amusedly

جمله های نمونه

1. A childish idea like that can be amusedly tolerated.
[ترجمه گوگل]چنین ایده کودکانه ای را می توان با سرگرمی تحمل کرد
[ترجمه ترگمان]یک فکر بچگانه مثل این است که چنین چیزی را تحمل کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mr. D returned amusedly to the China and go home by a taxi from the airport.
[ترجمه گوگل]آقای D با خوشحالی به چین بازگشت و با تاکسی از فرودگاه به خانه رفت
[ترجمه ترگمان]آقای د D با تاکسی از فرودگاه به کشور چین بازگشت و با تاکسی به خانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Your daughter, I dare say, may be playing amusedly in her friend's at the moment.
[ترجمه گوگل]به جرأت می توانم بگویم دختر شما ممکن است در حال حاضر در خانه دوستش سرگرم بازی کند
[ترجمه ترگمان]به جرات می گویم: دختر شما، ممکن است در حال حاضر در حال بازی در حال بازی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Play to also must search play amusedly .
[ترجمه گوگل]بازی به همچنین باید بازی را با لذت جستجو کنید
[ترجمه ترگمان]بازی نیز باید amusedly بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "This is wicked, " Nora told him amusedly as they jostled down the rutted road in a misting rain.
[ترجمه گوگل]نورا با خوشحالی به او گفت: "این بد است "
[ترجمه ترگمان]\"نورا\" در حالی که در یک باران misting از جاده rutted عبور می کردند، به او گفت: \" این کار شری است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As to mix amusedly useful, actually more is the distinction that front and back end collect fees.
[ترجمه گوگل]به عنوان ترکیب سرگرم کننده مفید، در واقع بیشتر تمایز این است که جلو و عقب هزینه ها را جمع آوری می کنند
[ترجمه ترگمان]همانطور که برای مخلوط کردن amusedly مفید است، در واقع بیشتر آن تمایزی است که قسمت جلو و برگشت هزینه ها را جمع آوری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Smile amusedly, and the good luck will surround you closely in this nice spring.
[ترجمه گوگل]با خوشحالی لبخند بزنید، و خوش شانسی شما را از نزدیک در این بهار زیبا احاطه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]amusedly لبخند بزنید، و شانس خوب شما را از نزدیک در این بهار زیبا دور خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You have to remember, wanting forever to give amusedly and much other people, little take to take there from the other people.
[ترجمه گوگل]شما باید به خاطر داشته باشید، که می خواهید برای همیشه با سرگرمی و بسیاری از افراد دیگر، مقدار کمی از افراد دیگر به آنجا ببرید
[ترجمه ترگمان]تو باید به خاطر داشته باشی که می خواهد برای همیشه دیگران و دیگران را از دیگران جدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Although it is very cold, don't cower back. Smile amusedly and cheer.
[ترجمه گوگل]اگر چه هوا خیلی سرد است، خم نشوید با خوشحالی لبخند بزنید و تشویق کنید
[ترجمه ترگمان]اگر چه هوا خیلی سرد است، از من دفاع نکن لبخند بزن و شاد باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. So, " dream swims on the west " just dare to say proudly on oneself government-owned net: "The first net of Chinese swims, do not need reason amusedly .
[ترجمه گوگل]بنابراین، "رویایی در غرب شنا می کند" فقط جرأت کنید با غرور در شبکه دولتی خود بگویید: "اولین تور شنای چینی، به دلیل سرگرمی نیازی ندارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، \"رویا در غرب\" فقط جرات آن را دارد که با افتخار به شبکه دولتی خود بگوید: \" اولین تور شنا چینی ها به خرد نیاز ندارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Illuminate my road, and give me the new courage face amusedly the living ideal constantly, is well, beautiful and true.
[ترجمه گوگل]راهم را روشن کن، و به من چهره شهامت تازه ای بده، ایده آل زندگی دائماً خوب، زیبا و واقعی است
[ترجمه ترگمان]راه من را در پیش بگیرید و به من یک چهره جدید را بدهید که به طور مرتب ایده آل زندگی کند، خوب، زیبا و درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This and Wang Wei are right have very big concern with the pursuit of uncertainty amusedly .
[ترجمه گوگل]این و وانگ وی درست می گویند نگرانی بسیار زیادی با تعقیب عدم قطعیت سرگرم کننده دارند
[ترجمه ترگمان]این و وانگ وی وی دقیقا دغدغه بزرگی با پی گیری عدم قطعیت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Everywhere and all is happiness, the king behind again held knot wedding, they a timed with king amusedly living, always arrive die.
[ترجمه گوگل]همه جا و همه چیز شادی است، پادشاه پشت سر دوباره عروسی گره برگزار کرد، آنها با پادشاهی سرگرم کننده زندگی می کنند، همیشه می رسند می میرند
[ترجمه ترگمان]در همه جا و همه جا سعادت و سعادت، شاه پشت سر هم عروسی را در دست گرفته بود، و زمان مرگ را در آغوش گرفته بود و همیشه در حال مرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "I dance rather well for a cowboy, " he told her amusedly.
[ترجمه گوگل]او با خوشحالی به او گفت: "من برای یک گاوچران خوب می رقصم "
[ترجمه ترگمان]او به her گفت: \" من بیشتر به خاطر یک گاوچران می رقصم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in an amused manner

پیشنهاد کاربران