توتالیتر یا نوع دیگری از حکومت باشند
[ترجمه ترگمان]Guilds می تواند دموکراتیک، anarchistic، توتالیتر یا برخی دیگر از انواع دولت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Hell's Angels were once the most notorious and anarchistic of motorbike gangs.
[ترجمه گوگل]فرشتگان جهنم زمانی بدنام ترین و آنارشیست ترین باندهای موتورسواری بودند
[ترجمه ترگمان]فرشتگان جهنم روزگاری the و notorious باندهای موتورسیکلت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Popular Taoism repeatedly formed extremely hierarchical churches, and a series of more or less secret sects with anarchistic and mystical tendencies.
[ترجمه گوگل]تائوئیسم عامه بارها کلیساهای بسیار سلسله مراتبی و یک سری فرقه های کم و بیش مخفی با گرایش های آنارشیستی و عرفانی تشکیل داد
[ترجمه ترگمان]Taoism مردمی مکررا کلیساهای سلسله مراتبی را تشکیل می دادند، و یک سری از فرقه های مذهبی کم تر یا کم تر با تمایلات عرفانی و عرفانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the later book, Wells changes his mind and describes an advanced anarchistic society existing in a parallel universe.
[ترجمه گوگل]در کتاب بعدی، ولز نظر خود را تغییر می‌دهد و یک جامعه آنارشیستی پیشرفته را توصیف می‌کند که در یک جهان موازی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در کتاب بعدی، ولز ذهن خود را تغییر داده و یک جامعه anarchistic پیشرفته موجود در جهان موازی را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The 'Guerrilla Garderners' work under the cover of night, armed with seed bombs, chemical weapons and pitchforks . Their tactics are anarchistic, their attitude revolutionary. Their aim: to beautify.
[ترجمه گوگل]"باغبان چریکی" تحت پوشش شب، مسلح به بمب های دانه ای، سلاح های شیمیایی و چنگال ها کار می کنند تاکتیک آنها آنارشیستی است، نگرش آنها انقلابی است هدف آنها: زیباسازی
[ترجمه ترگمان]The Guerrilla زیر پوشش شب کار می کنند و مسلح به بمب دانه، سلاح های شیمیایی و چنگال دار هستند تاکتیک آن ها anarchistic، نگرش آن ها انقلابی است هدف آن ها زیبا کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In a word, Wang Guangqi's ideal is a kind of typical proposal for social reform. It is with an anarchistic color in its earlier period, as well as a strong national emotion all the way.
[ترجمه گوگل]در یک کلام، آرمان وانگ گوانگچی نوعی پیشنهاد معمول برای اصلاحات اجتماعی است این با رنگ آنارشیستی در دوره قبلی خود و همچنین یک احساس ملی قوی در تمام طول راه است
[ترجمه ترگمان]در یک کلام، ایده آل وانگ Guangqi نوعی پیشنهاد معمول برای اصلاحات اجتماعی است آن با یک رنگ anarchistic در دوره قبلی خود و نیز یک احساس قوی ملی در تمام طول راه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Therefore, the territory with the name "art" has become an anarchistic area in which all sorts of whims are prosperous. This is modernism and post-modernism.
[ترجمه گوگل]بنابراین، قلمرو با نام "هنر" به یک منطقه آنارشیستی تبدیل شده است که در آن انواع هوی و هوس رونق دارد این مدرنیسم و ​​پست مدرنیسم است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، قلمرو با نام \"هنر\" به حوزه ای خاص تبدیل شده است که در آن همه نوع of مرفه هستند این سبک مدرنیسم و پست مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One remained faced by the fact of a man blown to bits for nothing even most remotely resembling an idea, anarchistic or other.
[ترجمه گوگل]یک نفر با این واقعیت مواجه شد که مردی که حتی بسیار شبیه به یک ایده، چه آنارشیستی و چه چیزهای دیگر بود، بیهوده بود
[ترجمه ترگمان]مردی که به خاطر چیزی که حتی از راه دور شبیه به یک ایده، anarchistic یا other بود، با این حقیقت روبه رو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her confidence in her charms, her personality, her earthly privileges was quite anarchistic.
[ترجمه گوگل]اعتماد او به جذابیت ها، شخصیت و امتیازات زمینی اش کاملاً آنارشیستی بود
[ترجمه ترگمان]اعتماد او به جاذبه، شخصیتش، امتیازات دنیوی او کام لا anarchistic بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به هرج و مرج طلبی (صفت)
anarchistic

انگلیسی به انگلیسی

• promoting anarchy, in favor of lawlessness

پیشنهاد کاربران

⚫ ( زبان ما درحال گذار به واژه های درست و گاه تازه است )

⚫ واژه ی برنهاده: حاکمگزیزانه

⚫ نگارش به خط لاتین: Hākemgorizāne

⚫ همه ی پیشنهادها برابرنهاده های یک یا چندیِک از اینها اند:
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگستان زبان و ادب، پارسی انجمن، بازدیسان پارسی، دکتر حیدری ملایری، دکتر حسابی، دکتر ادیبسلطانی

⚫ سایِن ها ( nuances ) را باهم جابجا نشناسیم.

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : anarchy / anarchist / anarchism
✅️ صفت ( adjective ) : anarchic / anarchical / anarchistic
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس