anaesthetise


معنی: بی هوش کردن

جمله های نمونه

1. Helen, neutrally listening, anaesthetised by her state of uplift, thought that they nicely illustrated the condition of the place.
[ترجمه گوگل]هلن که بی‌طرفانه گوش می‌داد، بیهوش شده بود، فکر می‌کرد که آنها به خوبی وضعیت مکان را نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]هلن، بی آن که با بی تفاوتی گوش می داد، با حالت بربلندی که از حالت بربلندی نشان می داد، فکر کرد که وضعیت محل را خوب نشان داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The animals were anaesthetised three hours later and gastric blood flow and area of gastric lesions were measured as previously described.
[ترجمه گوگل]حیوانات سه ساعت بعد بیهوش شدند و جریان خون معده و ناحیه ضایعات معده همانطور که قبلا توضیح داده شد اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]حیوانات سه ساعت بعد anaesthetised شدند و جریان خون gastric و ناحیه زخم معده به گونه ای اندازه گیری شدند که قبلا شرح داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Anaesthetised mice were placed supine on cork boards and steadied by elastic bands around the four limbs.
[ترجمه گوگل]موش های بیهوش شده به پشت روی تخته های چوب پنبه ای قرار گرفتند و با نوارهای الاستیک در اطراف چهار اندام ثابت شدند
[ترجمه ترگمان]موش ها در تخته های چوب پنبه سست و بی حال قرار داده شدند و به وسیله باندهای الاستیک در اطراف چهار دست و پا گیر افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Anaesthetised it was laid on a damp towel for treatment.
[ترجمه گوگل]بیهوش آن را بر روی یک حوله مرطوب برای درمان گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]آن را روی یک حوله مرطوب برای معالجه قرار داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cocktail used generally contains sodium thiopental (to anaesthetise the condemned man), pancuronium bromide (to paralyse his muscles) and potassium chloride (to stop his heart).
[ترجمه گوگل]کوکتل مورد استفاده عموماً حاوی تیوپنتال سدیم (برای بیهوش کردن مرد محکوم)، پانکورونیوم بروماید (برای فلج کردن ماهیچه‌های او) و کلرید پتاسیم (برای متوقف کردن قلب او) است
[ترجمه ترگمان]کوکتل مورد استفاده معمولا حاوی سدیم thiopental (برای anaesthetise کردن فرد محکوم)، متیل آمونیوم برومید (برای فلج کردن عضلاتش)و پتاسیم کلرید (برای توقف ضربان قلب او)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That will just anaesthetise the surrounding areas of the tooth to avoid the pain when I pulling out it.
[ترجمه گوگل]این فقط نواحی اطراف دندان را بیهوش می کند تا در هنگام بیرون آوردن آن از درد جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]این کار فقط قسمت های اطراف دندان را تغییر می دهد تا از درد جلوگیری کند وقتی که آن را بیرون می کشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this way you can hook the oedematous scrotum and winch it up with the anaesthetised patient prone.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب شما می توانید کیسه بیضه ادماتوز را قلاب کنید و آن را با بیمار بیهوش مستعد وینچ کنید
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب می توانید کیسه scrotum oedematous (scrotum)را قلاب کنید و با بیمار anaesthetised prone کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This finding is consistent with other reports showing that restitution of the damaged mucosa takes place in barbiturate anaesthetised rats.
[ترجمه گوگل]این یافته با سایر گزارش‌هایی که نشان می‌دهند بازسازی مخاط آسیب‌دیده در موش‌های صحرایی بیهوش شده با باربیتورات مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]این یافته با سایر گزارش ها همخوانی دارد که نشان می دهد خسارت of آسیب دیده در barbiturate anaesthetised رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the first set of experiments, the stomachs of rats anaesthetised with urethane were perfused with 25% ethanol.
[ترجمه گوگل]در اولین مجموعه آزمایش ها، معده موش های بیهوش شده با یورتان با 25 درصد اتانول پرفیوژن شد
[ترجمه ترگمان]در اولین مجموعه آزمایش ها، معده موش های صحرایی با urethane با ۲۵ درصد اتانول مخلوط شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You won't fall asleep and we will not do so. we just anaesthetise the area around your teeth. so you'll not feel any pain when we do it.
[ترجمه گوگل]شما نمی خوابید و ما این کار را نمی کنیم ما فقط ناحیه اطراف دندان های شما را بی حس می کنیم بنابراین وقتی این کار را انجام می دهیم هیچ دردی احساس نخواهید کرد
[ترجمه ترگمان]تو به خواب نخواهی رفت و ما این کار را نخواهیم کرد ما داریم اون منطقه را دور teeth می زنیم بنابراین وقتی این کار را می کنیم هیچ دردی احساس نخواهی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. University of California revealed that, at least for women, the touch or sight of a partner seems to anaesthetise them.
[ترجمه گوگل]دانشگاه کالیفرنیا فاش کرد که حداقل برای زنان، به نظر می رسد لمس یا دیدن شریک زندگی آنها را بیهوش می کند
[ترجمه ترگمان]دانشگاه کالیفرنیا نشان داد که حداقل برای زنان، لمس یا دیدن یک شریک به نظر می رسد که آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Researchers revealed that, at least for women, the touch or sight of a partner seems to anaesthetise them.
[ترجمه گوگل]محققان نشان دادند که حداقل برای زنان، به نظر می رسد لمس یا دیدن شریک زندگی آنها را بیهوش می کند
[ترجمه ترگمان]محققان نشان دادند که حداقل برای زنان، لمس یا دید یک شریک به نظر می رسد که آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیهوش کردن (فعل)
stupefy, anaesthetise, anesthetize, anaesthetize, anesthetise, etherize

انگلیسی به انگلیسی

• administer anesthetics, make unconscious, render insensible, reduce sensitivity to pain (also anaesthetize)

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : anesthetize ( anaesthetize )
✅️ اسم ( noun ) : anesthesia ( anaesthesia ) / anesthetist ( anaesthetist ) / anesthesiologist ( anaesthesiologist )
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : anesthetic ( anaesthetic )
✅️ قید ( adverb ) : _

بپرس