analeptic


معنی: نیروبخش روانی، محرک روحی
معانی دیگر: (پزشکی)، داروی روان انگیز

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of medication, restoring strength to the body after a disease or after the effects of sedatives.
اسم ( noun )
• : تعریف: a drug that restores strength to the body after a disease or the use of sedatives.

جمله های نمونه

1. An analeptic drug stimulates the central nervous system.
[ترجمه گوگل]یک داروی آنالپتیک سیستم عصبی مرکزی را تحریک می کند
[ترجمه ترگمان]یک داروی analeptic، سیستم عصبی مرکزی را تحریک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In addition, still can give the mental analeptic of small dose thing, be like: Benzene third amine and ester of Pai vinegar armour, issue application in doctor guidance when necessary.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هنوز هم می تواند آنالپتیک روانی از چیزهایی با دوز کوچک بدهد، مانند: آمین سوم بنزن و استر زره سرکه پای، در صورت لزوم در راهنمایی پزشک استفاده شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هنوز هم می تواند مقدار دوز مغزی را به طور کامل انجام دهد، مثل: بنزن سومین آمین و استر از پای سرکه سرکه، کاربرد در راهنمای پزشک در صورت نیاز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Accordingly, the packing appropriate of centre analeptic is given priority to with red base wither, solve those who heat up demulcent medicine to pack give priority to fundamental key with blue.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، بسته بندی مناسب آنالپتیک مرکزی با پژمرده پایه قرمز اولویت دارد، کسانی که داروی آرام بخش را گرم می کنند به بسته بندی اولویت را به کلید اساسی با آبی می دهند
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، بسته بندی مناسبی از analeptic مرکزی اولویت با پژمرده شدن پایه قرمز دارد، حل آن دسته از کسانی که داروی demulcent را برای بسته بندی نگه می دارند در اولویت اساسی با کلید اصلی با آبی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Actually, acupuncture is extensively concerned in the academic field for its convenience, low-cost and good curative effect, as well as exemption from suspicion of using analeptic.
[ترجمه گوگل]در واقع، طب سوزنی به دلیل راحتی، کم هزینه بودن و اثر درمانی خوب و همچنین معافیت از سوء ظن استفاده از آنالپتیک، در زمینه آکادمیک بسیار مورد توجه است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، طب سوزنی به طور گسترده در زمینه علمی برای راحتی، هزینه پایین و اثر درمانی خوب، و همچنین معافیت از سو استفاده از analeptic نگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This soup was a part of the royal court cuisine of Ryukyu Kingdom; it is thought to have analeptic properties.
[ترجمه گوگل]این سوپ بخشی از غذاهای دربار سلطنتی پادشاهی ریوکیو بود تصور می شود که خواص آنالپتیک دارد
[ترجمه ترگمان]این سوپ بخشی از غذای درباری سلطنتی پادشاهی Ryukyu بود؛ تصور می شود که این سوپ خاصیت analeptic دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیروبخش روانی (اسم)
analeptic

محرک روحی (اسم)
analeptic

انگلیسی به انگلیسی

• awakening, strengthening (medicine)

پیشنهاد کاربران

ذهن افزا: دارویی که برای به هوش آوردن مجدد یا تحریک بیمار استفاده می شود.

بپرس