anaesthetize

/əˈniːθətaɪz//əˈniːθətaɪz/

معنی: بی هوش کردن
معانی دیگر: بیهوش یابیحس کردن

جمله های نمونه

1. Laughter here might anaesthetize our feelings, deaden us to the moral issue.
[ترجمه گوگل]خنده در اینجا ممکن است احساسات ما را بیهوش کند و ما را به مسائل اخلاقی بیهوده کند
[ترجمه ترگمان]خنده در اینجا ممکن است احساسات ما را تحت تاثیر قرار دهد و ما را به مساله اخلاقی محدود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With class war anaesthetized by the Cold War and affluence, the generation gap and teenagers became a subject for serious observation.
[ترجمه گوگل]با بیهوش شدن جنگ طبقاتی توسط جنگ سرد و ثروت، شکاف نسلی و نوجوانان به موضوعی برای مشاهده جدی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]با جنگ طبقاتی ناشی از جنگ سرد و وفور، شکاف نسلی و نوجوانان موضوعی برای مشاهده جدی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With three anaesthetic drugs to anaesthetize 21 species ungulates with 28cases in the semi -natural environment.
[ترجمه گوگل]با سه داروی بیهوشی برای بیهوشی 21 گونه صحرا با 28 مورد در محیط نیمه طبیعی
[ترجمه ترگمان]با استفاده از سه داروی بی هوشی به anaesthetize ۲۱ گونه در محیط نیمه طبیعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You anaesthetize doctor to be able first to discuss with you.
[ترجمه گوگل]شما دکتر را بیهوش می کنید تا بتوانید ابتدا با شما صحبت کند
[ترجمه ترگمان]شما دکتر هستید که اول می توانید با شما صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sad time, I start take the wine to anaesthetize the oneself.
[ترجمه گوگل]غم انگیز، شروع به خوردن شراب می کنم تا خود را بیهوش کنم
[ترجمه ترگمان]دفعه غم انگیزی است که شروع می کنم به نوشیدن شراب تا خود را فریب دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Only can depend on music to anaesthetize oneself.
[ترجمه گوگل]فقط می توان برای بیهوش کردن خود به موسیقی وابسته بود
[ترجمه ترگمان]تنها می تواند به موسیقی متکی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As they knew, if they do not anaesthetize oneself tonight, they will only pass the day in missing.
[ترجمه گوگل]همانطور که می دانستند، اگر امشب خود را بیهوش نکنند، فقط روز را از دست می دهند
[ترجمه ترگمان]همان طور که می دانستند، اگر امشب خود را anaesthetize، فقط روز را از دست می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The alcohol has already can't anaesthetize me, the taste that can't fallen asleep is too terrible.
[ترجمه گوگل]الکل در حال حاضر نمی تواند من را بیهوش کند، طعمی که نمی تواند به خواب رود بسیار وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]الکل هنوز نمی تواند مرا آزار دهد، the که نمی تواند بخوابد، خیلی وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective Probe into anaesthetize mode ever more suitable for old patient's femur surgical operation.
[ترجمه گوگل]پروب هدف در حالت بیهوشی برای عمل جراحی استخوان ران بیمار مسن مناسب تر است
[ترجمه ترگمان]کاوشگر وارسی به حالت anaesthetize برای عملیات جراحی استخوان ران پیر مناسب تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr Morgan and his organ releasing them into hysterical laughter had anaesthetized the horror of the past.
[ترجمه گوگل]آقای مورگان و اندامش که آنها را در خنده های هیستریک رها می کرد، وحشت گذشته را بیهوش کرده بود
[ترجمه ترگمان]آقای مور گن و ارگ او را از خنده روده بر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I cut through shallow, sandy hills, but the struggle was anaesthetized by day-dreams.
[ترجمه گوگل]تپه‌های کم عمق و شنی را بریدم، اما مبارزه با رویاهای روز بیهوش شد
[ترجمه ترگمان]از میان تپه های کم عمق و شنی عبور کردم، اما مبارزه با رویاهای روز به پایان رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We would train chicks on water or methylanthranilate, and then anaesthetize them.
[ترجمه گوگل]ما جوجه ها را با آب یا متیل انترانیلات آموزش می دادیم و سپس آنها را بیهوش می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما chicks را روی آب یا methylanthranilate قطار خواهیم داد و سپس آن ها را anaesthetize
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is important that all limbs are fully supported in a neutral position while the patient is anaesthetized.
[ترجمه گوگل]مهم است که تمام اندام ها در وضعیت خنثی به طور کامل حمایت شوند در حالی که بیمار بیهوش می شود
[ترجمه ترگمان]مهم است که تمام اعضای بدن به طور کامل در یک موقعیت بی طرف در حالی که بیمار anaesthetized است، حمایت شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To discuss the reasons for complications caused by indwelling urethral catheter after anaesthetize and prevention measures.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد دلایل عوارض ناشی از کاتتر مجرای ادراری پس از بیهوشی و اقدامات پیشگیرانه
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد دلایل مشکلات ناشی از indwelling urethral urethral (catheter urethral)پس از اقدامات anaesthetize و پیش گیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیهوش کردن (فعل)
stupefy, anaesthetise, anesthetize, anaesthetize, anesthetise, etherize

انگلیسی به انگلیسی

• administer anesthetics, make unconscious, render insensible, reduce sensitivity to pain (also anaesthetise)
if a doctor anaesthetizes someone, they make them unconscious by giving them an anaesthetic.

پیشنهاد کاربران

تجویز کردن یک ماده بی حسی به فرد یا حیوان که باعث از دست رفتن حس یا هوشیاری می شود، معمولاً برای انجام یک روش پزشکی بدون درد.
به طور استعاری، می تواند به معنای کمرنگ کردن احساسات کسی یا کاهش حساسیت نسبت به تجربیات خاص باشد، که اغلب به عنوان یک مکانیسم مقابله ای استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Numb, sedate, put under, administer anesthesia.
مثال؛
"The doctor anaesthetized the patient before starting the surgery. "
"Dentists often anaesthetize specific areas of the mouth for procedures like fillings or extractions. "
"The researchers anaesthetized the animal to ensure it felt no pain during the experiment. "

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم aesthet
📌 این ریشه، معادل "feeling" یا "perception" یا "sensation" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "feeling" یا "sensation" یا "perception" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 aesthetic: relating to beauty or refined ‘perception’
🔘 anesthetic: a substance that removes ‘sensation’ or feeling
🔘 aesthetics: the branch of philosophy dealing with ‘sensory’ experience of beauty
🔘 anesthesiology: the study and practice of blocking physical ‘sensation’
🔘 hyperaesthesia: abnormally increased physical ‘sensitivity’
🔘 synesthesia: a condition in which ‘senses’ are mixed ( e. g. , seeing sounds )
🔘 aesthete: a person highly sensitive to art and ‘beauty’
🔘 anaesthesia: complete loss of ‘sensation’ or awareness due to drugs or trauma

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : anesthetize ( anaesthetize )
✅️ اسم ( noun ) : anesthesia ( anaesthesia ) / anesthetist ( anaesthetist ) / anesthesiologist ( anaesthesiologist )
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : anesthetic ( anaesthetic )
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس