amnestic


روانشناسى : یاد زدایشى

جمله های نمونه

1. Ketamine is a sedative-hypnotic amnestic and a potent analgesic that can be injected intravenously or intramuscularly.
[ترجمه گوگل]کتامین یک آرام بخش خواب آور و یک مسکن قوی است که می تواند به صورت داخل وریدی یا عضلانی تزریق شود
[ترجمه ترگمان]\"کتامین\" یک داروی آرام بخش آرام بخش و یک داروی ضد درد قوی است که می توان آن را به داخل وریدی یا داخل وریدی تزریق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is transient global amnesia a risk factor for amnestic mild cognitive impairment?
[ترجمه گوگل]آیا فراموشی جهانی گذرا یک عامل خطر برای اختلال شناختی خفیف فراموشی است؟
[ترجمه ترگمان]یک فراموشی جهانی گذرا یک عامل خطر برای اختلال شناختی خفیف است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Most people with amnestic syndrome have problems with short-term memory — they can't retain new information.
[ترجمه گوگل]اکثر افراد مبتلا به سندرم فراموشی با حافظه کوتاه مدت مشکل دارند - آنها نمی توانند اطلاعات جدید را حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]اکثر افراد مبتلا به سندرم amnestic با حافظه کوتاه مدت مشکلاتی دارند - نمی توانند اطلاعات جدید را حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Delirium, Dementia, and Amnestic and Other Cognitive Disorders.
[ترجمه گوگل]هذیان، زوال عقل، و فراموشی و سایر اختلالات شناختی
[ترجمه ترگمان]Delirium، Dementia، and و سایر اختلالات شناختی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Instead, people with amnesia — also called amnestic syndrome — are usually lucid and know who they are, but may have trouble learning new information and forming new memories.
[ترجمه گوگل]در عوض، افراد مبتلا به فراموشی – که به آن سندرم فراموشی نیز می‌گویند – معمولاً آگاه هستند و می‌دانند چه کسانی هستند، اما ممکن است در یادگیری اطلاعات جدید و ایجاد خاطرات جدید مشکل داشته باشند
[ترجمه ترگمان]در عوض، افراد مبتلا به فراموشی - نیز به نام سندرم amnestic - معمولا واضح هستند و می دانند که چه کسانی هستند، اما ممکن است برای یادگیری اطلاعات جدید و ایجاد خاطرات جدید مشکل داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Alzheimer's disease in its early stage may cause amnestic mild cognitive impairment.
[ترجمه گوگل]بیماری آلزایمر در مراحل اولیه خود ممکن است باعث اختلال شناختی خفیف فراموشی شود
[ترجمه ترگمان]بیماری آلزایمر در مراحل اولیه خود می تواند باعث اختلال شناختی خفیف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Delirium, Dementia, Amnestic and Other Cognitive Disorders.
[ترجمه گوگل]هذیان، زوال عقل، فراموشی و سایر اختلالات شناختی
[ترجمه ترگمان]Delirium، Dementia، Amnestic و سایر اختلالات شناختی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion Sedative amnestic slow induction anesthesia with nasotracheal intubation and timely extubation are effective measures in preventing perioperative death of OSAHS.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: بی‌حسی آرام‌بخش القای آهسته آمنستیک با لوله‌گذاری تراشه و لوله‌گذاری به موقع، اقدامات مؤثری در پیشگیری از مرگ بعد از عمل OSAHS است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری sedative amnestic، بی حسی induction با intubation nasotracheal و extubation به موقع، در جلوگیری از مرگ OSAHS، اقدامات موثری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To investigate the sedation and amnestic effect of varied dosage of Midazolam in epidural anesthesia.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر آرامبخشی و فراموشی دوزهای مختلف میدازولام در بیهوشی اپیدورال
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در این زمینه، بررسی the و تاثیر amnestic Midazolam در بی هوشی ویژه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. People with amnestic syndrome usually can understand written and spoken words and can learn skills such as bike riding or piano playing.
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به سندرم فراموشی معمولاً می توانند کلمات نوشتاری و گفتاری را درک کنند و می توانند مهارت هایی مانند دوچرخه سواری یا نواختن پیانو را بیاموزند
[ترجمه ترگمان]افرادی که مبتلا به سندرم amnestic هستند معمولا می توانند کلمات نوشتاری و گفتاری را درک کنند و می توانند مهارت ها مانند دوچرخه سواری یا پیانو را یاد بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results Clinical history indicated that the mental disorders were occurred in cases of brain contusion syndrome (2 2%), amnestic syndrome (2 4%) and neuroses ( 6%) were occurred.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: سابقه بالینی نشان داد که اختلالات روانی در موارد سندرم کوفتگی مغزی (2/2%)، سندرم فراموشی (2/4%) و روان رنجوری (6%) رخ داده است
[ترجمه ترگمان]نتایج بالینی نتایج نشان داد که اختلالات ذهنی در موارد سندرم contusion مغزی (۲ % %)، سندرم amnestic (۲ %)و neuroses (۶ %)رخ دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To study the implicit and explicit memory in the patients with amnestic mild cognitive impairment (MCI).
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه حافظه ضمنی و آشکار در بیماران مبتلا به اختلال شناختی خفیف فراموشی (MCI)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه حافظه ضمنی و ضمنی در بیماران با نقص شناختی خفیف amnestic (MCI)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. However, lactate together with the blocking compound served to "rescue" or reduce memory loss. Short-term memory and learning were not impacted by the presence of the amnestic compound or lactate.
[ترجمه گوگل]با این حال، لاکتات همراه با ترکیب مسدود کننده برای "نجات" یا کاهش از دست دادن حافظه مفید است حافظه کوتاه مدت و یادگیری تحت تأثیر حضور ترکیب آمنستیک یا لاکتات قرار نگرفت
[ترجمه ترگمان]با این حال، lactate همراه با ترکیب blocking برای \"نجات\" یا کاهش اتلاف حافظه بکار رفت حافظه کوتاه مدت و یادگیری با حضور ترکیب amnestic و lactate تحت تاثیر قرار نگرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To explore the neuropsychological and clinical characters of amnestic mild cognitive impairment(MCI) and search the risk factor of MCI.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی خصوصیات عصب روانشناختی و بالینی اختلال شناختی خفیف فراموشی (MCI) و جستجوی عامل خطر MCI
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی جنبه های روان پزشکی عصبی و بالینی of خفیف cognitive (MCI)و جستجوی فاکتور ریسک MCI
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• suffering from amnesia, suffering a partial or complete loss of memory

پیشنهاد کاربران

یادزدودگی
Adjective of amnesia, چیزی که مربوط به فراموشی می شود
فراموشی
amnestic ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: یادزدوده
تعریف: دچار یا مربوط به یادزدودگی
مشخص شده با فراموشی یا تحت تأثیر آن

بپرس