1. showing rustam with a gun is an anachronism
نشان دادن رستم با هفت تیر یک جابجایی در تاریخ است.
2. The monarchy is something of an anachronism these days.
[ترجمه گوگل]این روزها سلطنت چیزی شبیه به یک نابهنگاری است
[ترجمه ترگمان]سلطنت استبدادی است که این روزها خلاف تاریخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It would be an anachronism to talk of Queen Victoria watching television.
[ترجمه گوگل]صحبت از تماشای تلویزیون ملکه ویکتوریا یک نابهنگاری خواهد بود
[ترجمه ترگمان]درباره ملکه ویکتوریا که تماشای تلویزیون را تماشا می کرد، هیچ تناسبی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. For some people, marriage is an anachronism from the days when women needed to be protected.
[ترجمه گوگل]برای برخی افراد، ازدواج یک امر نابهنگام از روزهایی است که زنان نیاز به محافظت داشتند
[ترجمه ترگمان]برای برخی افراد، ازدواج از روزهایی پیش است که زن ها باید از آن محافظت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The last paragraph contains an anachronism. The Holy Office no longer existed at that time.
[ترجمه گوگل]پاراگراف آخر حاوی یک نابهنگاری است دفتر مقدس دیگر در آن زمان وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]بند آخر حاوی یک خطای تاریخی است در آن زمان دفتر مقدس دیگر وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Modern dress is an anachronism in productions of Shakespeare's plays.
[ترجمه گوگل]لباس مدرن نوعی نابهنگام در نمایشنامه های شکسپیر است
[ترجمه ترگمان]لباس مدرن در آثار نمایشنامه های شکسپیر anachronism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The monarchy is seen by some as an anachronism in present - day society.
[ترجمه گوگل]در جامعه امروزی، برخی سلطنت را یک نابهنگاری می دانند
[ترجمه ترگمان]نظام سلطنتی توسط برخی به عنوان یک دوره تاریخی در جامعه امروزی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Isn't the school just an anachronism?
[ترجمه گوگل]آیا مدرسه فقط یک نابهنگاری نیست؟
[ترجمه ترگمان]این مدرسه فقط یک anachronism نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Their form of mutual ownership has become an anachronism.
[ترجمه گوگل]شکل مالکیت متقابل آنها به یک نابهنگام تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]شکل آن ها از مالکیت دو طرفه به یک خلاف تاریخی مبدل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The law on mining is simply an anachronism in this day and age.
[ترجمه گوگل]قانون ماینینگ در عصر حاضر به سادگی یک نابهنگاری است
[ترجمه ترگمان]قانون معدن به سادگی در این روز و عصر در تضاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But there is no nagging sense of anachronism.
[ترجمه گوگل]اما هیچ حس آزاردهنده ای از نابهنگاری وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]اما در مورد anachronism هیچ احساس nagging وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Rather than accusing him of anachronism, academic critics tended to concentrate their fire on internal contradictions or flawed assumptions in his policy.
[ترجمه گوگل]منتقدان دانشگاهی به جای متهم کردن او به نابهنگاری، تمایل داشتند آتش خود را بر تناقضات داخلی یا فرضیات ناقص در سیاست او متمرکز کنند
[ترجمه ترگمان]به جای متهم کردن وی به اشتباه، منتقدان دانشگاهی تمایل به متمرکز کردن آتش خود بر روی تناقضات داخلی و یا فرض های ناقص در سیاست خود داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Kinton was a ridiculous, out-dated anachronism, perhaps, but no more of an anachronism than Mabel herself.
[ترجمه گوگل]کینتون یک آناکرونیسم مضحک و قدیمی بود، شاید، اما نه بیشتر از خود میبل
[ترجمه ترگمان]Kinton مسخره بود - با anachronism تاریخی، شاید، اما نه بیشتر از خود میبل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The hostel was named Rameses Villa; a charming anachronism.
[ترجمه گوگل]خوابگاه Rameses Villa نام داشت یک آناکرونیسم جذاب
[ترجمه ترگمان]این مسافرخانه به نام Rameses ویلا نامگذاری شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Also, it is considered by many as an anachronism, mere prelude to a party on the river for Hooray Henrys.
[ترجمه گوگل]همچنین، توسط بسیاری به عنوان یک نابهنگاری، صرفاً مقدمه ای برای یک مهمانی در رودخانه برای هورای هنریس در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین به عنوان مقدمه ای برای مهمانی بر روی رودخانه \"هورا Henrys\" در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید