amphora

/ˈæmfərə//ˈæmfərə/

(در یونان و روم باستان) کوزه ی ته باریک (دارای دودسته)، آمفورا، سبو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: amphorae, amphoras
• : تعریف: a tall oval ceramic vessel with a narrow neck and two handles, used in ancient Greece and Rome for storage or decoration.

جمله های نمونه

1. The Northampton amphora, the best vase in the sale, made a record price of £190,000.
[ترجمه گوگل]آمفورا نورث همپتون، بهترین گلدان در فروش، رکورد قیمت ۱۹۰۰۰۰ پوند را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]The amphora، بهترین گلدان حراج، حدود ۱۹۰،۰۰۰ پوند را به فروش رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nor were the paintings on the amphora of a kind any museum would dare put on display.
[ترجمه گوگل]همچنین نقاشی‌های روی آمفورا از نوعی که هیچ موزه‌ای جرأت به نمایش گذاشتن آن را نداشت
[ترجمه ترگمان]و همچنین نقاشی روی the نوعی موزه بود که جرات نشان دادن آن را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is a black-figure amphora showing a tree with ten branches and an owl tethered near by.
[ترجمه گوگل]این یک آمفورا سیاه شکل است که درختی با ده شاخه و جغدی را نشان می دهد که در نزدیکی آن بسته شده است
[ترجمه ترگمان]این یک درخت سیاه است که یک درخت با ده شاخه و یک جغد بسته شده به نزدیکی آن را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The greenish-yellow glass amphora has handles formed in the shape of dolphins.
[ترجمه گوگل]آمفورا شیشه ای زرد مایل به سبز دارای دسته هایی به شکل دلفین است
[ترجمه ترگمان]amphora شیشه ای زرد متمایل به سبز در شکل دلفین ها شکل گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He wrote that theaters should have large overturned amphora or sounding vases placed at regular intervals around the space to improve the acoustics.
[ترجمه گوگل]او نوشت که سالن‌ها باید آمفوراهای بزرگ واژگون یا گلدان‌های صدادار داشته باشند که در فواصل منظم در اطراف فضا قرار داده شوند تا آکوستیک بهبود یابد
[ترجمه ترگمان]او نوشت که تئاترها باید amphora یا گلدان ها شکسته شده بزرگ داشته باشند که در فواصل منظم اطراف فضا قرار داده شوند تا the را بهبود بخشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For many years Verdicchio, in its characteristic green amphora - shaped bottle, was the region's most famous wine.
[ترجمه گوگل]برای سال‌های متمادی Verdicchio، در آمفورا سبز مشخص خود - بطری شکل، معروف‌ترین شراب منطقه بود
[ترجمه ترگمان]چندین سال پیش Verdicchio در بطری سبز رنگ خاص خود، مشهورترین شراب منطقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Antique RStK Amphora Turn Teplitz Jeweled Austria Vase with Bird, circa 1918 to 193
[ترجمه گوگل]گلدان عتیقه RStK آمفورا Turn Teplitz جواهرآلات اتریش با پرنده، حدود 1918 تا 193
[ترجمه ترگمان]جواهر آلات \"جواهر آلات\" جواهر آلات محبوب خود را از گلدان اتریش، که حدود سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۳ میلادی قرار دارد، باز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Like an amphora stuffed with serpents.
[ترجمه گوگل]مثل آمفورا پر از مار
[ترجمه ترگمان]مثل an که با serpents پر شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The greenish - yellow amphora has handles formed in the shape of dolphins.
[ترجمه گوگل]آمفورای سبز مایل به زرد دارای دسته هایی به شکل دلفین است
[ترجمه ترگمان]The زرد متمایل به سبز در شکل دلفین ها شکل گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I could see her proudly carrying on her head an amphora to a well and disdaining all admirers.
[ترجمه گوگل]می‌توانستم ببینم که با افتخار آمفورایی را روی سرش به چاه می‌برد و همه ستایشگران را تحقیر می‌کرد
[ترجمه ترگمان]من با غرور و غرور او را می دیدم که سرش را با غرور و غرور به دست یک دست و همه admirers نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wait, currit rota, the Spirit of Paris, that demon which creates the children of chance and the men of destiny, reversing the process of the Latin potter, makes of a jug an amphora.
[ترجمه گوگل]صبر کن، کریت روتا، روح پاریس، آن دیو که فرزندان شانس و انسان های سرنوشت را می آفریند و روند سفالگر لاتین را معکوس می کند، از کوزه یک آمفورا می سازد
[ترجمه ترگمان]صبر کنید، currit of، روح پاریس، آن شیطان که بچه بخت و اقبال کودکان و مردان سرنوشت می سازد، این روند زبان لاتین را تغییر می دهد و یک کوزه an می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Still another theory posits that the symbol was used as an abbreviation for amphora, a unit of measure corresponding to the amount of liquid contained in a vessel of the same name.
[ترجمه گوگل]هنوز نظریه دیگری بیان می کند که این نماد به عنوان مخفف آمفورا، واحد اندازه گیری مربوط به مقدار مایع موجود در ظرفی به همین نام، استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]هنوز یک تیوری دیگر فرض می کند که نماد به عنوان مخفف for، یک واحد اندازه گیری مربوط به مقدار مایع موجود در یک کشتی از همان نام استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Made with Herbal Extracts and Essential Oils. A very popular product from Amphora that can be used as a general antiseptic.
[ترجمه گوگل]ساخته شده با عصاره های گیاهی و روغن های ضروری محصولی بسیار محبوب از آمفورا که می تواند به عنوان یک ضد عفونی کننده عمومی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]درست کردن روغن گیاهی و روغن ضروری: یک محصول بسیار محبوب از amphora که می تواند به عنوان یک ضد عفونی کننده عمومی استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• two-handled jar used in ancient greece and rome

پیشنهاد کاربران

بپرس