analyzer

/ˈænəˌlaɪzər//ˈænəlaɪzə/

معنی: تحلیل کننده
معانی دیگر: تحلیل کننده

جمله های نمونه

1. In continuous flow analyzers, all Specimens flow through the Same tubing.
[ترجمه گوگل]در آنالایزرهای جریان پیوسته، تمام نمونه ها از طریق همان لوله جریان می یابند
[ترجمه ترگمان]در بررسی جریان پیوسته، تمام نمونه ها از طریق یک لوله مشابه جریان پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The NIR analyzer can meet the demands of quick testing the protein content of wheat and on-line testing the flour in the milling process.
[ترجمه گوگل]آنالایزر NIR می تواند نیازهای آزمایش سریع محتوای پروتئین گندم و آزمایش آنلاین آرد را در فرآیند آسیاب برآورده کند
[ترجمه ترگمان]تحلیل گر NIR می تواند نیازهای تست سریع محتوای پروتئینی گندم و آزمایش بر روی آرد در فرآیند آسیاب را برآورده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Digital logic analyzer source code integrity, and can be used directly.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل منطق دیجیتال یکپارچگی کد منبع، و می تواند به طور مستقیم استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]تحلیل گر منطق دیجیتالی، انسجام متن را ایجاد می کند و می تواند به طور مستقیم مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Network Monitor 4 is a protocol analyzer.
[ترجمه گوگل]Network Monitor 4 یک تحلیلگر پروتکل است
[ترجمه ترگمان]پایشگر شبکه ۴ یک تحلیل گر پروتکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For an ionization gauge, the analyzer is placed between the ionizer and the ion collector.
[ترجمه گوگل]برای یک گیج یونیزاسیون، آنالایزر بین یون ساز و جمع کننده یون قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]برای اندازه گیری یونیزاسیون، تحلیل گر بین the و کلکتور قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Modulation Domain and Pulse Analyzer(MDPA) analyzes signal using a plane domain which is consisted of frequency and time.
[ترجمه گوگل]دامنه مدولاسیون و تحلیلگر پالس (MDPA) سیگنال را با استفاده از یک دامنه صفحه که از فرکانس و زمان تشکیل شده است، تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]مدولاسیون دامنه و پالس Analyzer پالس (MDPA)، سیگنال را با استفاده از دامنه یک صفحه ای که از فرکانس و زمان تشکیل شده است، تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Rational Software Analyzer configuration dialog provides a reserved area to allow users to display and change any properties associated with the rule.
[ترجمه گوگل]گفتگوی پیکربندی Rational Software Analyzer یک ناحیه رزرو شده را فراهم می کند تا به کاربران امکان نمایش و تغییر ویژگی های مرتبط با قانون را بدهد
[ترجمه ترگمان]دیالوگ باکس پیکربندی گر منطقی نرم افزار منطقی یک ناحیه ذخیره شده را فراهم می کند تا به کاربران اجازه نمایش و تغییر هر گونه ویژگی مرتبط با قانون را بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Each performance index of TH-2002 SO2 Analyzer meets national technology standard and request of the ambient air quality automatic monitor.
[ترجمه گوگل]هر شاخص عملکرد آنالایزر SO2 TH-2002 مطابق با استاندارد فناوری ملی و درخواست مانیتور خودکار کیفیت هوای محیط است
[ترجمه ترگمان]هر شاخص عملکرد of - ۲۰۰۲ استاندارد فن آوری ملی را برآورده می کند و درخواست نظارت خودکار کیفیت هوا را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A protocol analyzer is the necessary means to understand network details, and is an important part of a network monitor and control system.
[ترجمه گوگل]تحلیلگر پروتکل ابزار لازم برای درک جزئیات شبکه است و بخش مهمی از سیستم نظارت و کنترل شبکه است
[ترجمه ترگمان]تحلیل گر پروتکل ابزار لازم برای درک جزییات شبکه است و بخش مهمی از نظارت و کنترل شبکه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Methods:By using automatic analyzer for protein sequencing.
[ترجمه گوگل]روش کار: با استفاده از آنالایزر خودکار برای تعیین توالی پروتئین
[ترجمه ترگمان]روش ها: با استفاده از تحلیل گر اتوماتیک برای توالی پروتیین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the basis of the determination of ammoniacal nitrogen in compound fertilizers by the Type AA3 continuous flow analyzer a study is made to compare it with the national standard method.
[ترجمه گوگل]بر اساس تعیین نیتروژن آمونیاکی در کودهای مرکب توسط آنالایزر جریان پیوسته نوع AA3 مطالعه ای برای مقایسه آن با روش استاندارد ملی انجام شده است
[ترجمه ترگمان]براساس تعیین نیتروژن ammoniacal در ترکیب کودهای ترکیبی از تحلیل گر جریان پیوسته AA۳ یک مطالعه انجام می شود تا آن را با روش استاندارد ملی مقایسه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Method:The size and distribution of WBC were observed in WBC histogram by fully auto hemocyte analyzer.
[ترجمه گوگل]روش: اندازه و توزیع WBC در هیستوگرام WBC توسط دستگاه آنالایزر هموسیتی تمام خودکار مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]روش: اندازه و توزیع of در نمودار هیستوگرام ها با تحلیل گر hemocyte auto fully مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So the power harmonic detection is becoming more and more important, and it is necessary to carry on the research in the power harmonic analyzer.
[ترجمه گوگل]بنابراین تشخیص هارمونیک قدرت روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند و لازم است تحقیقات در آنالایزر هارمونیک قدرت ادامه یابد
[ترجمه ترگمان]بنابراین تشخیص هارمونیک قدرت بیشتر و مهم تر می شود و لازم است که در این تحقیق در تحلیل گر هارمونیک قدرت انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تحلیل کننده (اسم)
analyzer

تخصصی

[شیمی] کافنده، آنالیزور، تجزیه گر
[برق و الکترونیک] تحلیل کننده
[ریاضیات] تجزیه کننده، تحلیلگر، تحلیل کننده
[نفت] تجزیه کننده
[پلیمر] تجزیه گر، کافنده

انگلیسی به انگلیسی

• one who examines, one who evaluates

پیشنهاد کاربران

بپرس