1. In no minute did the sea run amuck.
[ترجمه گوگل]در هیچ لحظه ای دریا غوطه ور نشد
[ترجمه ترگمان]در عرض یک دقیقه دریا از کار افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. In the time that amuck in pilfer edition, this is an impossible task almost.
[ترجمه گوگل]در آن زمان که در نسخه pilfer amuck است، این کار تقریباً غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]در آن زمان که در ویرایش pilfer اجرا می شود، این کار یک کار غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The more they run amuck, the better for us.
[ترجمه گوگل]هر چه بیشتر غوغا کنند، برای ما بهتر است
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر دیوانه وار رفتار می کنند، برای ما بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Let your imagination amuck and create the world that you would wish to be in.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید تخیل شما غرق شود و دنیایی را بسازید که دوست دارید در آن باشید
[ترجمه ترگمان]imagination را کنترل کنید و دنیایی را که می خواهید در آن زندگی کنید، ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A big elephant is running amuck in the village, tearing up the trees by the roots.
[ترجمه گوگل]فیل بزرگی در روستا در حال دویدن است و درختان را از ریشه در می آورد
[ترجمه ترگمان]یک فیل بزرگ در روستا amuck می کند و درخت ها را از ریشه کنده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We shall let the Rightists run amuck for a time and let them reach their climax.
[ترجمه گوگل]ما برای مدتی به راست گرایان اجازه می دهیم که به اوج خود برسند
[ترجمه ترگمان]ما اجازه خواهیم داد که the برای مدتی کنترل شود و به آن ها اجازه دهیم که به اوج خود برسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The scoundrels who ran amuck will be severely punished.
[ترجمه گوگل]رذل هایی که هجوم آوردند به شدت مجازات خواهند شد
[ترجمه ترگمان]scoundrels که فرار می کنند به شدت مجازات خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Spaniards ran amuck in Chinese quarter and pillaged their jurks in the harbour.
[ترجمه گوگل]اسپانیایی ها در محله چینی ها دویدند و آشغال های آنها را در بندر غارت کردند
[ترجمه ترگمان]اسپانیایی ها در کوی چینی amuck ran و jurks را در بندرگاه غارت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. When the restaurant caught fire the patrons ran amuck, blocking the exit.
[ترجمه گوگل]هنگامی که رستوران آتش گرفت، مشتریان به شدت دویدند و خروجی را مسدود کردند
[ترجمه ترگمان]وقتی که رستوران آتش گرفت، مشتری ها از کنترل خارج شدند و راه خروج را سد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Let your imagination run amuck and create the world that you would wish to be in.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید تخیل شما غوغا کند و دنیایی را بسازید که دوست دارید در آن باشید
[ترجمه ترگمان]بگذارید تخیل شما از کنترل خارج شود و دنیایی را که می خواهید در آن زندگی کنید، ایجاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The sea ran amuck.
12. The soldier was completely amuck.
13. The insane man was sent to an asylum so that he would not run amuck.
[ترجمه گوگل]این مرد دیوانه را به آسایشگاه فرستادند تا مبادا هول کند
[ترجمه ترگمان]این مرد دیوانه به تیمارستان فرستاده شد تا او را دیوانه نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید