1. amorphous clouds
ابرهای ناریخت
2. the future seemed to her diaphanous, even amorphous
آینده در نظرش مبهم و حتی بی شکل جلوه می کرد.
3. A dark, strangely amorphous shadow filled the room.
[ترجمه گوگل]سایه تاریک و عجیب و غریب بی شکل اتاق را پر کرده بود
[ترجمه ترگمان]سایه تاریک و غریبی اتاق را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I really can't understand his amorphous ideas.
[ترجمه گوگل]من واقعا نمی توانم ایده های بی شکل او را درک کنم
[ترجمه ترگمان]من واقعا نمی توانم افکار مغشوش او را درک کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In her later works, large, amorphous shapes seem to float on the canvas.
[ترجمه گوگل]در آثار بعدی او، به نظر می رسد که اشکال بزرگ و بی شکل روی بوم شناور است
[ترجمه ترگمان]در کاره ای بعدی او، به نظر می رسد که شکل های بزرگ و بی شکل بر روی بوم شناور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Aspiration cytology of the neck mass showed only amorphous, necrotic material.
[ترجمه گوگل]سیتولوژی آسپیراسیون توده گردن فقط مواد بی شکل و نکروزه را نشان داد
[ترجمه ترگمان]Aspiration cytology از جرم گردن فقط آمورف، مواد necrotic را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. These solids are said to be amorphous.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که این جامدات بی شکل هستند
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که این جامدها، آمورف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The orientation of the chains of amorphous polymers on deformation.
[ترجمه گوگل]جهت گیری زنجیره های پلیمرهای آمورف در تغییر شکل
[ترجمه ترگمان]جهت گیری زنجیره های پلیمری آمورف در تغییر شکل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. An amorphous polymer in this state has been likened to a plate of frozen spaghetti.
[ترجمه گوگل]یک پلیمر آمورف در این حالت به صفحه ای از اسپاگتی منجمد تشبیه شده است
[ترجمه ترگمان]یک پلیمر آمورف در این حالت به بشقاب اسپاگتی یخ زده تشبیه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Something that gives shape and meaning to the amorphous experience of waking up in a strange hotel room in a strange city.
[ترجمه گوگل]چیزی که به تجربه بی شکل از خواب بیدار شدن در اتاق هتلی عجیب در شهری غریب شکل و معنا می بخشد
[ترجمه ترگمان]چیزی که شکل و معنای آن را به تجربه بی شکل و بی شکل تبدیل شدن در یک اتاق هتل عجیب در یک شهر عجیب می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We have already seen that amorphous materials such as polymers have chain structures.
[ترجمه گوگل]قبلاً دیدهایم که مواد آمورف مانند پلیمرها دارای ساختار زنجیرهای هستند
[ترجمه ترگمان]ما قبلا دیده ایم که مواد آمورف مانند پلیمرها، ساختارهای زنجیره ای دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This allows the onset of molecular motion in amorphous polymers to take place at temperatures below the melting temperature of such crystallites.
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا شروع حرکت مولکولی در پلیمرهای آمورف در دماهای کمتر از دمای ذوب چنین بلورهایی انجام شود
[ترجمه ترگمان]این کار اجازه شروع حرکت مولکولی در پلیمرهای آمورف را می دهد تا در دماهای پایین تر از دمای ذوب این کریستالیت ها رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The starch - containing cells may also contain amorphous protein known as gluten.
[ترجمه گوگل]سلول های حاوی نشاسته ممکن است حاوی پروتئین آمورف به نام گلوتن نیز باشد
[ترجمه ترگمان]سلول های حاوی نشاسته نیز ممکن است حاوی پروتیین آمورف شناخته شوند که به گلوتن مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Amorphous materials have high strength and good properties of electromagnetism and corrosion-resistant.
[ترجمه گوگل]مواد آمورف دارای استحکام بالا و خواص خوب الکترومغناطیس و مقاوم در برابر خوردگی هستند
[ترجمه ترگمان]مواد Amorphous دارای مقاومت بالا و خواص خوب الکترو مغناطیس و مقاوم در برابر خوردگی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Amorphous beryllium hydride, as ablator, can increase conversion from laser to X - rays .
[ترجمه گوگل]بریلیم هیدرید آمورف، به عنوان ابله کننده، می تواند تبدیل از لیزر به اشعه ایکس را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]Amorphous beryllium هیدرید (به عنوان ablator)می تواند تبدیل را از لیزر به اشعه های ایکس افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید