ammonium

/əˈmoʊniəm//əˈməʊniəm/

معنی: امونیاک، ریشه
معانی دیگر: (شیمی) آمونیم (بنیان یک ظرفیتی nh4)، ریشه +nh4

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the ion resulting from the chemical combination of ammonia and a hydrogen ion.

جمله های نمونه

1. More ammonium sulphate solution is being recovered in the process of distilling oil shale.
[ترجمه گوگل]محلول سولفات آمونیوم بیشتری در فرآیند تقطیر نفت شیل بازیافت می شود
[ترجمه ترگمان]محلول سولفات آمونیوم در فرآیند تقطیر نفت شیل بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Spence's product was an ammonium alum which gradually displaced the potash alum which had been made principally at Whitby.
[ترجمه گوگل]محصول اسپنس یک آلوم آمونیومی بود که به تدریج جایگزین آلوم پتاس شد که عمدتاً در ویتبی ساخته شده بود
[ترجمه ترگمان]محصول اسپنس یکی از محصولات آمونیوم بود که به تدریج the potash را جابجا می کرد که عمدتا در Whitby ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Anhydrite was used in the production of ammonium sulphate and cement.
[ترجمه گوگل]از انیدریت در تولید سولفات آمونیوم و سیمان استفاده شد
[ترجمه ترگمان]anhydrite در تولید سولفات آمونیوم و سیمان مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They weren't chemists; but they started mixing ammonium nitrate fertiliser with diesel fuel, and detonating the mixture with dynamite.
[ترجمه گوگل]آنها شیمیدان نبودند اما آنها شروع به مخلوط کردن کود نیترات آمونیوم با سوخت دیزل کردند و مخلوط را با دینامیت منفجر کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها شیمی دان ها نبودند؛ اما شروع به مخلوط کردن نیترات آمونیوم با سوخت دیزل و منفجر کردن مخلوط با دینامیت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One compound based on methylene chloride also incorporates ammonium hydroxide to give it a characteristic smell.
[ترجمه گوگل]یکی از ترکیبات مبتنی بر متیلن کلراید همچنین دارای هیدروکسید آمونیوم است تا بوی خاصی به آن بدهد
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب براساس متیلن کلراید اضافه می شود تا بوی مشخصه به آن بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This can be avoided by the addition of ammonium sulphate.
[ترجمه گوگل]با افزودن سولفات آمونیوم می توان از این امر جلوگیری کرد
[ترجمه ترگمان]این کار را می توان با اضافه کردن سولفات آمونیوم انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By contrast, the manufacturers of ammonium nitrate fertiliser have always manfully ignored its explosive properties, despite frequent forceful reminders.
[ترجمه گوگل]در مقابل، تولیدکنندگان کود نیترات آمونیوم، علیرغم یادآوری های مکرر اجباری، همیشه به طور مردانه خواص انفجاری آن را نادیده گرفته اند
[ترجمه ترگمان]در مقابل، تولید کنندگان کود شیمیایی نیترات آمونیوم، علی رغم reminders قوی مکرر، همیشه مردانه بر خواص انفجاری خود بی توجهی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Amines can be prepared by heating and alkyl ammonium salt with an alkali.
[ترجمه گوگل]آمین ها را می توان با حرارت دادن و نمک آلکیل آمونیوم با یک قلیایی تهیه کرد
[ترجمه ترگمان]آمین ها را می توان با حرارت دادن و نمک آمونیوم با یک فلز قلیایی آماده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Adsorption equilibrium on quaternary ammonium resin in uranyl sulphate solution, which is similar to composition used in uranium hydrometallurgy, was studied by chemical equivalent method.
[ترجمه گوگل]تعادل جذب روی رزین آمونیوم چهارتایی در محلول اورانیل سولفات، که مشابه ترکیب مورد استفاده در هیدرومتالورژی اورانیوم است، به روش معادل شیمیایی بررسی شد
[ترجمه ترگمان]تعادل جذب در رزین آمونیوم چهارتایی در محلول سولفات uranyl، که مشابه ترکیب مورد استفاده در hydrometallurgy اورانیوم است، با روش معادل شیمیایی مطالعه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An oxidant, ammonium persulfate(APS) and a reductant, sodium metabisulfite(SMBS) constitute the initiator.
[ترجمه گوگل]یک اکسیدان، پرسولفات آمونیوم (APS) و یک احیاکننده، متابی سولفیت سدیم (SMBS) آغازگر را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]An، آمونیوم persulfate (APS)و یک reductant، سدیم metabisulfite (smbs)آغازگر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In DMF tetraethyl ammonium bromide(TEAB) media, the reduction of irisquinone was two successive single electron processes without the chemical reaction of the free radical semiquinone.
[ترجمه گوگل]در محیط DMF تترا اتیل آمونیوم بروماید (TEAB)، کاهش ایریسکوینون دو فرآیند تک الکترونی متوالی بدون واکنش شیمیایی نیمه کینون رادیکال آزاد بود
[ترجمه ترگمان]در DMF tetraethyl ammonium (TEAB)، کاهش of دو فرآیند تک الکترون متوالی بدون واکنش شیمیایی of رادیکال آزاد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The ketol reaction is catalyzed by ammonium ferric sulfate in the presence of PEG - 400 as a PTC under ultrasound and microwave irradiation.
[ترجمه گوگل]واکنش کتول توسط سولفات آهن آمونیوم در حضور PEG - 400 به عنوان PTC تحت تابش امواج فراصوت و مایکروویو کاتالیز می شود
[ترجمه ترگمان]واکنش ketol توسط فریک فریک در حضور PEG - ۴۰۰ به عنوان شورای اولیا تحت سونوگرافی و تابش مایکروویو کاتالیز شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Ammonium Thiocyanates, Sodium thiocyanate, Potassium thiocyanate, accelerators, carbon disulfide - Shanxi Friends Union Chemicals Co.
[ترجمه گوگل]تیوسیانات آمونیوم، تیوسیانات سدیم، تیوسیانات پتاسیم، شتاب دهنده ها، دی سولفید کربن - Shanxi Friends Union Chemicals Co
[ترجمه ترگمان]آمونیوم thiocyanates، سدیم thiocyanate، پتاسیم thiocyanate، accelerators، کربن دی سولفیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Potassium sulfate was prepared from potassium chloride and ammonium sulfate by addition of methanol.
[ترجمه گوگل]سولفات پتاسیم از کلرید پتاسیم و سولفات آمونیوم با افزودن متانول تهیه شد
[ترجمه ترگمان]سولفات پتاسیم با افزودن متانول از پتاسیم کلرید و سولفات آمونیوم تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The method of ammonium magnesium arsenate has been used to remove the arsenic from leaching liquor of arsenic-containing molybdenum ore.
[ترجمه گوگل]روش آرسنات منیزیم آمونیوم برای حذف آرسنیک از لیکور شسته شده از سنگ معدن مولیبدن حاوی آرسنیک استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]روش of منیزیم ammonium برای حذف آرسنیک از مقدار لیچینگ leaching حاوی arsenic molybdenum مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

امونیاک (اسم)
gum ammoniac, ammonium

ریشه (اسم)
base, stub, germ, ammonium, root, stem, radical, pedigree, background, genesis, theme, germination, stump

تخصصی

[علوم دامی] آمونیم
[شیمی] آمونیم (بنیان یک ظرفیتی NH4)
[نساجی] آمونیوم (NH4)

انگلیسی به انگلیسی

• univalent chemical ion (chemistry)

پیشنهاد کاربران

بپرس