amphitheatre


تاتر یا نمایشگاه بیضوى شکل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a spelling of

جمله های نمونه

1. As it happens to thee in the amphitheatre and such places, that the continual sight of the same things and the uniformity make the spectacle wearisome, so it is in the whole of life; for all things above, below, are the same and from the same.
[ترجمه گوگل]همان طور که در آمفی تئاتر و این گونه مکان ها برای تو اتفاق می افتد که تماشای مداوم همان چیزها و یکنواختی تماشایی را خسته می کند، در کل زندگی نیز چنین است زیرا همه چیزهای بالا، پایین، یکسان و از یکسان هستند
[ترجمه ترگمان]همان طور که در آمفی تئاتر و این جور جاها به نظر می رسد، که منظره دایمی همه چیز و یکنواختی آن را خسته کننده می سازد، بنابراین در کل زندگی است؛ برای همه چیزهایی که بالاتر از همه است، یک سان است و از همین قبیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The amphitheatre is well worth a visit.
[ترجمه گوگل]آمفی تئاتر ارزش دیدن را دارد
[ترجمه ترگمان]این amphitheatre برای بازدید ارزش زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. More like an amphitheatre, with rows of seats in semicircles high up at the back.
[ترجمه گوگل]بیشتر شبیه یک آمفی‌تئاتر، با ردیف‌هایی از صندلی‌های نیم‌دایره‌ای در بالا در پشت
[ترجمه ترگمان]بیشتر شبیه آمفی تئاتر بود که چند صندلی در آن بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Saturday night at the Shoreline Amphitheatre he was wearing a white shirt and thick framed glasses.
[ترجمه گوگل]شنبه شب در آمفی‌تئاتر Shoreline، او پیراهن سفید و عینک‌هایی با قاب ضخیم به تن داشت
[ترجمه ترگمان]شنبه شب، در ساحل ساحلی که پیراهن سفیدی پوشیده بود و عینک ته استکانی قاب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tempers at the Amphitheatre were as short, if not as violent, as those in the streets.
[ترجمه گوگل]خلق و خوی آمفی‌تئاتر به همان اندازه کوتاه بود، اگر نه به همان خشونتی که در خیابان‌ها بود
[ترجمه ترگمان]از کوره در رفت و از کوره در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is 157 feet high and the amphitheatre from wall to wall is 620 by 513 feet, the largest in existence.
[ترجمه گوگل]ارتفاع آن 157 فوت است و آمفی تئاتر دیوار به دیوار 620 در 513 فوت است که بزرگترین آمفی تئاتر موجود است
[ترجمه ترگمان]ارتفاع آن ۱۵۷ فوت است و the که از دیوار به دیوار تشکیل شده است، در واقع ۵۱۳ فوت است که بزرگ ترین آن ها در زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A county shaped like an amphitheatre.
[ترجمه گوگل]شهرستانی به شکل آمفی تئاتر
[ترجمه ترگمان] یه شهرستان مثل آمفی تئاتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The corrie is an awe-inspiring amphitheatre below a ring of peaks that rise like cathedrals, their rock architecture being very spectacular.
[ترجمه گوگل]کوری یک آمفی تئاتر الهام‌بخش در زیر حلقه‌ای از قله‌هایی است که مانند کلیساهای جامع بلند می‌شوند و معماری صخره‌ای آن‌ها بسیار دیدنی است
[ترجمه ترگمان]The یک سالن پر ابهت است که در زیر مجموعه ای از قله ها که مانند کلیساهای جامع رشد می کنند، و معماری صخره آن ها بسیار تماشایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was in the International Amphitheatre, and there had been a big controversy about it.
[ترجمه گوگل]در آمفی‌تئاتر بین‌المللی بود و جنجال بزرگی در مورد آن وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در the بین المللی بود و بحث بزرگی در مورد آن وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The most notable evidence is the amphitheatre.
[ترجمه گوگل]قابل توجه ترین شواهد آمفی تئاتر است
[ترجمه ترگمان]مهم ترین مدرک این است که amphitheatre تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There's a large dramatically-styled amphitheatre and a small clinic with herbal medicines.
[ترجمه گوگل]یک آمفی تئاتر بزرگ با سبک دراماتیک و یک کلینیک کوچک با داروهای گیاهی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک سالن بزرگ بزرگ و یک کلینیک کوچک با داروهای گیاهی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Port-au-Prince rises like an amphitheatre above one of the most beautiful bays in the world.
[ترجمه گوگل]پورتو پرنس مانند یک آمفی تئاتر بر فراز یکی از زیباترین خلیج های جهان قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]پرنس پرنس مانند an در بالای یکی از زیباترین خلیج ها جهان بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We reclined in the wooden amphitheatre for an awe-inspiring "tour" of the night sky in this dark sky preserve.
[ترجمه گوگل]ما در آمفی‌تئاتر چوبی برای یک «تور» الهام‌بخش از آسمان شب در این حفاظت‌گاه آسمان تاریک دراز کشیدیم
[ترجمه ترگمان]ما در سالن چوبی که به خاطر \"تور\" اله ام بخش از آسمان شب در این آسمان تاریک بود لم دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many IT professionals use this amphitheatre to unwind after a hard day at work.
[ترجمه گوگل]بسیاری از متخصصان فناوری اطلاعات از این آمفی تئاتر برای استراحت پس از یک روز سخت کاری استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از متخصصان IT از این amphitheatre برای استراحت بعد از یک روز سخت در محل کار استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The outdoor amphitheatre was a great setting for the show.
[ترجمه گوگل]آمفی تئاتر در فضای باز یک محیط عالی برای نمایش بود
[ترجمه ترگمان]در فضای باز، این سالن نمایش بزرگی برای این نمایش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[] آمفی تئاتر

انگلیسی به انگلیسی

• stadium, arena (also amphitheater)
an amphitheatre is a large, circular, open area with sloping sides which is used for theatrical performances.

پیشنهاد کاربران

آمفی تئاتر
نکته: املای کلمه به صورت amphitheater هم درسته
amphitheatre
amphitheatre ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: تالار پلکانی
تعریف: مکانی نسبتاً بزرگ برای برگزاری جلسات درس گروهی و سخنرانی در مراکز آموزشی|||متـ . تالار 1

بپرس