analytic philosophy


فلسفه ی تحلیلی، فلسفه ی فراکافتی (analytical philosophy هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a type of philosophy that uses common language and everyday experiences to analyze concepts.

پیشنهاد کاربران

فلسفه علم ⬅️ دروس پیشرفته - مکاتب✒️🗒️
فلسفهٔ تحلیلی مکتبی فلسفی است که در آغاز قرن بیستم در کشورهای انگلیسی زبان تبدیل به مکتب فکری غالب شد. امروزه در بریتانیا، ایالات متحده، کانادا، استرالیا، نیوزیلند و اسکاندیناوی بیش تر دپارتمان های دانشگاهی فلسفه خود را به عنوان دپارتمان های �فلسفهٔ تحلیلی� معرفی می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

تعریف👈معنای خاص فلسفهٔ تحلیلی با ویژگی هایی شناخته می شود که بسیاری از آن ها توسط بسیاری از فیلسوفان تحلیلی معاصر رد شده اند👈 مانند:
اصل اثبات گرایی منطقی که بیان می کند که چیزی به اسم حقایق مشخص فلسفی وجود ندارند و هدف از فلسفه، روشن کردن منطقی افکار است. این دیدگاه می تواند در تقابل با سنت مبناگروی باشد که فلسفه را نوع خاصی از علم ( شاخه ای از دانش ) می داند که به بررسی دلایل بنیادی و اصول هر موضوعی می پردازد. در نتیجه بسیاری از فیلسوفان تحلیلی پرسش های خود را در نتیجه یا وابسته به پرسش های علوم طبیعی در نظر گرفته اند. این نگرش از جان لاک آغاز می شود که وظیفهٔ خود را به عنوان یک کارگر زیردست برای دستاوردهای دانشمندان علوم طبیعی مانند نیوتن توصیف می‎ کند. در طول قرن بیستم با نفوذترین مدافع این نوع از ارتباط فلسفه با علم ویلارد کواین بود. این اصل که روشن شدن منطقی اندیشه ها تنها با تجزیه و تحلیل شکل منطقی گزاره های فلسفی امکان پذیر است. شکل منطقی یک گزاره راهی برای بیان گزاره ( اغلب با استفاده از دستور زبان رسمی و نمادگذاری یک سیستم منطقی ) برای کاهش آن به اجزای ساده تر، و نمایش دادن شبیه تر آن به گزاره های هم نوعش است.

فلسفه واکاویک

بپرس