anabiosis


معنی: زنده سازی، تجدید
معانی دیگر: (زیست شناسی) باز زیستی، تعلیق حیات، فرازیستایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: anabiotic (adj.)
• : تعریف: a returning to life after death or apparent death; resuscitation.

جمله های نمونه

1. Methods ESCs were propagated generation after anabiosis to gain embryonic bodies ( EB ) .
[ترجمه گوگل]روشها ESCها بعد از آنابیوز برای به دست آوردن اجسام جنینی (EB) تکثیر شدند
[ترجمه ترگمان]روش های ESCs پس از anabiosis تکثیر شدند تا بدن های جنینی (EB)را به دست آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some branches of some countries appeared to anabiosis and even the symptom of growth.
[ترجمه گوگل]برخی از شاخه های برخی از کشورها به نظر می رسد آنابیوز و حتی علامت رشد
[ترجمه ترگمان]برخی از شاخه های برخی از کشورها به نظر anabiosis و حتی علائم رشد به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Continuously old low confused Japanese economy appears anabiosis impetus, show with the feature that differs before.
[ترجمه گوگل]به طور مداوم قدیمی و کم سردرگم اقتصاد ژاپن به نظر می رسد انگیزه anabiosis، نشان می دهد با ویژگی است که قبل از آن متفاوت است
[ترجمه ترگمان]به طور مرتب اقتصاد ضعیف ژاپنی با زیرکی ظاهر می شود و با ویژگی ای که قبل از آن تفاوت دارد نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Return the method that can use ego to anabiosis, thinking in the heart: When me slowly from arrive 5 when, I am met from absentminded in come to one's senses.
[ترجمه گوگل]روشی را که می‌تواند از خود به آنابیوز استفاده کند بازگرداند، فکر کردن در قلب: وقتی آرام آرام از 5 می‌رسم، از غیبت به خود می‌آیم
[ترجمه ترگمان]این روش را که می تواند از ضمیر به anabiosis استفاده کند بازگشت، به قلب فکر می کند: وقتی که از رسیدن به ۵ سالگی به آرامی از ساعت ۵ می رسم، در زمانی که به هوش آمده، از حواس پرت به نظر می آیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The anabiosis rate of frozen - stored cell can be raised, can be up to above 80 - 90 %.
[ترجمه گوگل]نرخ آنابیوز سلول منجمد ذخیره شده را می توان افزایش داد، می تواند تا بالای 80 تا 90 درصد باشد
[ترجمه ترگمان]میزان anabiosis سلول نگهداری شده را می توان بالا برد، که می تواند تا بالای ۸۰ تا ۹۰ درصد افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Whether IPO market should anabiosis in the round really, still cannot reason.
[ترجمه گوگل]این که آیا بازار IPO باید واقعاً در حال چرخش باشد، هنوز نمی تواند استدلال کند
[ترجمه ترگمان]این که آیا بازار عرضه اولیه سهام باید به طور واقعی به فروش برود یا نه، هنوز هم دلیل آن را نمی توان توجیه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hao Jian thinks(sentence dictionary), anabiosis at present and can not represent a clear big trend.
[ترجمه گوگل]Hao Jian فکر می کند (فرهنگ جمله ها)، anabiosis در حال حاضر و نمی تواند نشان دهنده یک روند بزرگ روشن است
[ترجمه ترگمان]Hao جیان فکر می کند (فرهنگ لغت)، anabiosis در حال حاضر و نمی تواند نشان دهنده یک گرایش بزرگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The conflict focus lies on the anabiosis Transfusion treatment.
[ترجمه گوگل]تمرکز تضاد بر روی درمان انتقال خون آنابیوز است
[ترجمه ترگمان]تمرکز درگیری ها بر روی درمان انتقال خون ریزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If be in on one season, you return wrap up to be in trousers, so change overskirt outfit now, its mission leads style namely anabiosis.
[ترجمه گوگل]اگر در یک فصل باشید، با شلوار برمی‌گردید، بنابراین همین حالا لباس دامن را عوض کنید، ماموریت آن به سبک آنابیوزیس منجر می‌شود
[ترجمه ترگمان]اگر در یک فصل حضور داشته باشید، باید آن را به شلوار خود تبدیل کنید، بنابراین لباس overskirt را عوض کنید، ماموریت آن به سبک anabiosis هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He thinks, store chip market second half of the year will anabiosis.
[ترجمه گوگل]او فکر می کند، فروشگاه تراشه بازار نیمه دوم سال anabiosis خواهد شد
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند که در نیمه دوم سال آینده بازار چیپ ذخیره خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After American economy experiences brief decline, many evidence show marching toward anabiosis.
[ترجمه گوگل]پس از اینکه اقتصاد آمریکا افت مختصری را تجربه کرد، بسیاری از شواهد نشان می دهد که به سمت آنابیوز حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه اقتصاد آمریکا افت سریعی را تجربه کرد، بسیاری از شواهد نشان می دهند که به سمت anabiosis حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dim in the existence that seems to have metempsychosis, now, the addition of the design begins to anabiosis.
[ترجمه گوگل]کم نور در وجودی که به نظر می رسد متمپسیکوزیس دارد، اکنون، اضافه شدن طرح شروع به آنابیوز می کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، به نظر می رسد که در حال حاضر، اضافه شدن طرح به anabiosis کاهش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Asian economy appeared to grow quickly 199 but should anabiosis in the round still need time.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که اقتصاد آسیا در سال 199 به سرعت رشد کرده است، اما اگر آنابیوز در این دور هنوز به زمان نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که اقتصاد آسیا ۱۹۹ فرد است، اما باید هنوز به زمان نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This means share of market of this chip tycoon anabiosis had ended.
[ترجمه گوگل]این بدان معناست که سهم بازار این تراشه‌های غول پیکر anabiosis به پایان رسیده است
[ترجمه ترگمان]این یعنی سهم بازار این سرمایه دار بزرگ anabiosis به پایان رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This index whether prop up have a verdict -- does southeast Asia economy begin to anabiosis?
[ترجمه گوگل]این شاخص که آیا پشتوانه آن حکمی دارد - آیا اقتصاد جنوب شرق آسیا شروع به آنابیوز می کند؟
[ترجمه ترگمان]این شاخص که آیا یک حکم قطعی دارد - - اقتصادی جنوب شرقی آسیا شروع به anabiosis می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زنده سازی (اسم)
anabiosis, reviviscence

تجدید (اسم)
resumption, restoration, anabiosis, renewal, revival, repeat, recrudescence, repetition, instauration

انگلیسی به انگلیسی

• return to consciousness, bringing back to life

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : ana/bi/o/sis ✅ تلفظ واژه: an a bi O sis ✅ معادل فارسی و توضیح واژه: بازآمد: بازگرداندن یا بازگشت به هوشیاری ✅ اجزاء و عناصر واژه در پزشکی ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) : -
بازآمد: بازگرداندن یا بازگشت به هوشیاری
[زیست شناسی]
آشکارزیستی ، آشکارزیستایی ، آشکارزیستگی ، آشکارزیوی
نمایان زیستی ، نمایان زیستایی ، نمایان زیستگی ، نمایان زیوی

بپرس